دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٦١
رتبه
رتبه در بپرس
٨٦٨
لایک
لایک
٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢

جدیدترین پیشنهادها

پیشنهادی موجود نیست.

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٣٣ رأی
تیک ٣٨ پاسخ
٣,٥١٧ بازدید

سلام میخوام به انگلیسی بگم: "چقدر قیافه ی این دختره برای من آشناست. انگار یه جایی قبلا دیدمش"   She's got a familiar face but I vaguely remember whether I met her before OR but i can't place her. place to recognize someone or remember where you have seen them or how you know them: She looks familiar but I can't place her.did she use to work here?! 

٨ ماه پیش
٥ رأی

She look familiar, it seems i saw her somewhere 

٦ ماه پیش
١ رأی
تیک ٩ پاسخ
٣٤٣ بازدید

کسی میدونه زمان رو تقسیم کردن یعنی چی؟ البته بیشتر در ترکی از این  استفاده میشه مثلا میگن “زمان رو تقسیم کردم” که در فارسی معنی نمیده  کسی میدونه ؟

٦ ماه پیش
٤ رأی

سلام ، البته شما جدا کردن زمان را با تقسیم کردن به اشتباه ترجمه کردید چون واژه ای که برای زمان استفاده می شود می تواند هم معنی تقسیم کردن و هم جدا کردن را بدهد، در هر صورت به معنی وقت گذاشتن برای انجام کاری در میان سایر کارهای در دست اقدام است . ه

٦ ماه پیش