محمدرضا سلطانی زرندی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biomaterial: زیست ماده: ( اسم ) ماده ای مصنوعی ک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

biometry of a fetus: زیست سنجی جنین: اندازه گیری پارامتر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bionic ear: گوش زیست ساخته: ( اسم ) کاشت حلزون ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biorhythm: زیست آهنگ: ( اسم ) فرآیند منظم تغیی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biostatistics: آمار زیستی: ( اسم جمع ) آماری که در ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bi level positive airway pressure: فشار مثبت دو سطحی راه هوایی: ( اسم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bipap: bi - level positive airway pressure ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فشار مثبت دو سطحی راه هوایی: bi - level positive airway pressure ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biparietal: دوآهیانه ای: ( صفت ) ( مربوط به ) د ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biparous: دوزا: ( صفت ) دوقلو زا تلفظ: 'bipər ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bipolar neurone: نورون دوقطبی: ( اسم ) یک سلول عصبی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

birthing chair: صندلی زایمان: ( اسم ) صندلی مخصوصی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

birthing pool: استخر زایمان: ( اسم ) حمام بزرگ مخص ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

birth plan: برنامه زایمان: ( اسم ) فهرستی از خو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bismuth: بیسموت: ( اسم ) عنصر شیمیایی با عدد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bistoury: بیستوری: ( اسم ) چاقوی جراحی نازک ت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bitot’s spots: لکه های بیتوت: ( اسم جمع ) لکه های ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

black heel: پاشنه سیاه: ( اسم ) خونریزی داخل پا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

black water fever: تب پیشاب سیاه: ( اسم ) نوعی مالاریا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blalock taussig operation: عمل بللوک توسیگ: ( اسم ) عمل جراحی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blastocoele: حفره توپک: ( اسم ) حفره ای پر از ما ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blastocyst: یاخته جوانه ای: ( اسم ) مرحله اولیه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blastomyces: بلاستومایسس: ( اسم ) نوعی قارچ انگل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blastomycosis: بلاستومایکوز: ( اسم ) عفونت ناشی از ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blennorrhoea: بلنوره: ( اسم ) ترشح موکوس آبکی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blepharoconjunctivitis: بلفاروکانژونکتیویت: ( اسم ) التهاب ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blepharon: بلفارون: ( اسم ) پلک

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blind loop syndrome: نشانگان حلقه کور: ( اسم ) وضعیتی که ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blood borne virus: ویروس منتقله از راه خون: ( اسم ) وی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blue baby: نوزاد کبود: ( اسم ) نوزادی که سیانو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blue litmus: تورنسل آبی: ( اسم ) کاغذ اصلاح شده ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

body substance isolation: جداسازی ترشحات بدن: ( اسم ) اطمینان ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bohn’s nodules: ندول های بون: ( اسم جمع ) کیست های ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bone anchored hearing aid: سمعک لنگر استخوانی: ( اسم ) سمعکی ک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bone marrow transplant: پیوند مغز استخوان: ( اسم ) پیوند مغ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bonney’s blue: آبی بونی: ( اسم ) رنگ آبی که به عنو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bony labyrinth: هزارتوی استخوانی: ( اسم ) قسمت سخت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bottom shuffling: کون خیزه: ( اسم ) فرآیندی که طی آن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

botulinum toxin: سم بوتولینوم: ( اسم ) سمی است که تو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bowen’s disease: بیماری بوون: ( اسم ) نوعی سرطان که ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bowman’s capsule: کپسول بومن: ( اسم ) انتهای منبسط شد ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachialis muscle: brachialis muscle

