Farhood - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kick in: معنای دوستمون ✅دادن چیزی ( بخصوص کم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peer into: ( با کنجکاوی یا دقت ) نگاه کردن، خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suitability: شایستگی - تناسب This latest scandal ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

closeness: Listen, you just can't wipe out yea ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

navy seal: ( Navy Sea - Air - Land ) a member ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

speculate: ✔️ ( با حدس و قیاس ) فکر کردن، گمان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

events: The events continue to draw huge cr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

faculties: the full use of your mental faculti ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pour: ✔️ ریختن ( چای، آب و مایعات کلاً ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

submit: ✔️ ( برای رسیدگی یا تصمیم گیری یا ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skyline: معنای آبادیس: ✔️ نیم سایه ی ساختمان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hustle and bustle: شلوغ پلوغی - جنبش - هیاهو - همهمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tiller: زارع، کشتگر Cain was a tiller of t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پرپشت: luxuriant luxuriant hair موی انبو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sneer: 🗣️ سْ نیٖ یِر SYN: ridicule - mock ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

curse: ⁦✔️⁩معضل E. g. They look on single ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

all in a day's work: 💎 ( . All In A Day’s Work ( Excl💎 ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gingerbread: ✔️چیز قشنگ وکم بها [Idiom] take the ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hushed: 1 - She stood up to address a hushe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

megabucks: Do you know what this will cost? We ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dynasty: JG Phoenix references 💥Tang dynast ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انحصار طلب: He's so possessive

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give a performance: اجرا کردن ( نمایش، شو، کنسرت و غیره ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

barking dogs seldom bite: :Alternative forms barking dogs nev ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appears: ✅چیزها/کسایی که حضور دارند، در حال ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

increasingly: E. g. He was increasingly drawn to ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mince: The definition of 💥mince💥 is to c ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اینجا: hither لینجا، به اینجا !come hither ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

you can't make fish of one and fowl the other: 💎You Can’t Make Fish of One and Fo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

two a penny: 💎Two a Penny Ordinary, inexpensive ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

blow the cobwebs away: 💎Blow the Cobwebs Away💎 ( or Out ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

drain the lizard: ⭐Drain the Lizard⭐ Meaning: Urinat ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

grab the bull by the horns: 💎Grab ( Take ) the Bull by the Hor ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sick as a parrot: 🔰Sick as a Parrot🔰 Meaning: Very ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

early bird catches the worm: :Alternative forms the ) early bird ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

feather one's own nest: ⭐Feather One’s ( Own ) Nest Use one ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

strapped for cash: :Alternative form cash strapped 💎 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

on the right side of the law: ✔️ آدم غیرمجرم و درستکار و تابع قان ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bite the hand that feeds one: 💎Bite the Hand That Feeds You💎 M ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

buy a pig in a poke: ⭐Buy a Pig in a Poke⭐ Meaning: To ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

darn: Darnest part بدترین/لعنتی ترین بخش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کودک ازاری: pedophilia

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proprietary software: . E. g Under general supervision, a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pretext: عذر و بهانه - مستمسک pretext ( r ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rags to riches: :Alternative forms - To Go ) From ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

strike while the iron is hot: :Synonym make hay while the sun sh ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cry over spilt milk: :Alternative forms ✅It's no use cry ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hobson's choice: ⭐Hobson’s Choice⭐ A choice among ba ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

heads will roll: ⭕ ( Heads Will Roll ( Are Going to ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hang by a thread: ⭐Hanging by a Thread⭐ In great dang ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cut your coat according to your cloth: :Alternative forms - Bite off more ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wild goose chase: 💎Wild Goose Chase💎 Meaning: An i ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

many a little makes a mickle: :Synonyms - a journey of a thousan ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

put out feelers: 💎Put Out Feelers💎 Meaning: Make ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

white elephant: 💎White Elephant💎 Meaning: An unw ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

crickets: ⭐Crickets⭐ Meaning: Silence Example ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

