محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

keratoscope: قرنیه بین ( اسم ) : ابزاری برای معا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

placido’s disc: قرنیه بین/ دیسک پلاسیدو ( اسم ) : ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

keratotomy: قرنیه شکافی: ( اسم ) : یک عمل جراحی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kala azar: کالاآزار ( اسم ) : شکل اغلب کشنده ل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kaposi’s sarcoma: سارکوم کاپوزی ( اسم ) : سرطانی که ش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kartagener’s syndrome: سندرم کارتاگنر ( اسم ) : یک بیماری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kawasaki disease: بیماری کاوازاکی ( اسم ) : عفونت رتر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kayser fleischer ring: حلقه کایسر فلیشر ( اسم ) : حلقه ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

joint investment plan: طرح سرمایه گذاری مشترک ( اسم ) : طر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

joint capsule: کپسول مفصلی ( اسم ) : بافت فیبری سف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

joint mouse: توپک مفصلی ( اسم جمع ) : یک تکه است ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jugular trunk: تنه گردنی ( اسم ) : یک رگ لنفاوی ان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jugular nerve: عصب گردنی ( اسم ) : یکی از اعصاب گر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jumper’s knee: زانوی پرش کاران ( اسم ) : وضعیت درد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

junior doctor: دکتر تازه کار ( اسم ) : پزشکی که در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jejunal ulcer: زخم تهی روده ای ( اسم ) : زخم در ته ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jejunoileostomy: تهی روده - درازروده سُنبی ( اسم ) : ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pruritus: خارش ( اسم ) : سوزش پوست که انسان ر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intensive therapy unit: واحدی که در آن بیماران نیازمند به م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intrauterine death: مرگ داخل رحمی ( IUD ) مرگ جنین بعد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jacksonian epilepsy: صرع جکسونی ( اسم ) : شکلی از صرع که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jacquemier’s sign: علامت ژاکیمیر ( اسم ) : نشانه ای از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

isoimmunization: جور ایمن سازی ( اسم ) : ایمن سازی ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ischiorectal fossa: حفره نشیمنگاهی راست روده ای ( اسم ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ischiorectal abscess: دمل نشیمنگاهی راست روده ای ( اسم ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ishihara color charts: نمودارهای رنگی ایشیهارا ( اسم جمع ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

islet cells: جزایر لانگرهانس/ سلول های جزیره ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

islets of langerhans: جزایر لانگرهانس/ سلول های جزیره ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

islands of langerhans: جزایر لانگرهانس/ سلول های جزیره ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

investigative surgery: جراحی تشخیصی ( اسم ) : جراحی برای ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

involucrum: غلاف ( اسم ) : پوششی از استخوان جدی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

involuntary action: عمل غیر ارادی ( اسم ) : عملی که کسی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

involutional melancholia: سودازَدگی کهولتی ( اسم ) : افسردگی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intermittent positive airway ventilation: تهویه مثبت متناوب راه هوایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intravenous urogram: لگنچه نگاره/ میزنگاشت داخل وریدی ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intrinsic ligament: رباط داخلی ( اسم ) : رباطی که بخشی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intravenous pyelography: لگنچه نگاری/میزنگاری داخل وریدی ( ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intravenous urography: لگنچه نگاری/میزنگاری داخل وریدی ( ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intrinsic muscle: عضله درونی/ داخلی ( اسم ) : ماهیچه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intravenous pyelogram: لگنچه نگاره داخل وریدی ( اسم ) : مج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intracerebral hematoma: خون تود داخل مغزی ( اسم ) : لخته خو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intraoperative ultrasound: سونوگرافی حین عمل ( IOUS ) ( اسم ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intraorbital: داخل حدقه ای ( صفت ) : درون حدقه چش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intravenous drip: چکانه داخل وریدی ( اسم ) : لوله ناز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intestinal wall: دیواره روده ( اسم ) : لایه های بافت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interstitial cystitis: سیستیت بینابینی ( اسم ) : یک وضعیت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transtubercular plane: صفحه تراتکمیزه ای ( اسم ) : یک خط ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interventional radiology: پرتوشناسی مداخله ای ( اسم ) : حوزه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interventricular foramen: سوراخ بین بطنی ( اسم ) : دهانه ای د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intervertebral disc: دیسک مهره ای/ بین مهره ای ( اسم ) : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intestinal anastomosis: هم دهانگری روده ای ( اسم ) : عمل جر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intervertebral foramen: سوراخ بین مهره ای ( اسم ) : فضایی ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intestinal flora: فلور روده ( اسم جمع ) : باکتری های ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intestinal glands: غدد روده ای/ لیبرکون ( اسم جمع ) : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intestinal villi: پرزهای روده ای ( اسم جمع ) : برآمدگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