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachiocephalic artery: شریان بازویی سری: ( اسم ) بزرگترین ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachiocephalic vein: ورید بازویی سری: ( اسم ) یکی از جفت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brachycephaly: پهن سرى: ( اسم ) حالتی که در آن جمج ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bradford’s frame: چارچوب برادفورد: ( اسم ) چارچوب فلز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bradykinin: برادیکینین: ( اسم ) یک ماده شیمیایی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brain death: مرگ مغزی: ( اسم ) وضعیتی که در آن ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brain scan: اسکن مغزی: ( اسم ) بررسی داخل مغز ک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brain tumour: تومور مغزی: ( اسم ) توموری که در مغ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

branchia: شبه آبشش: ( اسم ) اندام تنفسی شبیه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

branchial pouch: کیسه آبششی: ( اسم ) کیسه ای در کنار ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

braun’s splint: آتل براون: ( اسم ) آتل و چارچوب فلز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

breast cancer: سرطان سینه: ( اسم ) تومور بدخیم در ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breast palpation: لمس پستان: ( اسم ) معاینه پستان از ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breath holding attack: حمله حبس نفس ( ریسه ) : ( اسم ) دور ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

breech delivery: زایمان سرینی: ( اسم ) زایمانی که در ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bright’s disease: بیماری برایت: ( اسم ) التهاب کلیه ه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

broadbent’s sign: علامت برادبنت: ( اسم ) حرکت سمت چپ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

broca’s aphasia: زبان پریشی بروکا: ( اسم ) حالتی که ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

broca’s area: ناحیه بروکا: ( اسم ) ناحیه ای در سم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brodie’s abscess: آبسه برودی: ( اسم ) آبسه استخوان، ن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

around: ✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

when money speaks the truth remains silent: [ضرب المثل] وقتی پول حرف می زنه، حق ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

always have two strings to your bow: [ضرب المثل] کار از محکم کاری عیب نم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchopleural: نایژه ای جنبی: ( صفت ) ( مربوط به ) ...

١١ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بله: به کسر �ب� و �ل� و تشدید �ل� ( bell ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incarcerated hernia: ( پزشکی ) فتق محبووس؛ فتق گیرکرده: ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recap: ( پزشکی ) درپوش گذاری کردن ( مثل سر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تخمی: [اصطلاح مستهجن کنایه از] کم کیفیت، ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opu: Organ Procurement Unit یا واحد فراه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opu: Organ Procurement Unit یا واحد فراه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

organ procurement unit: واحد فراهم آوری اعضای پیوندی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

organ procurement unit: واحد فراهم آوری اعضای پیوندی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واحد فراهم اوری اعضای پیوندی: Organ Procurement Unit : OPU

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hemolytic anemia: ✅👈🏿کم خونی هِمولیتیک hemolytic an ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pernicious anemia: ✅👈🏿کم خونی وخیم pernicious anemia ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کم خونی وخیم: ✅👈🏿کم خونی وخیم pernicious anemia ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کم خونی وخیم: ✅👈🏿کم خونی وخیم pernicious anemia ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کم شدن دمای بدن: ✅👈🏿کم شدن دمای بدن hypothermia ✅ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کم شدن دمای بدن: ✅👈🏿کم شدن دمای بدن hypothermia ✅ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کم کاری پاراتیرویید: ✅👈🏿کم کاری پاراتیرویید hypoparath ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کم کاری پاراتیرویید: ✅👈🏿کم کاری پاراتیرویید hypoparath ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hypothermia: ✅👈🏿کم شدن دمای بدن hypothermia ✅ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hypoparathyroidism: ✅👈🏿کم کاری پاراتیرویید hypoparath ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non healing: غیر قابل التیام، غیرقابل بهبود،

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pressure ulcer scale for healing: مقیاس زخم فشاری از نظر ( میزان ) به ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonhealing: غیربهبودیابنده ( مثل زخم بستر )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

morse fall risk assessment: {پزشکی} ( معیار ) ارزیابی خطر سقوط ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smart discharge protocol: پروتوکل ترخیص اسمارت با توجه به ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monopsonist: • خریدار واحد، خریدار انحصاری:خریدا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tatonnement: آزمون و خطا

