پیشنهادهای Alan Mondana (١٢)
٨
٧ ماه پیش
٠
از همه بدتر / از همه بهتر / مهم تر از همه
٧ ماه پیش
١
وام کلفتی که باهاش خونه میخرن
٧ ماه پیش
٠
همه چی مرتبه و کارها انجام شده ( we're all set )
٧ ماه پیش
٢
الان وقت مناسبی نیست / الان وقتش نیست
٧ ماه پیش
١
انتخاب کردن ، برگزیدن
٧ ماه پیش
-١
هنوز تصمیمو نگرفتم
١٠ ماه پیش
٥
You're a lost cause. امیدی بهت نیست
١١ ماه پیش
١
رو اعصاب کسی رفتن واسه خطایی که کرده / به طرز بد و اعصاب خورد کنی انتقاد کردن از کسی که اشتباهی کرده
١ سال پیش
٢
دقیقا" مدلی که هندی ها با دستشون غذارو جمع میکنن بین انگشتاشون و یه لقمه درست میکنن / وقتی که داریم املت میخوریم و ته ماهیتابه رو میخوایم با یه لقمه ...
١ سال پیش
١
خرید کردن ( عامیانه )
١ سال پیش
٢
Left shoe is too narrow and it's pinching my toes. لنگه ی چپ کفش خیلی تنگه و انگشتامو میزنه!!
١ سال پیش
٠
شرایط سختی رو گذروندن بخصوص مالی / اینکه قادر نباشی از پس هزینه ها و مخارجت بربیای و نتونی به سر برج برسونی