internal ear: گوش داخلی ( اسم ) : قسمتی از گوش در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internal hemorrhage: خونریزی داخلی ( اسم ) : خونریزی که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internal hemorrhoids: بواسیر داخلی ( اسم جمع ) : وریدهای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internal injury: آسیب داخلی ( اسم ) : صدمه به یکی از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internal iliac artery: شریان خاصره ای داخلی ( اسم ) : سرخر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pubic symphysis: مفصل بین شرمگاهی/ سمفیز عانه ( اسم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internal jugular: ژوگولار داخلی ( اسم ) : بزرگترین سی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internal nares: سوراخ های داخلی بینی ( اسم جمع ) : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intermittent self catheterization: خود سوندگذاری متناوب ( ISC ) ( اسم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internal cardiac massage: ماساژ داخلی قلب ( اسم ) : روشی برای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internal auditory meatus: مجرای شنوایی داخلی ( اسم ) : کانالی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internal carotid: کاروتید داخلی ( اسم ) : سرخرگی در گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

interferon: اینترفرون ( اسم ) : پروتئینی که توس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

insulinase: انسولیناز ( اسم ) : آنزیمی که انسول ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

type i diabetes mellitus: دیابت شیرین نوع I/ وابسته به انسولی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

insulin resistant: مقاوم به انسولین ( صفت ) : مربوط به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

injury scoring system: سیستم امتیازدهی آسیب ( ISS ) ( اسم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

innominate artery: شریان بی نام ( اسم ) : بزرگترین شاخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

instrumental delivery: زایمان ابزاری ( اسم ) : زایمان که د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

institutional neurosis: روان رنجوری بنیادی ( اسم ) : وضعیتی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

induction of labour: القای زایمان ( اسم ) : عمل شروع زای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

infarct: انفارکت ( اسم ) : ناحیه ای از بافت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

infected wound: زخم عفونی ( اسم ) : زخمی که باکتری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stadium invasioni: دوره نهفتگی/ مرحله تهاجم ( اسم ) : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

incompatible blood: خون ناسازگار ( اسم ) : خون اهداکنند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

incontinence pad: پد بی اختیاری ( اسم ) : پدی از مواد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in articulo mortis: ( قید ) : یک عبارت لاتین به معنای " ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inception rate: نرخ شروع ( اسم ) : تعداد موارد جدید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

incisional hernia: فتق برشی ( اسم ) : فتقی که از دیوار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

impacted feces: مدفوع سفت ( اسم جمع ) : مدفوع خشک ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

impaction: به هم فشردگی ( اسم ) : حالتی که در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

impaired hearing: اختلال شنوایی ( اسم ) : شنوایی که و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

impaired vision: اختلال بینایی ( اسم ) : بینایی که ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

imperforate: بی روزنه ( صفت ) : بدون منفذ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proctatresia: مقعد بی سوراخ ( اسم ) : حالتی که در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ileostomy bag: کیسه درازروده‏ سُنبی ( اسم ) : کیسه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ileosigmoidostomy: درازروده - خم روده سنبی ( اسم ) : ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iliac crest: ستیغ خاصره ای ( اسم ) : لبه خمیده ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

