پیشنهادهای علی زنگنه (٢٨)
صاف یعنی همدل
صحنه یعنی محل وقوع محل وقوع هر نوع بازتاب و عملکرد
پرده یعنی هر موردی که مانع رسیدن و عبور کردن باشد. حال به هر شکل، از پرده منزل تا پرده حجاب و تا پرده. . . پندار هم که می شود حجاب، خود خواهی، خودپ ...
رنگ و آب گرفتن یا رنگ و آب دادن یعنی یک بخش احساسی را بیان کردن که اصلا امکان ندارد. مثلا به غم رنگ و آب دادن یعنی غم و غصه خود را با کلام بیان کردن ...
دستاویز؛ مقدمات وسایل لازم برای رسیدن به هدفی خاص
خنیانگر به نظر بنده یعنی نوازنده یا مطرب یا فردی که دیگران را با زبان ساز و آواز ؛ دعوت به مسیر کمال می نمایدیک جور در فاز مثبت عمل کردن است. مطرب ع ...
مشکل یعنی شکل دیگری از آن شکل اصلی که می بایست باشد. هر شکلی جز شکل حقیقت را می گوییم مشکل دارد.
واژگان یعنی ادراک و فهم بالا از اصل هر واژه یا لغت
woodcraft در نظر بنده یعنی هنر و صنایع دستی روی چوب. با چوب خشک درختان وسایل تزئینی ساختن.
دارای نرم افزار وجودی مشترک در بخشی از معرفت و ادراک با یکدیگر وجه اشتراکی دارند
شعور
برخورداری از معرفت و آگاهی را گویند. سحرخیز باش تا کامروا شوی را اصلا در بخش کمال زمینی بیان نکرده اند! سحر : نقطه بین ظلمات و روشنایی را سحر گوین ...
هر عملکردی که مسیر ما را در جهت کمال تسریع بخشد صواب محسوب می گردد. صواب در مقابل گناه است. هر عملکردی که مسیر ما را در جهت کمال کُند می کند گناه ...
خرابات محل خراب شدن و آباد شدن است، یک مرحله از سیر و سلوک عرفانی می باشد که هوشمندی تمام داشته های معرفتی فرد را خراب می کند و مجدد با مکانیزم خاص ا ...
disease یعنی عیوب عیب های مکانیکی که در بدن ایجاد می گردد. مثلا شکستگی دست و پا، کرم خوردگی دندان و . . .
بنگر یا بنگرید اصلا نگاه کردن و تماشا کردن نیست!! بنگر یعنی با چشم دل دیدن وقتی فردی به ادراک مسئله ای نائل آمده باشد مفهوم بنگرید را بیان می کند. م ...
أراستن یعنی خلقت را خالق گشتن
وقتی دو عنصر را با یکدیگر ترکیب کنیم و قادر نباشیم مجدد از یکدیگر جدا کنیم می گویم امتزاج رخ داده. آمیختن و یکی شدن با یک بخش دیگر بدون بازگشت به قبل ...
ز می بنیوش و دل در شاهدی بند که حُسنش بستهٔ زیور نباشد حافط بنیوش یعنی نوش جان کن؛ با تمام وجود درک کن، مراتب عظمت انسان به ترتیب ذیل است شناخت فهم ...
عشق یک حالت ادراکی است که با عقل قادر به بیان آن نیستیم. نکته بسیار مهم این که همه چیز در هستی متضاد خود را دارند. جز سه واژه: خدا، عشق، نور و لطف ...
قشنگ یعنی قشنگ یک شکل خاص و منحصر بفرد از نهایت زیبایی و دلربایی است. دیدن قشنگ با عقل امکان پذیر نیست با دل و ادراک قادر به رویت آن هستیم. من که ...
خواسته: دعا کردن و درخواست از خداوند. یافت شبی چون سحر آراسته خواسته های به دعا خواسته. نظامی
خواسته : دعا کردن جهت اجابت امری از خداوند.
فردی که "مجوز" سوار شدن بر هر وسیله نقلیه را داشته باشد. هر راکبی سوار شونده نیست! هزار نکتهٔ باریکتر ز مو این جاست نه هر که سر بتراشد قلندری داند ...
میخانه: محلی که آگاهی پخش می شود. با توجه به اینکه می یعنی آگاهی بنابراین میخانه محل تبادل آگاهی است. باده غمگینان خورند و ما ز می خوش دل تریم رو ...
رند معنی مقدسی دارد و انسانی را می توان رند نامید که در واقعیت؛ دنبال حقیقت؛ و در حقیقت دنبال واقعیت است. و هرگز هیچ یک را فدای دیگری نمی کند. عیب ...
بدنام = دیوانه گر هم چو من افتاده این دام شوی ای بس که خراب باده و جام شوی ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم انسان عاشق که دیوانه خطاب قرار می گیرد ...
عاقل به تمام معنی_ انسان به تمام معنی نقطه مقابل بدنام است که دیوانه می باشد عاقل یعنی خوشنام دیوانه یعنی بدنام