ترجمه‌های محمد تبريزی (٢٠)

بازدید
١٠٣
تاریخ
٤ هفته پیش
متن
People rubbernecking at the scene of the accident caused a major traffic hold-up.
دیدگاه
٠

سرک کشیدن و فضولی مردم در صحنه تصادف موجب یک راه بندان بزرگ ترافیکی شد.

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
In the hold-up, a masked youth threatened the bank staff with a gun.
دیدگاه
٠

در وقت استراحت ، یک جوان ماسک زده کارمند های بانک را با تفنگ تهدید کرد.

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
How long will you hold up on such a sum of money?
دیدگاه
٠

با این مقدار پول چند مدت دوام خواهی آورد؟

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
To be continent was demanded by society, and any loss of self-restraint was punished severely.
دیدگاه
٠

جامعه خواستار پرهیزگاری بود، و هرکس جلودار خود نبود بسختی مجازات میشد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Everyone will eventually bite the dust.
دیدگاه
٠

هرکسی بالاخره در زندگی متحمل رنج و سختی خواهد شد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
One more promising career at Ford would bite the dust.
دیدگاه
٠

این ادعا موجب شده شغل تدریس متحمل سختی بسیار شود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Half of all new restaurants bite the dust in the first year.
دیدگاه
٠

نیمی از رستوران های تازه تأسیس در سال اول به فنا می روند.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
They bite the dust with lead in their bellies.
دیدگاه
٠

آنها با سرب داخل شکمهایشان رنج بسیار زیادی را متحمل می شوند.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The sky threatened rain.
دیدگاه
٠

آسمان تیره خبر از بارش داشت.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The annotation of literary texts makes them more accessible.
دیدگاه
٠

تفسیر متون ادبی آنها را قابل فهم تر می کند.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
He supplied annotations to nearly 000 musical works.
دیدگاه
٠

او پا نوشت هایی بر قریب به 1000 اثر موسیقیایی عرضه داشت.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
She retained a number of copies for further annotation.
دیدگاه
٠

او یک تعداد کپی برای اطلاع رسانی بعدی نگه داشت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The grotesque, headless monster had the body of a man covered with the hair of a tarantula.
دیدگاه
٠

غول عجایباً مخلوقات بی سر، بدن انسانی را داشت که با موهای رطیل پوشیده بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Her qualifications and experience confirm her eligibility for the job.
دیدگاه
٠

تحصیلات و تجربه او مؤید شایستگی برای این شغل است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The rules covering eligibility for benefits changed in the 1980s.
دیدگاه
٠

قوانین مربوط به استحقاق مزایا در سال های 1980 تغییر یافت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Eligibility for five weeks' holiday is restricted to senior management.
دیدگاه
٠

5 هفته تعطیلات استحقاقی مختص مدیران ارشد است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Eligibility for five weeks' holiday is restricted to senior management.
دیدگاه
٠

پنج هفته تعطیلات استحقاقی مختص مدیران سالمند می باشد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
"Mental handicap" should be replaced with the broader concept of "learning difficulties".
دیدگاه

بجای مفهوم وسیعتر "مشکلات فراگیری" باید واژه معلولیت ذهنی را جایگزین کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The agency has been vilified by some doctors for being unnecessarily slow to approve life-saving drugs.
دیدگاه
٠

عده ای از پزشکان آژانس را متهم به تأخیر غیرضروری در تصویب داروهای حیات بخش کردند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He was vilified by the press as a monster of perversity.
دیدگاه
٠

وی توسط رسانه بعنوان یک غول فساد متهم شد.