Farhood - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ny: ⁦✔️⁩ نیویورک ( شهر یا ایالت ) Fol ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abstinence: Noun خود داری - کف نفس - خویشتنداری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

health scare: ترس از سلامتی، ترس از سالم/معیوب ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pressing problem: What are the advantages of a bicycl ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aspirator: ✔️instrument which removes air دستگ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neutral axis: REPLACEMENT OF FLEXIBLE HOSES Metal ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ext view: Extension view

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pompadour: یکنوع مدل موی مردانه و زنانه ?Do y ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take practice: ▪️ تمرین بردن ▪️ تمرین خواستن ▪️ ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

energise: معنای آبادیس: 🔰 supply with electr ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the stands: ⭐the stands ⭐ the rows of seats in ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catenary: ✔️main cable of an electric train ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brilliant sunshine: ✔️آفتاب درخشان be bathed in/bask i ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sway: The trees were swaying in the wind ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fluffy: [Weather] fluffy/wispy clouds drif ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come in: ✔️ از راه رسیدن - سرزده آمدن - وارد ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the wind: [Bad Weather] [Collocation] the win ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

evolve: ✔️تکامل یافتن، دگرگونی پیوسته یافتن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come off: معنای آبادیس: ( گره یا گیره و غیره ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sporadic: :Synonym - irregular - occasional ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blow: ✔️وزیدن ( باد و غیره ) [Bad Weathe ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cover: [Bad Weather] [Collocation] snow fa ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in buckets: [Bad Weather] [Collocation] the rai ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come down: ⁦✔️⁩باریدن [Bad Weather] [Collocati ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pickle store: ترشی فروشی

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distant: ⁦✔️⁩سرد [Bad Weather] [Collocation] ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be covered: [Bad Weather] [Collocation] be cove ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be shrouded in: [Bad Weather] [Collocation] be cove ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

battle: [Bad Weather] [Collocation] battle ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seek shelter from: [Bad Weather] [Collocation] get cau ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blanket: [Verb] ?Where do you usually run ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the elements: [Bad Weather] [Collocation] battle ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

authorize: اجازه دادن، مجوز صادر کردن Who au ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tranquility: SYN: calmness - peacefulness ⭐ pur ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the wind: [The Weather Improves] [Collocation ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

farm: ✔️پرورشگاه حیوانات اهلی The smell f ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

docker: The dockers were loading the cargo ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potter wheel: چرخ سفالگری :E. g. one of definitio ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

karaoke: تلفظ [کَ ریٖ اُ کیٖ] When do you l ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make the sparks fly: - دودستگی ایجاد کردن - دوبه هم زنی ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make the feathers fly: MAKE THE FEATHERS FLY ۱ - دودستگی ا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fur will fly: FUR WILL FLY ۱ - دودستگی ایجاد کردن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make the dust fly: MAKE THE DUST FLY ۱ - دودستگی ایجاد ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take someone for an idiot: YOU TAKE ME FOR AN IDIOT? منو احمق ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spot checks: . E. g The police are carrying out ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

viewer: ⁦✔️⁩تماشاچی، بیننده She directs her ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dimly: . E. g a detour that directs you th ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refreshingly: . E. g 1 ) Her response is refreshi ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shade: Verb ✔️ سایه افکندن - سایه انداختن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

file down: ✔️با سوهان صاف کردن ✔️ساییدن، پرداخ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take aback: ✔️to shock or surprise somebody ver ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پرورش: mentoring ارشاد آموزش تعلیم پرورش

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lodger: to take in lodgers به مستاجران ( ات ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cause and effect: Definition: [phrase] 1 ) Cause and ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give as good as you get: [Idiom] to be strong and confident ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lent: روزه، ماه روزه She's agreed to giv ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

precarious: ⁦✔️⁩متزلزل، بی ثبات Telegraph. co. ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spare room: E. g. They've made the spare room i ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come over: به دیدن کسی رفتن - به کسی سر زدن M ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grilled: ⁦✔️⁩کبابی، کباب شده Grilled hispi, ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

altar: نوعی میز/چیدمان که در رسم و رسوم و ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have up: ◾ ( have somebody up ( for somethin ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have in: ◾have ( got ) something in [no pa ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put above: ◾put something before/above somethi ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خوش مزه: gourmet

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pass on: ✔️ انتقال دادن - منتقل کردن کردن ( ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

almighty: Crist Almighty خدای قادر مطلق

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pay in: Oxford Dictionary@ ◾pay something ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break out in: Oxford Dictionary@ ◾break out in s ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break with: ◾break with something to end a conn ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

find fault with: [Idiom] ◾ ( find fault ( with someb ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stay on: E. g. I was hoping they would stret ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knotty: It’s a knotty issue, but solving it ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broiler chicken: it’s not economically efficient to ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aggressively: Chickens from strains that have bee ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assuage: They worry that these changes will ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proposed: The proposed shopping centre has ca ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

squeaky: ⁦✔️⁩دارای صدای جیرجیر/جیغ جیغ A li ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عصر بخیر: bonsoir ( به فرانسوی )

