خواسته

/xAste/

مترادف خواسته: دعوی، قصد، مدعا، مرام، مطلوب، هدف، ثروت، دارایی، مال

معنی انگلیسی:
claim, demand, desideratum, desire, end, idea, ideal, intent, intention, petition, pleasure, purpose, requisition, studied, voice, want, will, wished, wanted, claimed, possessions, object of claim

لغت نامه دهخدا

خواسته. [ خوا / خا ت َ / ت ِ ] ( اِ ) زر. مال. اسباب. جمعیت. سامان. ملک. املاک. آنچه دلخواه باشد. ( برهان ). مال. عَرَض. ضیعت. مال جز محصولات ارضی. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
دانش و خواسته ست نرگس و گل
که بیک جای نشکفد با هم
هرکه را دانش است خواسته نیست
هرکه را خواسته ست دانش کم.
شهید.
خواسته تاراج کرده سودهایت بر زیان
لشکرت همواره یافه چون رمه رفته شبان.
رودکی.
ببایدْش دادن بسی خواسته
که نیکو بود داد ناخواسته.
دقیقی.
و گفت هیچکس را با این پسران و این خواسته ها کاری نیست. ( ترجمه تفسیر طبری ). و جایهایی اند با خواسته و نعمت و آبادانی. ( حدود العالم ). و این بجشکان را بر خون و خواسته ایشان حکم باشد. ( حدود العالم ). خواسته ملک خزران بیشتر از باژ دریاست. ( حدود العالم ). شهرهایی اند با نعمت بسیار و کشت و برز بسیار و خواسته های بسیار. ( حدودالعالم ).
بدرویش داد آنهمه خواسته
زر و سیم و اسبان آراسته.
فردوسی.
مرا خواسته هست و گنج و سپاه
ببخت تو هم تیغ و هم تاج و گاه.
فردوسی.
بنزد سیاوش بر این خواسته
ز هر چیز گنجی بیاراسته.
فردوسی.
بیاورد گرسیوز آن خواسته
که روی زمین زآن شد آراسته.
فردوسی.
عالمی بینم بر درگه او خواسته خواه.
فرخی.
گر همه خواسته خویش بخواهند دهد
نبرد طبع ز جای و نکندروی گران.
فرخی.
خواسته گرچه عزیز است وخطرمند بود
بر آن خواسته ده خواسته را نیست خطر.
فرخی.
هر کجا دست راد او باشد
نبود هیچکس ز خواسته تنگ.
فرخی.
عادلست او بهمه رویی و از دو کف او
روز و شب باشدبر خواسته بیداد و ستم.
فرخی.
گر خواسته ٔتو از پی خواسته ایم
رو بار دگر خواه که ما خواسته ایم.
فرخی.
نه ساز داد که ازبهر خویش سازم ملک
نه خواسته که بجای شما کنم احسان.
فرخی.
یا ببندد یا گشاید یا ستاند یا دهد
تا جهان برپای باشد شاه را این چار کار
آنچه بستاند ولایت آنچه بدْهد خواسته
آنچه بندد پای دشمن آنچه بگشاید حصار.
عنصری ( از شرفنامه منیری ).
نه نیز از تو آن خواسته چشم دارم بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - طلب شده . ۲ - اراده شده . ۳ - ( اسم ) مال ثروت دارایی . ۴ - امر مورد دعوی ( مدعی به )

فرهنگ معین

(خا تِ ) [ په . ] ۱ - (ص مف . ) طلب شده . ۲ - اراده شده . ۳ - (اِ. ) مال ، ثروت . ۴ - امر مورد دعوی .

فرهنگ عمید

۱. چیزی که مورد نیاز است، مطلوب.
۲. (اسم ) (حقوق ) مال مورد دعوی، مدعیٌ به.
۳. [قدیمی] اراده.
۴. (اسم ) [قدیمی] مال، دارایی، ثروت.

دانشنامه عمومی

خواسته (فیلم). «خواسته» ( انگلیسی: Armaan ) یا آرمان فیلمی هندی در سبک کمدی - درام است که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به آمیتاب باچان، آنیل کاپور، پریتی زینتا و گریسی سینگ اشاره کرد.
عکس خواسته (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

subject of action (اسم)
خواسته

subject of suit (اسم)
خواسته

wished (صفت)
خواسته

asked (صفت)
خواسته

demanded (صفت)
خواسته، مطلوب

requested (صفت)
خواسته

wanted (صفت)
خواسته

required (صفت)
خواسته، ضروری، بایسته

desired (صفت)
خواسته، مطلوب، خواستنی

begged (صفت)
خواسته

فارسی به عربی

امنیة , حاجة , رغبة , طلب

پیشنهاد کاربران

مجید علیائی
جواب . تقاضا
خواسته: دعا کردن و درخواست از خداوند.
یافت شبی چون سحر آراسته
خواسته های به دعا خواسته.
نظامی
خواسته : دعا کردن جهت اجابت امری از خداوند.
خواسته : علاقه داشتن به برآورده کردن نیازهای می گویند
آرزو
جملات مشابه خواسته، هدف، چیزی که میخوایم، آرزو ( منظور آرزویی که مطمئن اید بهش میرسید )
خواسته:به معنی دارایی و مال و در این معنی ، کاربردی کهن و ویژگی سبکی است.
خواسته در پهلوی در ریخت خواستگxwāstag بکار می رفته است.
( ( به شیر آن کسی را که بودی نیاز
بدان خواسته دست بردی فراز. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 275. )

بپرس