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرگ راحت: good death

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acronyx: فرو رفتن ناخن در گوشت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenomyoma: آدنومیوم: تومور خوش خیمی که از غدد ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adipose degeneration: استحاله چربی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

focused assessment with sonography for trauma: ارزیابی متمرکز با سونوگرافی برای تر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارزیابی متمرکز با سونوگرافی برای تروما: focused assessment with sonography ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abc score for massive transfusion: امتیاز ABC برای تزریق خون حجیم این ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امتیاز abc برای تزریق خون حجیم: ABC Score for Massive Transfusion

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adrenoceptor: گیرنده آدرنرژیک

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adrenocorticotrophin: آدرنوکورتیکوتروفین: آدرنالین استخرا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adrenogenital syndrome: نشانگان آدرنوژنیتال: وضعیتی که در ا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adventitious bursa: انبانه نابجا: کیسه زلالی که در نتیج ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adverse occurrence: رخداد نامطلوب: یک حادثه مضر که در ط ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aegophony: اگوفونی: صوت بلندی از صدای شنیده شد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

afterbirth: پس زایه، پسین زاد: بافت ها ، از جمل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

afterpains: پسین درد: دردهای منظم در رحم که گاه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agammaglobulinaemia: آگاماگلوبولینمی: کمبود یا عدم وجود ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aglossia: بی زبانی: وضعیت نداشتن زبان از بدو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air embolism: �آمبولی هوا: انسداد ناشی از حباب ها ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alar cartilage: . eilə 'kɑ:tilid3 غضروف بالی: غضر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alcohol fast: مقاوم به الکل: اشاره کننده به عضوی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alcoholic cirrhosis: سیروز الکلی: سیروز کبدی ناشی از اعت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aleukaemic: �آلوکمیک: اشاره به حالت عدم وجود لو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alexander technique: تکنیک الکساندر: روشی برای بهبود نحو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alfacalcidol: �آلفاکلسیدول: ماده ای مربوط به ویتا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alkalemia: آلکالمی: افزایش زیاد مواد قلیایی در ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alkaloid: قلیاسان، شبه قلیا: یکی از چندین موا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

allylestrenol: �آلیل استرنول: استروئیدی که برای تق ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alopecia areata: طاسی موضعی: حالتی که در آن مو به صو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alport’s syndrome: نشانگان آلپورت: یک بیماری ژنتیکی کل ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alzheimer plaque: پلاک آلزایمر: یک پلاک دیسکی شکل از ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

amblyoscope: '�mbliəυxkəυp آمبلیوسکوپ: ابزاری ب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

amelia: بی اندامی، بی عضوی: فقدان یک عضو از ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ameloblastoma: آملوبلاستوم: توموری در فک، معمولا د ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amyotrophia: آمیوتروفی: وضعیتی که در آن، عضله تح ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

analeptic: ذهن افزا: دارویی که برای به هوش آور ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anally: از طریق مقعد

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sequential organ failure assessment score: امتیاز ارزیابی نارسایی متوالی اندام ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امتیاز ارزیابی نارسایی متوالی اندام: Sequential Organ Failure Assessment ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ancylostoma: a parasitic worm in the intestine w ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ancylostomiasis: آنکیلوستومیاز: بیماری که نشانه های ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

angiospasm: آنژیواسپاسم، رگ گرفتگی: اسپاسمی که ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امتیاز شدت اسیب: Injury Severity Score ( ISS ) با ت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

injury severity score: نمره شدت آسیب با توجه به ماهیت ناهم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

angular vein: ورید زاویه ای: سیاهرگی که ورید چهره ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anhydraemia: کم آبی خون: کمبود مایع کافی در خون

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anisomelia: ناهمسان پایی: تفاوت در طول پاها

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anisometropia: ناهمسان بینی: حالتی که در آن انکسار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anoplasty: ( اسم ) مقعدترمیمی: جراحی ترمیمی مق ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anovular: �n|'סvjυlə ( صفت ) تخمک ناگذار: بد ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anovular bleeding: �n|. סvjυlə 'bli:diŋ ( اسم ) خونری ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anoxaemia: ( اسم ) کاهش مقدار اکسیژن در خون

