پیشنهادهای محمد احمدی (١٦)
به نظر من، گویاترین واژه �چرخۀ تکراری� است. چرخۀ تکراری
آرام، آسوده، با آرامش
اختیار عمل ( چه اختیار انتخاب نوع عمل چه اختیار انجام عمل )
تحریک کردن
الله بختکی، کاری را الله بختکی انجام دادن بدون اینکه فرد تجربه یا تخصص لازم را داشته باشد
باعث شدن، موجب شدن ممکنه معنای سرنخ، نشانه و همچنین یادآور رو هم بده
بیش فعال سازی
مونسانه
به دل گرفتن
شوک برانگیزی. اگر یک عامل خارجی بتواند باعث ایجاد احساسات تعجب، خشم، شوکه شدن و غیره را برانگیزد می گویند این عامل شوک برانگیز است.
استدلال ساده سازانه
حل کردن؛ حل و فصل کردن برای مثال get in touch with issues
تاب آوری ترجمۀ دقیقی از این واژه نیست. چون در تعریف این واژه �توانایی بازیابی شادی و موفقیت پس از دشواری� اومده. پس به نظرم : سرپاشدن یا بازیابی مع ...
اشتیاق شدید نسبت به کسی یا چیزی
mama6565 داشتن درک درست یا برداشت درست؛ داشتن دیدگاهی درست