تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از همه بدتر / از همه بهتر / مهم تر از همه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وام کلفتی که باهاش خونه میخرن

پیشنهاد
٣

همه چی مرتبه و کارها انجام شده ( we're all set )

پیشنهاد
٢

الان وقت مناسبی نیست / الان وقتش نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

انتخاب کردن ، برگزیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هنوز تصمیمو نگرفتم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

You're a lost cause. امیدی بهت نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

رو اعصاب کسی رفتن واسه خطایی که کرده / به طرز بد و اعصاب خورد کنی انتقاد کردن از کسی که اشتباهی کرده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دقیقا" مدلی که هندی ها با دستشون غذارو جمع میکنن بین انگشتاشون و یه لقمه درست میکنن / وقتی که داریم املت میخوریم و ته ماهیتابه رو میخوایم با یه لقمه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خرید کردن ( عامیانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Left shoe is too narrow and it's pinching my toes. لنگه ی چپ کفش خیلی تنگه و انگشتامو میزنه!!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرایط سختی رو گذروندن بخصوص مالی / اینکه قادر نباشی از پس هزینه ها و مخارجت بربیای و نتونی به سر برج برسونی