iliac fossa: حفره خاصره ای ( اسم ) : فرورفتگی در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iliococcygeal: خاصره - دنبالچه ای ( صفت ) : مربوط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iliopectineal: خاصره ای عانه ای ( صفت ) : مربوط به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iliopectineal eminence: برجستگی خاصره ای عانه ای ( اسم ) : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immune deficiency: نقص ایمنی ( اسم ) : عدم ایمنی در بر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immune response: پاسخ ایمنی ( اسم ) : واکنش بدن به ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immune reaction: پاسخ ایمنی ( اسم ) : واکنش بدن به ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immunocompromized: دچار نقص ایمنی ( صفت ) : ناتوان در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immunocompetence: صلاحیت ایمنی ( اسم ) : توانایی ایجا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immunodeficiency virus: ویروس نقص ایمنی ( اسم ) : رتروویروس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ileal conduit: مجرای درازروده ای ( اسم ) : لوله ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ileal bladder: مثانه/ مجرای درازروده ای ( اسم ) : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ileal pouch: کیسه درازروده ای ( اسم ) : قسمتی از ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ileectomy: درازروده برداری ( اسم ) : برداشتن ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ileocecal orifice: دهانه درازروده ای - کورروده ای ( اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ileocecal valve: دریچه درازروده ای - کورروده ای ( اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ileocecocystoplasty: ایلئوسکوسیستوپلاستی ( اسم ) : عملی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ileocolic: دارزروده ای - پس روده ای ( صفت ) : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ileocolic artery: شریان دارزروده ای - پس روده ای ( اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ileocolitis: ایلئوکولیت ( اسم ) : التهاب هر دوی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ileocolostomy: درازروده - پس روده سنبی ( اسم ) : ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ileoproctostomy: درازروده - راست روده سنبی ( اسم ) : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ileorectal: درازروده - راست روده ای ( صفت ) : م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interleukin 1: اینترلوکین 1 ( IL - 1 ) ( اسم ) : پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interleukin 2: اینترلوکین 2 ( IL - 2 ) ( اسم ) : پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ig a antiendomysial antibody: آنتی بادی ضد اندومیزیال Ig A ( اسم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

idiopathy: ناشناختگی/ جدانژندی ( اسم ) : وضعیت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

idiopathic epilepsy: صرع ناشناخته ( اسم ) : صرعی که ناشی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

idiot savant: کانای تک زبده ( اسم ) : فردی با مشک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

idioventricular: تنهابطنی ( صفت ) : تنها مربوط به بط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

idioventricular rhythm: ریتم تنهابطنی ( اسم ) : یک ریتم طبی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internal derangement of the knee: اختلال داخلی زانو ( IDK ) ( اسم ) : ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hypoglossal: زیر زبانی ( صفت ) : 1. زیر یا در سم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypoinsulinism: کم انسولینی ( اسم ) : وضعیتی که در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hypohidrosis: کم تعریقی ( اسم ) : وضعیتی که در آن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hypopharynx: حلق حنجره ای ( اسم ) : بخشی از حلق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hypophysectomy: هیپوفیز برداری ( اسم ) : برداشتن غد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypopiesis: کم فشاری خون ( اسم ) : وضعیتی که در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hypopituitarism: کم کاری هیپوفیز ( اسم ) : حالتی که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypoplastic left heart: قلب چپ کم رشد یافته ( اسم ) : یک اخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hypopyon: هیپوپیون ( اسم ) : تجمع چرک در زلال ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypoprothrombinemia: کم پروترومبین خونی ( اسم ) : وضعیتی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

varicose eczema: اگزمای واریسی/ ناشی از انباشتگی ( ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hyposthenia: ضعف ( اسم ) : حالت سستی بدنی غیرمعم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypotropia: هیپوتروپی ( اسم ) : شکلی از انحراف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hysterosalpingostomy: رحم - لوله سنبی ( اسم ) : عملی برای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hysterosalpingosonography: هیستروسالپنگوسونوگرافی ( اسم ) : بر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mucous colitis: التهاب مخاطی پس روده/ سندروم روده ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

international confederation of midwives: کنفدراسیون بین المللی ماماها ( ا ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

international council of nurses: International Council of Nurses ( I ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

infection control nurse: پرستار کنترل عفونت ( ICN ) : یک پرس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

international committee of the red cross: کمیته بین المللی صلیب سرخ ( اسم ) : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interstitial cell stimulating hormone: هورمون محرک سلول های بینابینی ( ICS ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

luteinising hormone: هورمون لوتئینیزه کننده/ محرک سلول ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

icteric: یرقانی ( صفت ) : مربوط به کسی که یر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