once in a while: 👈🏿. . . I do wish you would open ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

party animal: ?How do you usually spend your week ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

handsome is as handsome does: :Alternative form pretty is as pret ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cock and bull story: ⭐Cock and Bull Story⭐ Meaning: A fa ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

elephant in the room: ⭐Elephant in the Room⭐ Meaning: A ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

be in the black: 🔵be in the black to have money, fo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مخالف بودن با: SYN: object مخالفت کردن با - مخالف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

greenback: ✔️دلار آمریکا . . . Indeed, so ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

starring role: . e. g . . . Reducing emissions in ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

of something: درباره چیزی/شی ای/رویدادی ( of a s ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نرمش و تمرینات کششی: tone The exercises are designed to ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vagabond: آواره، سرگردان And I shall be a fu ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drench: We gotta get this car off the road. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fort: Fort : قلعه - دژ ( کوچک ) Fortress ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parental leave: مرخصی بچه دار شدن/زایمان . E. g 1 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crunchiness: خشکی ( موی سر و غیره ) rub some R ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

good fences make good neighbors: 💎Good fences make good neighbors💎 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dark horse: ⭐Dark Horse⭐ Meaning: A surprise c ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

a dime a dozen: 🔰A ) Dime a Dozen ) Very cheap; e ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sticker shock: 🔰Sticker Shock Surprise at the hig ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

i can't help it: ✔️ دست خودم نیست ✔️ نمی تونم انجامش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

charity begins at home: :Alternative forms Charity starts a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

subconscious: conscience = وجدان باطن شعور consci ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in the eye of the beholder: :Alternative forms Beauty is in the ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خزیدن: crawl I felt something crawl up my ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sold someone on: :SYN persuade :Meaning to persuad ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

may god give it back to you: ✔️ خدا عوض ت بده e. g. I'm dying, ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pile up: ?What is the busiest part of the da ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break silence: ✅شکستن سکوت - وقتی کسی خودداری خودش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gantry crane: نصب تجهیزات و حمل بار: ⭐جرثقیل درو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

broad: ⁦🔰گسترده - وسیع - جامع 1 ) The st ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in turn: ✅ متعاقباً - نتیجتاً Do museums pa ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

grow fonder: ✔️دلتنگ شدن و افزایش علاقه و یاد [ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

a word spoken is past recalling: Alternative forms: A word ( once ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

he who lives by the sword shall die by the sword: :Alternative forms - all they that ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to ring the alarm bell: [استعاری] هشدار دادن و به صدا آمدن/ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to sound the alarm bell: [استعاری] هشدار دادن و به صدا آمدن/ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tan number: یک نوع کد مالیاتی قید شونده روی تجه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oil mist: Definition: 1 ) Oil mist is the aer ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manual crane: نصب تجهیزات و حمل بار: ⭐جرثقیل دست ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cooling passages: مسیرهای عبور سرما - لوله های سرمایش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پرشکوه: noble noble trees درختان باعظمت ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

التماس کردن: plead لابه کردن، خواهش کردن، التم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

constituency: 1 ) The constituency fell to Labour ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

functionally: ⁦✔️⁩به/از لحاظ عملکردی، از نظر کار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نگرانی: Can you feel the tension in this ro ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interrupt: VERB ۱ ) اندیشه یا حرف و غیره را قط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all shapes and sizes: All shapes and sizes many differen ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

god's holy trousers: :Meaning It is simply a way of expr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conformity check: بررسی انطباقی - چک انطباقی ( در ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

first hand: ✅دست اول ✅بدون واسطه Do you like t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ease into: پا نهادن در کاری ( جدید ) شروع کرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

there he is: A: Fifteen, why lie? B: No, Sixteen ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

key plan: نقشه کلیدی سایت ( نفت - گاز - پتروش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rotary equipment: ⭐تجهیزات مکانیکی دوار⭐ به تجهیزاتی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rotating equipment: ⭐تجهیزات مکانیکی دوار⭐ به تجهیزاتی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be on a diet: ✔️ خودداری کردن از خوردن برخی مواد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

found unresponsive: [Collocation] ⭐Found unresponsive⭐ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get caught in sth: ▪️Get caught in Sth be/get caught ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall: ✔️ ( باران و برف ) آمدن [Bad Weathe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