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

antenatal clinic: . �nti|'neit ( ə ) l . klinik ( اس ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anterior fontanelle: ( اسم ) ملاج قدامی: غضروف بالای سر، ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anteversion: ( اسم ) شکم دادگی، پیش چرخیدگی: کج ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

antihelminthic: ( اسم ) دارویی که در درمان عفونت ها ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

antilymphocytic serum: . �ntilimfəυ|'xitik. xiərəm ( اسم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

antimigraine: ( اسم ) ضدمیگرن: دارویی که در درمان ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

antimitotic: . �ntimai'tסtik ( صفت ) پادرشتمان ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

antimuscarinic: . �ntimлxkə|'rinik ( صفت ) ضدموسک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

antimycotic: ( صفت ) ضدقارچ: از بین برنده قارچ

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antispasmodic: ضد گرفتگی: ( اسم ) دارویی که برای ج ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antrectomy: اتاقک برداری: ( اسم ) برداشتن آنترو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aortography: آئورتوگرافی: ( اسم ) معاینه با اشعه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aperistalsis: بی لولشی: ( اسم ) عدم حرکت پریستالت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apert’s syndrome: نشانگان آپرت: ( اسم ) وضعیتی که در ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aphtha: آفت: ( اسم ) یک زخم سفید کوچک که در ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aphthous stomatitis: استوماتیت آفتی: ( اسم ) زخم های شان ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

apical abscess: دمل بن دندانی: ( اسم ) آبسه در حفره ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apicectomy: راس برداری: ( اسم ) برداشتن ریشه دن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apocrine gland: غده سرریز: ( اسم ) غده ای که بوی بد ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apocrinitis: آپوکرینیت: ( اسم ) ایجاد آبسه در غد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

appendiceal: آپاندیسی: ( صفت ) مربوط به آپاندیس

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

applanation: مسطح شدن ناخواسته

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

applanation tonometry: ( اسم ) اندازه گیری ضخامت قرنیه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

apyrexia: بی تبی: ( اسم ) فقدان تب

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arachnoiditis: آراکنوئیدیت: ( اسم ) التهاب عنکبوتی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arachnoid villi: پرزهای عنکبوتیه: ( اسم جمع ) پرزهای ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arcuate ligaments: رباط های قوسی: ( اسم جمع ) سه رباط ...

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

ثبت اولین پرسش

-

بپرس

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aabd pl: AABD PL [✅اختصار پزشکی] Abductor p ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abductor pollicis longus: ماهیچه دراز دورکننده شست دست

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abductor pollicis longus: ماهیچه دراز دورکننده شست دست

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pollicis: [تشریح] شست دست: مثال: ماهیچه کوتاه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brevis: [تشریح] کوتاه مثال: [تشریح] شست دس ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

longus: [تشریح] دراز، بلند مثال: ماهیچه در ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blood vessels: ✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blue: ✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

body: ✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bone: ✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bone marrow: ✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brachytherapy: ✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

both sides: ✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

both sides: ✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brain: ✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bradylexia: ✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bradypnea: ✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pota: انجمن ارتوپدی صدمات اندام و ستون فق ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pota: انجمن ارتوپدی صدمات اندام و ستون فق ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pota: انجمن ارتوپدی حوادث صدمات اندام و س ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پوتا: انجمن ارتوپدی، تروماتولوژی ایران ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پوتا: انجمن ارتوپدی، تروماتولوژی ایران ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back office: [✅ مدیریت و اقتصاد سلامت] بخش پنهان ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخش پنهان: back office [✅ مدیریت و اقتصاد سلا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بخش پنهان: back office [✅ مدیریت و اقتصاد سلا ...

١١ ماه پیش

مدال‌های محمدرضا سلطانی زرندی