امیر ادیب ارجمند - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a set of: مجموعه ای از یک سری از دسته ای از گ ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

descend: از خاندانِ [. . . ] بودن

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

have difficulty in doing something: در انجام کاری مشکل داشتن سخت بودن ا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bribable: رشوه پذیر

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

muzak: موزک: یک فرم تقلیل یافته [و ملایم] ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

long lasting: مدید دیرپا

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heating element: المنت حرارتی؛ المنت گرمایی

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

petrichor: بوی زمین نمناک بوی خاک مرطوب

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

serried: چفت هم

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get faster: سرعت گرفتن تند شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ground prong: پین اتصال به زمین در سه شاخۀ برق

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elusive: چیزی که یافتن، گرفتن یا دستیابی به ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

indite: نگاشتن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

5 whys: �۵ چرا� یک روش سؤال پرسی برای برای ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i see: در مکالمات، �که اینطور� هم معنی مید ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

misname: نام نادرست یا نامناسب نهادن ( بر چی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

misrepresentative: گمراه کننده تحریف گر نادرست غلط

٣ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٣ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blusterous: بلند و پرشور؛ پرخاشگرانه؛ شدید اللح ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in a way: به یک معنا تا یک حدی تا یک اندازه ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uninterested: بی تفاوت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

palpitate: تپیدن سریع، شدید یا نامنظم ( قلب )

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بالمصادفه: تصادفا؛ اتفاقا؛ ناگهانی

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

terminus: نقطۀ پایانی

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quirt: شلاق سوارکاری با دستۀ کوتاه و بند چ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chine: درۀ عمیق و باریک

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take pride in: احساس خشنودی و خرسندی فراوانی داشتن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حداثوی: مدرنیست؛ نوگرا؛ متجدد؛ تجددگرا؛ نوا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الحدثان: شب و روز

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

احداث الدهر: مصائب روزگار مشکلات روزگار سختی های ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ambitransitive verb: فعل دووجهی ( لازم - متعدی )

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

viperidae: گرزه ماران

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a habit of doing something: انجام دادن کاری به طور معمول یا اغل ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hayti: هیتی ( شهری در ایالت داکوتای جنوبی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ساق الحدیث: حدیث را بیان کرد سخن را بیان کرد

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

honorarium: وجه پرداختی یا پاداش برای خدماتی که ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

medium high heat: حرارت متوسط به بالا

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الوشاح: شال گردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مریله: پیش بند انگلیسی: apron

٨ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phonetic notation: آوانویسی آوانگاری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phonetic script: آوانویسی آوانگاری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gypaetus barbatus: هُما، مرغ استخوان خوار، کرکس ریش دا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absent that: به غیر از آن الّا اینکه غیر اینکه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there is more: بازم هست.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call me that: به فلان ( اسم یا فامیل یا لقب یا عن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decalogue: ده فرمان ( موسی )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mountain stream: نهر کوهستانی نهر کوهی رود کوهی رود ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alternative therapy: درمان جایگزین

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have faith in: ایمان داشتن اعتقاد داشتن باور داشتن ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by order of: به دستورِ طبق دستورِ به فرمانِ طبق ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dolent: محزون اندوهگین غمگین مغموم اندوهنا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

somebody has arrived: کسی، موفق یا مشهور شد کسی به موفقیت ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

excused: مرخص

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall into: مندرج شده در. . . طبقه بندی شده به ...

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be contemptuous of: نشان دادن نفرت یا مخالفت شدید [نسبت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grow to do something: به تدریج شروع به انجام دادن کاری کر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spoke out: علنا و بدون ترس یا تردید، نظر خود ر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fringy: در لبه یا حاشیه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

got his start: به دست آوردن اولین فرصت آغاز به کار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a set of: مجموعه ای از یک سری از دسته ای از گ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seventeenth century: قرن هفدهمی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

written word: زبان نوشتاری لغت نوشتاری کلام نوشتا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it’s hard to say: گفتنش سخته گفتنش سخت است گفتن آن سخ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be done —ing: به پایان رساندن کاری به پایان رسیدن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phonetic spelling: املای آوایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with all sorts of: با همه نوع از. . .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

increase in unemployment: افزایش بیکاری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in descending order: به ترتیب نزولی از بالا به پایین

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in ascending order: به ترتیب صعودی از پایین به بالا از ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in decending order: از زیاد به کم از بزرگ به کوچک

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in code: رمزی به صورت رمزی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

falconry: بازداری شاهین داری قوش بازی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parvenue: تازه به دوران رسیده نوکیسه شخصی از ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های امیر ادیب ارجمند