منصور ناصری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how great would that look: چقدر عالی بنظر میرسه

جدید ١ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it takes ages: طول میکشد It takes ages for me too ...

جدید ١ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

settle down: start a family تشکیل خانواده دادن ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's like the least fun game ever: اصطلاح؛ این کار اصلا هم جالب و خنده ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's crap: مزخرف است چرت و پرت It's bullshit

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

about coming: در مورد آمدن You're so uptight abou ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i didn't know then: اون موقع نمیدونستم

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i was doing great: حال و روزم خوب بود وضعیتم و شرایطم ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i came up with an idea: به یک ایده ای رسیدم یک ایده ای به ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dance to the distortion: اصطلاح:به مشکلات بی توجه باش

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

picking on every little detail: گیر دادن به هر چیزی روی مخ راه رفتن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this looks like a blast: به نظر میاد خیلی خوش بگذره This lo ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i rock these bikes: من استاد این دوچرخه هام این دوچرخه ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this is how i roll: کارم اینه خوراکمه زمانی که یه عمل ی ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to your liking: به میل شما ?Is everything to your l ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im so demanding: خیلی خواهان هستم خیلی طالب هستم

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm breathless: نفسم بند اومد

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this is absurd: بی فایده است pointless

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there's no next time: دفعه بعدی دیگه وجود نداره

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no second chance: فرصتی بعدی وجود نداره

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i was all dead inside: من از درون مرده بودم

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i mean it: l kid you not جدی میگم

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what about me: پس من رو چی میگی؟ ؟؟ پس من چی؟

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

household tasks: کارهای خانه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

restraining area: منطقه ممنوعه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extremely worried: به شدت نگران distraught

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she doesn't age: او اصلا پیر نمیشه پیر نشدن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

head on a swivel: شش دنگ حواست جمع بودن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's never about this: موضوع اصلا فقط این نیست.

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

party on: خوش بگذرون خوش گذراندن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's party on: بیاییم خوش بگذرونیم بیاییم جشن بگی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im revelling: دارم خوش می گذرانم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im on board: پایه ام موافقم I'm game

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's already late: الانش هم دیگه دیر شده دیگه دیر شده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the presence of savior: در حضور منجی عالم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put your rose colored glasses on: عینک خوش بینی رو زدن ( اصطلاح ) خو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

just starting to crawl: فقط شروع به حرکت کن ( حتی به طور آه ...

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i've been moving on: دارم ازش می گذرم دارم بیخیالش میشم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can be thankful: جای شکرش هست

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take your hands off my throat: دست تو از روی گلوم وردار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's that time of the month: موقع پریود شدن I'm on my period پ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im ganna be late: دیر میرسم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

are you about to marriage: آیا در شرف ازدواج هستید؟

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

very grateful: بسیار سپاس گذارم much obliged

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my heart skipped a beat: قلبم از ترس وایستاد

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a moan: ناله کن moan of the wind زوزه باد

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i just want to be left: فقط میخواهم که تنها باشم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i just want to be left alone: فقط میخواهم تنها باشم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the first 100 pages: از صد صفحه اول

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

maybe we're being dramatic: شاید داریم قضیه رو گندش میکنیم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im not over you: از تو نگذشتم فراموشت نکردم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let that sink in: بگذار جا بیفته قشنگ در موردش فکر ک ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're nothing but skin: به معنای ناتوان بودن تو ناتوان هستی

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rolling down: What you know about rolling down in ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

show sympathy: ابراز همدردی کردن Hope you can sho ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't play coy: خودت رو به اون راه نزن

٦ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you had me fooled: من رو گول زدی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i just wasn't it for you: نیمه گمشده ات نبودم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she is it: این همونه این همون نیمه گمشده من ه ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's as if: انگار که

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outlaw running from love: از عشق فراری بودن You're a outlaw r ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave breathless: از نفس انداختن They leave me breath ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

now i can see why: الان میتونم بفهمم چرا.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rolling in the deep: شدیدا درگیر یه احساس شدن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play to the beat: به ساز کسی رقصیدن you played it to ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if it's quite alright: اگر اشکالی ندارد اگه کاملا خوب باش ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im getting somewhere: دارم به جایی میرسم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im already late: الانش هم دیر کردم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get goat: عصبانی شدن کفر کسی رو در آوردن Get ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't feel like celebrating: حوصله جشن گرفتن رو ندارم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't feel like talking: حال و حوصله حرف زدن رو ندارم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't be so long: طولش نده

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's a possibility: امکان داره ممکن است

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's breathtaking: نفس گیر است

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whom do you serve: برای کی خدمت میکنی؟

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whom do you like: چه کسی رو دوست داری

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sprinkle water: آب پاشی کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have a way with you: قلق تو رو میدونم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it comes to mind: میزنه به سرم به ذهن رسیدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the only problem is that: تنها مشکل این است که

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i jealousy you: بهت حسادت میکنم I envy you

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it was the least i can do: کمترین کاری بود که میتونستم انجام ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have no regrets: هیچ پشیمان نیستم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep distance: فاصله را حفظ کن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soaring in the sky: اوج گرفتن در آسمان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snooze your lose: باخت خود را به تعویق بنداز

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

go for a spin in a car: دور زدن با ماشین

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im assured to you: به شما اطمینان میدهم شما خاطر جمع ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with you on my mind: به یاد تو

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it was good bumping into you: چه خوب بود که یهو دیدمت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

believe or it: میخواهی باور کنی یا نکنی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im beat: لهم از خستگی لهم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's you i fall into: این تو هستی که من عاشقش میشم

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

came in first: اول شدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

top of the morning to you: اول صبحت بخیر

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im up to my ears: وقت سر خاروندن ندارم