icterus gravis neonatorum: یرقان نوزادی ( اسم ) : زردی همراه ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uniovular twins: دوقلوهای همسان/ تک زاگ/ تک تخمکی ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hypertonia: هیپرتونی ( اسم ) : افزایش سفتی و اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hypertonic: ( صفت ) : 1. هایپرتونیک : مربوط به ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hypodermic injection: تزریق زیرجلدی ( اسم ) : تزریق یک ما ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypodermic needle: سوزن زیر پوستی ( اسم ) : سوزنی برای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hypermetropia: دوربینی ( اسم ) : حالتی که در آن کس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypernephroma: تومور گراویتز/ هیپرنفروم ( اسم ) : ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hyperostosis: استخوان فزونی ( اسم ) : رشد بیش از ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hyperpituitarism: پر کاری هیپوفیز ( اسم ) : وضعیتی که ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hypersensitive: بیش حساس ( صفت ) : مربوط به فردی که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hydrotubation: هیدرو تیوباسیون ( اسم ) : عمل وارد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hydroureter: هیدرویورتر ( اسم ) : حالتی که در آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hymenotomy: بکارت بُری ( اسم ) : برش پرده بکارت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hyperacidity: بس ترشا/ معده اسیدی ( اسم ) : تولید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hyperadrenalism: پرکاری فوق کلیوی ( اسم ) : اختلالی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hyperandrogenism: بیش آندروژنی ( اسم ) : وضعیتی که در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hyperchloremia: بیش کلرید خونی ( اسم ) : وضعیتی که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypercalcinuria: بیش کلسیم ادراری ( اسم ) : وضعیتی ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hyperchlorhydria: بیش کلریدریک معدی ( اسم ) : مقدار ز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

polydactylism: بیش/ چند انگشتی ( اسم ) : حالتی که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hyperflexion: بیش خمش ( اسم ) : عمل خم کردن مفصل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypergalactosis: پرشیری ( اسم ) : حالتی که در آن شیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hyperinsulinism: پر انسولینی ( اسم ) : واکنش یک فرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expansion: [پزشکی] اتساع، انبساط، گسترش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hydrocephalus: آب دش سری ( اسم ) : مقدار بیش از حد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hydroma: هیگروما/ هیدروما ( اسم ) : نوعی کیس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hydromyelia: هیدرومیلیا ( اسم ) : وضعیتی که در آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hydropericarditis: آبگون‏ پیراشامگی ( اسم ) : تجمع مای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hydropneumoperitoneum: هیدروپنومپریتونئوم ( اسم ) : وضعیتی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hydatid cyst: کیست هیداتید ( اسم ) : شکل لاروی کر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hydatid: هیداتید ( اسم ) : هر ساختار کیست ما ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hysterosalpingo contrast sonography: سونوگرافی هیستروسالپنگو کنتراست ( H ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hydatidosis: هیداتیدوز/ بیماری هیداتید ( اسم ) : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hydatid mole: مول هیداتید ( اسم ) : حاملگی غیرطبی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hydatid disease: هیداتیدوز/ بیماری هیداتید ( اسم ) : ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hydremia: آب خونی ( اسم ) : مقدار زیاد آب در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hydramnios: هیدرامنیوس ( اسم ) : مقدار غیرطبیعی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hydrarthrosis: هیدرارتروز ( اسم ) : تورم ناشی از م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hydroa: هیدروآ ( اسم ) : فوران تاول های خار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hydrocalycosis: هیدروکالیکوز/ کالیکتازی ( اسم ) : ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hourglass contraction: انقباض ساعت شنی ( اسم ) : حالتی که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

human papillomavirus: ویروس پاپیلومای انسانی ( HPV ) ( اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

human anatomy: تشریح انسان ( اسم ) : ساختار، شکل و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

humeroulnar joint: مفصل بازویی - زندزیرینی ( اسم ) : ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hospital gangrene: قانقاریای بیمارستانی ( اسم ) : قانق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self governing hospital: بیمارستان خودگردان ( اسم ) : در بری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hospital trust: بیمارستان خودگردان ( اسم ) : در بری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hospital infection: عفونت بیمارستانی ( اسم ) : عفونتی ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

st johns wort: چای کوهی St. johns Wort نام علمی Hy ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

horizontal fissure: شکاف افقی ( اسم ) : یک شیار افقی بی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

horner’s syndrome: سندرم هورنر ( اسم ) : بیماری ناشی ا ...

١ سال پیش

مدال‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف)