تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه غاموس در زبان پارسی برابر با دیکشنری است که عربی گشته آن قاموس ایت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدرگاه، بدرگه، همان واژه بدرقه است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ورسنج - معجزه ( از واژه یاب ابو القاسم پرتو )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساگی از ساگ که عربی گشته ساق است و ساقی بایستی برگرفته از ساگی پارسی باشد. ساقی = ابیار ساقی = می یار

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وچر، فتوی. از واژه یاب ابوالقاسم پرتو و دهخدا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

خبر= دستان مانند هزار دستان. که کوتاه داستان است. از واژه یاب ابوالقاسم پرتو درزبان پارسی گاهی یک واژه چندین مانه دارد نمونه آن واژه شیر است. من وا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جاسوس عربی گشته از ریشه واژه جستجو پارسی است. پس این واژه را میتوان در زبان پارسی پذیرفت و افزود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دغایش، دغاگری= خیانت دغاگر، دغاکار = خائن دغاگران = خیانتکاران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اپوزسیون. . نیگرایان. . . برپادگران نیگر. . . . مخالف. . . معارض پاد. . . ضد. . . مانند پادزهر پادگر. . . مضاد. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیگرا. . . مخالف. . . معارض نیگرایان. . . مخالفین. . اپوزسیون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جهمرزی. . . زنا. . مرزش و یا گایش به زور. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تصریح کرد: رو کرد، افزود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دخالت - میانگری، میان ورزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میان ورزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Hospice پایانستان، پایان سرای دکتر پیراکه