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we are meant for each other: ما برای هم ساخته شدیم ما قسمت هم هس ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit me with it: Level with me با من رو راست باش حقی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one out of a million: احتمالش کمه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you stopped me dead: تو من رو میخ کوب کردی من رو شوکه کر ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im freaking out: دارم میترسم دارم از خود بی خود میش ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't make worst it: don't dramatic بذارش نکن گنده ش نک ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're sneaky: تو موذی و آب زیرکاری

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i ate the shit: غلط کنم

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a blessed ramadan: طاعات و عبادات قبول باشه رمضان مبار ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play it subtle: تابلو نکن Don't be obvious

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

calling attention: جلب توجه کردن attract attention

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

people are complaining: مردم شاکی هستند. I can't complain ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he's rolling in the money: او خیلی پولدار است He's very wealth ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im dead down there: هیچ حسی ندارم

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what have you done to me: چه بلای سرم آوردی چیکار کردی با من؟

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i need a space: نیاز دارم تنها باشم

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have no service: آنتن ندارم I have no reception I c ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im on a tight budget: بودجه ام کنه on a tight budget

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't play it subtle: تابلو بازی در نیار don't be obviou ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i want it to be subtle: میخوام تابلو نباشه نامحسوس باشه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i fell under your spell: من رو جادو کردی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fall under spell: جادو شدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it can't be touched: نمیتونه بهش دست درازی بکنه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

id like to see them try: دوست دارم بفهمم که امتحان میکنند

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you've lost your mind: عقل تو از دست دادی you're not think ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

why it is inside out: چرا این پشت و روئه؟

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i got a pretty good deal: قیمت نسبتا خوبی گرفتم

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beautifully done: آفرین well done you're doing grea ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you had me at infinity: you had me at hello تا بینهایت دلم ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you got me to believe: باعث شدی باور کنم

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a set number of: یه چند روزی a few days

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you really had me fooled: واقعا من رو گول زدی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do we dare: بریم تو کارش؟ Get in there

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's been a pleasure: باعث خوشحالی بود ( صحبت کردن با شما ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how much does it take: چقدر طول میکشه؟ it takes a moment ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do all right for myself: واسه خودم خوبه راضی ام

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do what it takes: هر چی که لازم است انجام بده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take day off: مرخصی بگیر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what we're made of: چند مرده حلاجیم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what you're made of: چند مرده حلاجی؟

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

when we are called: وقتی که از ما خواسته بشه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he wants what he wants: آنچه را که می خواهد می خواهد ( کار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i will bet the odds against all it: با اینکه احتمالش کمه شرط میبندم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

save your advice: نصیحت تو واسه خودت نگه دار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have no excuse: هیچ بهانه ای ندارم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thank you for saving my ass: ممنونم که جونمو نجات دادی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm ashamed: شرمنده ام im sorry

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i will kick your ass: حساب تو میرسم کتکت میزنم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're fired: تو اخراجی

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i will take tha blame: به گردن میگیرم تقصیر رو به گردن می ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i will take the blame: به گردن میگیرم تقصیر رو به گردن می ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm screwed: کارم تمومه کارم ساخته

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't spit: آب دهان ننداز تف نکن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im fried: مغزم دیگه نمیکشه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how long does it take: چقدر طول میکشه؟

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اروم باش: easy there

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im drawing a blank: انگار که دارم با دیوار حرف میزنم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

never speak on my behalf: هرگز از سمت من صحبت نکن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't brag yourself: don't flatter yourself به خودت ننا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't underestimate: خودت رو دست کم نگیر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't underestimate yourself: خودت رو دست کم نگیر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوب که چی: so what

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what is next: قدم بعدی چیه؟

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can't thank you enough: نمیدونم با چه زبونی از شما تشکر کنم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cease to function: break down متوقف شدن. خراب شدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are such a doll: خیلی گلی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

everybody has a weak spot: هر کسی یک نقطه ضعف دارد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

who are you to her: نسبت تو با اون چیه؟

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pull it out of me: از زیر زبونم کشید

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he pulled it out of me: از زیر زبونم کشید

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

your jealousy is misplace: حسادتان بی موردِ

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we had a great time at the party: مهمونی به ما خیلی خوش گذشت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you will used to it: بهش عادت میکنی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

who do you work for: whom do you serve? برای کی خدمت میک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't misunderstand me: حرف من رو بد تعبیر نکن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's over accept it: بازی تمومه قبولش کن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i got stuck in traffic: تو ترافیک گیر کردم I was stuck in ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you look hot: جذاب شدی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time is running out: وقت داره تموم میشه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i dumped her: i broke up with her باهاش بهم زدم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's going on with you: چته؟

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can you get me a job: میتونی یه کاری برام جور کنی؟

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what do you want to be: چیکاره میخواهی بشی؟

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

just go way: بزن به چاک take a hike buzz off ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

never crossed my mind: هرگز به فکرم نرسید

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you look very dapper: خیلی شیک به نظر میایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you've got this: از پسش بر میایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i sure hope not: امیدوارم اینطور نباشه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

filthy liar: دروغگوی کثیف

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't ignore me: منو نادیده نگیر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't freak out: از خود بی خود نشو وحشت نکن don't pa ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's a breeze: راحته مثل آب خوردن. easy as pie

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i haven't made my wish yet: من هنوز به آرزوم نرسیده ام

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im dying to know: خیلی مشتاقم که بدونم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm on to you: دستت برام رو شده دستت رو خوندم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

order that: دستور دهید که

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accept your defeat: شکست تان را بپذیر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he will turn up: سرو کله اش پیدا میشه

١٠ ماه پیش

مدال‌های منصور ناصری