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sheets: [Bad Weather] [Collocation] the rai ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scent: Police dogs picked up the scent of ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resigned: With a resigned sigh she laid aside ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rustle up: با تکاپو جور کردن - تهیه کردن - درس ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you take me for a fool: YOU TAKE ME FOR A FOOL? منو احمق فر ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take someone for a fool: SYNs: - take someone for an idiot ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make tea: - درست کردن چای - چای دم کردن اصط ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make the fur fly: MAKE THE FUR FLY ۱ - دودستگی ایجاد ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make dust: - به پا کردن گرد و غبار مثلاً با جا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

play dumb: PLAY DUMB خود را به نادانی زدن - گُ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

caress: [Noun] a gentle or loving touch تل ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

working people: The new tax means that the vast maj ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strife: Oilprice. com@ Both Iran and Venez ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lay someone ship bare: ⬅️lay something bare➡️ ( formal ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shrug somebody or something away: SHRUG SOMEBODY/SOMETHING OFF/AWAY 1 ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tell on someone: [INFORMAL] ۱ ) لو دادن - خبرچینی کر ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mutter: ?What are you muttering چی با خودت ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ill will: Time. com@ Even before last week’s ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

esperantist: اسپرانتیست یا اسپرانتودان ( به اسپر ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in some way: به نوعی/نحوی One of the definition ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

samovar: سماور 🗣️سَمُ وار 💠 Tighten it, ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

play someone for a fool: PLAY SOMEONE FOR A FOOL کسی رو خر ف ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it's not so funny: نخند، لب ت میترکه 💠 It's not so f ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be through: 📌 ( Be through ( in/with 🔰تمام ک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

put lipstick on a pig: 💎Put Lipstick on a Pig💎 1 ) Make ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wedlock: Ready to enter into the bonds of we ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doorknob: doorknob دستگیره - دسته درب /در ( ن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

door handle: door handle دستگیره - دسته درب /در ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wreck: 👌👈داغون ( از نظر روحی ) A: What ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jarring: ✔️گوش خراش What are the advantages ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jittery: دچار دلهره، با ترس و لرز، وحشت زده ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abode: Welcome to our humble abode خوش اوم ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

showers: 1 ) آبشار 2 ) حمام

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flighty: سر به هوا She's a dumb, flighty so ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oversight body: نهاد ناظر Iran's Guardian Council, ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decisive: سرنوشت ساز - تعیین کننده At the sa ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rally: بالا بردن قیمت، دوباره بالارفتن ( ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ferment: تخمیر شدن You make wine by leaving ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exacerbate: ✔️ ( شرایط یا مشکل ) بدتر کردن - تش ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vigilance: ⁦✔️⁩هوشیاری Ex: Emergency brake by ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hawk: جار زدن و جنس فروختن، دوره گردی کر ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

insulate: ⁦✔️⁩محافظت کردن، مصون نگه داشتن I ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hospital admission: ⁦✔️⁩بستری شدن در بیمارستان . E. g ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

DIP: NOUN ✔️ شیرجه - آب تنی ( به مدت کوت ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reintroduce: در مورد حیوانات: مجدداً رها کردن آن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disciplinary: معنای دوستمون: ⁦✔️⁩رشته ای ( تحصیلی ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call in: ⁦✔️⁩ ( درخواست نظر ) مشاوره گرفتن ا ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gravy: ⁦✔️⁩گریوی ( سسی که از آمیختن آب گوش ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stoop: VERB ۱ ) ( خود را ) خوار کردن - خفی ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

speculation: ⁦✔️گمانه زنی Adele: Anticipation b ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deteriorate: بدتر شدن یا کردن، کیفیت خود را از ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bust: [verb] بازداشت کردن - ( برای بازداش ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lay something bare: ⬅️lay something bare➡️ ( formal ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

response: . E. g Climate crisis How does Aus ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ever: ⁦⁦۱ ) اصلأ ۲ ) هیچوقت ۳ ) تا به حال ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

count your blessing: 👈count your blessings👉 to be gra ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quality time: :Meaning 1 ) time in which one's ch ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stun: ⁦✔️⁩تحت تاثیر قرار دادن دیگری، نگا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make the fur fly: MAKE THE FUR FLY ۱ - دودستگی ایجاد ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fur will fly: FUR WILL FLY ۱ - دودستگی ایجاد کردن ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make the sparks fly: - دودستگی ایجاد کردن - دوبه هم زنی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make the feathers fly: MAKE THE FEATHERS FLY ۱ - دودستگی ا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's not so funny: نخند، لب ت میترکه 💠 It's not so f ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

samovar: سماور 🗣️سَمُ وار 💠 Tighten it, ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's better for you this way: ( رسمی ) اینجوری به نفع شماست ( مح ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stay a while: SIMILAR: stay awhile مدتی بمون یکمی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're the one: - تو همونی که ( دنبالشن/میگن/می خوا ...

٩ ماه پیش

مدال‌های Farhood