تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Embrace to accept something enthusiastically: This was an opportunity that he would embrace. پذیرفتن چیزی با اشتیاق: این فرصتی بود که او از آن ا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Rave : با هیجان صحبت کردن Rave victory با هیجان صحبت کردن درباره پیروزی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به معنی قسمت و تقدیر هم معنی می شود Mean , meant , meant If it's meant to be . it will be اگه قسمت باشه ، خواهد شد اگر تقریر باشه ، خواهد شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاک انجیر که مانند پیچک است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Buzzkill= you're boring به شخصی که حوصله همنشین را سر می بره گفته میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حوصله سربر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ages = a very long time مدت خیلی زیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Ages مدت زیاد I had to wait ages for a bus مجبور بودم مدت زیادی منتظر اتوبوس بمانم .