جدیدترین پیشنهادها
١ سال پیش
١
Frayed ( past of fraye ) عمدتا برای نخ به کار می رود. به معنی ریش ریش شده و پوسیده شده.
١ سال پیش
٠
Yielded=produced. تولید شده. بدست آورده شده.
١ سال پیش
٠
Habitate. Inhabite
١ سال پیش
٠
بهتر کردن یک چیز. ایده آل سازی .
١ سال پیش
٣
کلیشه . یه چیز ثابت
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
١
رأی
٣
پاسخ
٣٨٩
بازدید
١
رأی
یعنی برو بترکون. مثلا رفیقت داره میره توزمین مسابقه داره بش میگی برو بترکون. به این معناست
٨ ماه پیش