Copy: ( hear me? Are you heard?, the mess ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compensation: I have to spend three months of the ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trial balloon: ⚡اظهار یا عمل و غیره برای آزمایش وا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sell someone on something: :SYN persuade - convince ⭐sell som ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grow fond of: #grow fond of# 1 ) getting a likin ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leave something to imagination: چیزی رو به تخیل سپردن - چیزی رو به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

provide insight into: provide insight into در اختیار گذاش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tap drill: ⭐tap drill⭐ 1 ) A tap drill is a t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wrecking bar: نوعی اهرم جهت باز کردن درب فلزی یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drive someone over the edge: SYN: push someone over the edge - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bitter winter: زمستان بسیار سرد ▪️▪️▪️ a bitter ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oil mist lubrication system: = oil mist lubrication = oil mist s ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

history repeats itself: :Alternative forms - history repea ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feverish: feverish speed سرعت زیاد/تمام const ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thatta: :Meaning An expression of encourage ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

live like hogs in the fat house: Hogs are pigs. A 'fat house' is a p ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the strength of: به خاطر ( because of )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

very often: ?Could you tell me something about ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

launch: ⁦✔️⁩آغاز نمودن، شروع کردن Turkey l ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

welcome: VERB به هر دو صورت passive و active ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

miss: The house feels as if something is ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

excl: UK excl. written abbreviation for ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sheepskin: It feels exactly like real sheepski ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

velvety: The sand under my feet felt cool an ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jeer: ✔️هو کردن There was loud jeering f ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i know it: میدونستم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eye: ✔️نگاه کردن، ✔️چشم داشتن HOME THE ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

felony: ✅شرارت ( با حکم زندان بیش از یک سال ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forgo: [VERB] ۱ ) ( از سر تعارف و غیره ) گ ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give rise to something: [Idiom] fml to cause something to ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discourtesy: . . . A: Ok, the decision could ha ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

send someone over the edge: SYN: push someone over the edge - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wetlands: تالاب The group advocates opening ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wild look: graded adjective If you say that so ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نرم کننده مو: conditioner it’s important to inve ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

namesake: Incidentally, where is my namesake? ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

move house: ( British English ) جابجا شدن/نقل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a lot more: E. g. There are a lot more people m ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accounts department: E. g. We've decided to move her int ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

filial: ?How often do you go for a run 🟡A ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transition: [Verb] ✅گذر کردن - انتقال یافتن ( ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impressionable: He's at that impressionable age whe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regal: What’s your favourite wild animal? ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bow to sb or sth: to do what someone else wants you t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sun flower oil: 👈🏿 Ukraine and Russia provide abo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thrifter: آدم ولخرج . e. g Goodwill launches ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

widow's mite: ⭐widow's mite⭐ a small monetary co ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retaining ring: ⁦✔️⁩خار نگه دارنده ⁦✔️⁩رینگ نگه دا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a whiff: ✅بوییدن ( رایحه ) ✅بو کردن ✅به مشا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go bust: go bust idiom [informal, business] ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

noise pollution: آلودگی صوتی از قبیل صداهای ناشی از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

show around: Show ( someone ) around ✔️ to act a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

creaking door: درب ( معمولاً چوبی ) که هنگام باز و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unforgiving disease: unforgiving disease بیماری بی رحم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brave battle: ⭐مبارزه/نبرد شجاعانه مثلاً در رویا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

featured players: ⁦👈🏻⁩سایر بازیگران در مجموع casti ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fivefold: پنج برابر The price of flat bread ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pinch: ✔️ دست تنگ بودن، دست به گریبان بودن ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a means of: Which type of public transport do y ...

١ سال پیش

مدال‌های Farhood