دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢,٤٠١
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٣٩٠
لایک
لایک
٩
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٣ روز پیش
دیدگاه
٠

to end a system in which people of different races are kept separate مخالفت یاپایان دادن به جدا کردن افراد از جنس/نژاد های مختلف[تبعیض نژادی] مثلا P ...

دیدگاه
١

to depend for success on a single person or plan یعنی برای موفق شدن {حالا یا کار مهم دیگه ای} فقط به یک نفر یا یک نقشه اتکا کنی. منظور اینه پلن بی و ...

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٢

معنی جدانشدنی هم میده مثلا I’m afraid the problems you mention are inherent in the system. این مشکلات {بخش}جدانشدنی این سیتمه

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
١

معادل put effort هستش یعنی تلاش کردن

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

معنی فرعی/جانبی/حاشیه ای هم میده مثلا First of all, we had to find out who the thief was – getting the money back was a peripheral issue. داره میگه ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.