شیرین رضایی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unmasked: آشکارا

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trigger: موجب شدن ، عامل چیزی بودن

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elaborate: جزء به جزء توضیح دادن موضوعی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

budweiser: نام برند آب جو

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

franzia: نام برند در شراب

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

besting: برتری یافتن ، بهتر بودن ، سبقت گرفت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sestriere: نام کوه و منطقه ای در کشور فرانسه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

being pushed around: تحت فشار قرار گرفتن حولِ ( یک موضوع ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take hold: Shirin شکل گرفتن ، تشکیل شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

romanticized: عاشقانه شده ، رمانتیک شده

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shoving aside: هل داده شدن به کناری ، از رده خارج ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breadcrumbing: دون پاشیدن

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

they had something going: آنها به دنبال چیزی رفته بودند آنها ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

silenced: مسکوت بودن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ahha: مخفف A_ aptitude H_heavenly H_har ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

once: روزگاری ، زمانی ، یک روزی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

darvo: تکنیکی که فرد خودشیفته برای انکار ک ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tahoe: نام دریاچه ای در آمریکا

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carbonation: گازدار کردن نوشابه ها

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hershey's: نام برند در صنعت شکلات سازی که شکلا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thunder thighs: ران چاق و تپل ران های ( پا ) عضلان ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

powering: قدرتمند ( صفت است )

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

within the confines of: در محدوده ای از. . .

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beverly: نام زن ، نام جنس مؤنث

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mustering station: ایستگاه جمع آوری ( لوازم ) محل جمع ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uhk: University of hard knocks آموزش از ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anthropy: وابسته به انسان ، مربوط به انسان ، ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fulfilling: Shirin محقق شده و رضایت بخش

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trackback: ردیابی ، پیگیری ، بازتاب ردیابی کرد ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

serving as an example: به عنوان یک الگو بودن ، نمونه بودن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

debil: ضعیف ، فرتوت

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

living proof: مدرک حیّ و حاضر

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thus and thus: فلان و بهمان

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

incertus: در لاتین به معنای مبهم و نامطمئن می ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pater: در لاتین پدر مقدس

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

maharal: نام آموزگار یهودیان ( خاخام ) یه چ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go away: Shirin دور شدن ، از بین رفتن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heuriger: مکانی در شهر وین ، که صاحبان تاکستا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inestimable: غیر قابل برآورد ، غیر قابل تخمین زد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

saveth: نجات دهنده، ناجی Lord is saveth su ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gretchen: نام شخصیت اصلی زن در فاوست اثر گوته

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

faust: نام اثری از گوته ( آلمانی )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

psychodiagnostic: تشخیص روانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

postulant: درخواست کننده ، داوطلب برای ورود به ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

humain: انسانی ، بشری It's a document huma ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phenothiazine: نام دارویی که در کنترل کردن بیماری ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tranquillize: تسکین دادن ، بی حس کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

corrugator: موّاج ، موج دار

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fibrillar: به ماهیت یک فیبر ، در عضلات گفته می ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

great respect: احترام زیادی قائل شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ridden with guilt: غرق گناه شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blesse: مجروح کرد با bless به معنای برکت ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

iron curtain: مرزبندی بین کشورهای تحت سلطه شوروی ...

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

somatogenic: جسمانی ، بیماری که منشأ آن جسمانی ا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

humanitas: انسانیت

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

remitting: پیگیری نکردن یک مجازات یا بدهی

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایپسیلانتی: شیرین رضایی نام منطقه ای در امریکا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

qualtinger: شیرین رضایی نام کمدین مشهور اتریشی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

of god: شیرین رضایی مربوط به خدا

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ignorabimus: شیرین رضایی واژه ای لاتین به معنای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

responsibleness: شیرین رضایی مسئولیت پذیر بودن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

of class: شیرین رضایی از گونه ی، از نوع ، از ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

goldstein: نام روانشناس آلمانی در زمینه پاتولو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

welt: شیرین رضایی یک کلمه ی آلمانی به مع ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

metacycline: شیرین رضایی نام یک نوع آنتی بیوتیک ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overgeneralized: Shirin بیش از حد عمومیت داده شده ب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stufen: Shirin به زبان آلمانی میشه لایه و س ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biologism: Shirin Biology یعنی زیست شناسی ولی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

noological: Shirin اندیشه شناختی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barely: به زور و به سختی

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grant a right: Shirin حق دادن به کسی ، یک حقی به ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

millie: Shirin نام دخترانه است

٩ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alternatively: Shirin از سوی دیگر

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choicest: Shirin برتر ، درجه یک ، منتخب

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bachofen: Shirin نام یک انسان شناس ( anthropo ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tohono: Shirin نام یکی از قبیله های سرخ پو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muggeridge: Shirin روزنامه نگاری که یک سری مقا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سامیزدات: Shirin نشریه هایی که کتاب های ممنو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brits: Shirin بریتانیایی ها

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tampax: Shirin نام تجاری اولین نوار بهداشت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mcgill: Shirin نام یک دانشگاه معتبر در کا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hold in abeyance: متوقف شدن به طور موقت

١ سال پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spike: افزایش شدید و ناگهانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

froot: Froot _loops نوجوانان همجنس گرا یا ...

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bradbury: عمارت ساخته شده با تخته

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های شیرین رضایی