تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

پرده یعنی هر موردی که مانع رسیدن و عبور کردن باشد. حال به هر شکل، از پرده منزل تا پرده حجاب و تا پرده. . . پندار هم که می شود حجاب، خود خواهی، خودپ ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رنگ و آب گرفتن یا رنگ و آب دادن یعنی یک بخش احساسی را بیان کردن که اصلا امکان ندارد. مثلا به غم رنگ و آب دادن یعنی غم و غصه خود را با کلام بیان کردن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستاویز؛ مقدمات وسایل لازم برای رسیدن به هدفی خاص

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خنیانگر به نظر بنده یعنی نوازنده یا مطرب یا فردی که دیگران را با زبان ساز و آواز ؛ دعوت به مسیر کمال می نمایدیک جور در فاز مثبت عمل کردن است. مطرب ع ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشکل یعنی شکل دیگری از آن شکل اصلی که می بایست باشد. هر شکلی جز شکل حقیقت را می گوییم مشکل دارد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان یعنی ادراک و فهم بالا از اصل هر واژه یا لغت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

woodcraft در نظر بنده یعنی هنر و صنایع دستی روی چوب. با چوب خشک درختان وسایل تزئینی ساختن.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دارای نرم افزار وجودی مشترک در بخشی از معرفت و ادراک با یکدیگر وجه اشتراکی دارند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شعور

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برخورداری از معرفت و آگاهی را گویند. سحرخیز باش تا کامروا شوی را اصلا در بخش کمال زمینی بیان نکرده اند! سحر : نقطه بین ظلمات و روشنایی را سحر گوین ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر عملکردی که مسیر ما را در جهت کمال تسریع بخشد صواب محسوب می گردد. صواب در مقابل گناه است. هر عملکردی که مسیر ما را در جهت کمال کُند می کند گناه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خرابات محل خراب شدن و آباد شدن است، یک مرحله از سیر و سلوک عرفانی می باشد که هوشمندی تمام داشته های معرفتی فرد را خراب می کند و مجدد با مکانیزم خاص ا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

disease یعنی عیوب عیب های مکانیکی که در بدن ایجاد می گردد. مثلا شکستگی دست و پا، کرم خوردگی دندان و . . .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

بنگر یا بنگرید اصلا نگاه کردن و تماشا کردن نیست!! بنگر یعنی با چشم دل دیدن وقتی فردی به ادراک مسئله ای نائل آمده باشد مفهوم بنگرید را بیان می کند. م ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

أراستن یعنی خلقت را خالق گشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وقتی دو عنصر را با یکدیگر ترکیب کنیم و قادر نباشیم مجدد از یکدیگر جدا کنیم می گویم امتزاج رخ داده. آمیختن و یکی شدن با یک بخش دیگر بدون بازگشت به قبل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ز می بنیوش و دل در شاهدی بند که حُسنش بستهٔ زیور نباشد حافط بنیوش یعنی نوش جان کن؛ با تمام وجود درک کن، مراتب عظمت انسان به ترتیب ذیل است شناخت فهم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عشق یک حالت ادراکی است که با عقل قادر به بیان آن نیستیم. نکته بسیار مهم این که همه چیز در هستی متضاد خود را دارند. جز سه واژه: خدا، عشق، نور و لطف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قشنگ یعنی قشنگ یک شکل خاص و منحصر بفرد از نهایت زیبایی و دلربایی است. دیدن قشنگ با عقل امکان پذیر نیست با دل و ادراک قادر به رویت آن هستیم. من که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

خواسته: دعا کردن و درخواست از خداوند. یافت شبی چون سحر آراسته خواسته های به دعا خواسته. نظامی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

خواسته : دعا کردن جهت اجابت امری از خداوند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فردی که "مجوز" سوار شدن بر هر وسیله نقلیه را داشته باشد. هر راکبی سوار شونده نیست! هزار نکتهٔ باریکتر ز مو این جاست نه هر که سر بتراشد قلندری داند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میخانه: محلی که آگاهی پخش می شود. با توجه به اینکه می یعنی آگاهی بنابراین میخانه محل تبادل آگاهی است. باده غمگینان خورند و ما ز می خوش دل تریم رو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رند معنی مقدسی دارد و انسانی را می توان رند نامید که در واقعیت؛ دنبال حقیقت؛ و در حقیقت دنبال واقعیت است. و هرگز هیچ یک را فدای دیگری نمی کند. عیب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدنام = دیوانه گر هم چو من افتاده این دام شوی ای بس که خراب باده و جام شوی ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم انسان عاشق که دیوانه خطاب قرار می گیرد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عاقل به تمام معنی_ انسان به تمام معنی نقطه مقابل بدنام است که دیوانه می باشد عاقل یعنی خوشنام دیوانه یعنی بدنام