پیشنهادهای الی (٩٠)
خیلی = very = really
پشت کردن، چشم پوشی کردن
کسی را متهم به انجام دادن
نشان دادن
تجلی
ترسناک، وحشتناک
لخته خون
لخته خون
ناموزون
denoting a business capable of supplying all of a customer's needs within a particular range of goods or services.
جلوگیری کردن، مهارکردن.
بی پناه
در اینجا
زیرک، کاردان
آب راکد رکود و عقب ماندگی روستای دنج و دورافتاده
متقاعدکننده، تاثیرگذار
ذوق، انرژی، استعداد، اشتیاق = energy = enthusiasm
تند تیز مشتاق باهوش حاد زیرک
Acute= keen
برانگیختن تیزکردن ترغیب کردن
پایدار، حمایت کننده، پشتیبان
amenable= رام شدنی amiable= خوش اخلاق املاشون خیلی مشابه هم هستش. دوستان توجه داشته باشید.
deviousness= guile به معنی فریبکاری، خیانت، دورویی و حیله
ارتقاء
نبوغ
روان کننده
روغنکاری
روان کننده
ناپایداری
فراتر مترادف با surpassing
مترادفه با dearth به معنای قحطی و کمبود
خود بزرگ جلوه دادن
فریبکار، دغلکار. آدمی که تو حرفاش و عملش دورویی باشه.
تردید، دودولی
با declare مترادفه. ادعاکردن
قبلا
ماهرانه
ظاهرا
با erode مترادف است.
مترادف با contentious