پیشنهادهای مینا مهربان (٢٣)
برای ماشین یا وسیله نقلیه اگر استفاده بشه یعنی گذاشتن ماشین رو دنده خلاص
لو ندادن برنامه های خود، رو نکردن دست خود
بزن آسانسور بیاد
تیغه شیشه پاک کن
continual: چیزی که مدام داره اتفاق می افته اما وسطش یه وقفه هایی هم هست مثلا continual rain of today ruined our picnic. continuous: چیزی که بدون وقف ...
Be in the know داشتن یکسری اطلاعات قبل تر و جلوتر از همه
بدون پیشرفت مثلا stalled nuclear talks
جنگ نیابتی، جنگ واسطه ای یا جنگ وکالتی ( به انگلیسی: proxy war, proxy battle, proxy fight ) وضعیتی است که در آن قدرت های درگیر به جای اینکه مستقیماً ...
نگ نیابتی، جنگ واسطه ای یا جنگ وکالتی ( به انگلیسی: proxy war, proxy battle, proxy fight ) وضعیتی است که در آن قدرت های درگیر به جای اینکه مستقیماً و ...
جنگ نیابتی
movie star ستاره فیلم
NHE is an abb for "not have enough", for example: "The great Liberal, Keynes, had exactly the right analysis of the problem we now have not enough sp ...
در قالب و پوشش چیزی ظاهر شدن، یا تغییر وضعیت طوریکه بشه چیزی/ شخصی خودش رو جای دیگری جا بزنه someone or something that is pretending to be something ...
به خنده افتادن، قهقهه زدن
به جاهایی هم معنای تلاش میده مثلا do your best یا جمله اول header درس ۳۱ کتاب ۵۰۴ که از شکسپیره: all my best is dressing old words new.
دعوا کردن مثلا وقتیکه مادری فرزندش رو بخاطر رفتار بد دعوا کنه
موندگی هوا در جایی که تهویه مناسب نداشته باشه مثلا اول صبح که وارد محیط کار بشید با این هوای مونده مواجه میشید an unpleasant lack of air in a room or ...
خبر داشتن از یکسری اطلاعات که دیگران راجع بهش نمیدونن. مترادفه stay in the know هست که تو صفحه اصلی سایت هارلی دیویدسون نوشته شده.
تغییر رنگ درختان و گیاهان در پاییز
یه تخته اش کمه، خل وضع
خل وضع، اسگل ( ببخشید بی ادبانه ست ) ، دیوانه
چیزی یا کسی رو توی مشت داشتن، مسلط بودن روی چیزی یا کسی
صبوری کردن یا تحمل کردن افرادی که از نظر هوشی پایینتر از شما هستن