میرزایی - جزئیات مدال‌ها

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

یعنی( احتمالاً ، احیاناً ) ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

یعنی( احتمالاً ، احیاناً ) ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

ترجمه متن : الف : اشکالی ندارد اگ ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این ناراحتی خرگوش را آزار نداد

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

❇️عبارت Here you are به معنای « بف ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معنا : او به سختی توانست لاک پشت ر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blind alley: ۱ _ کوچه بن بست Narrow street with ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outline: زمینه ، طرح کلی شرح دادن ، خلاصه نو ...

٨ ماه پیش

پاسخ به پرسش بدون پاسخی که حداقل ٣٠ روز گذشته ثبت شده

-

بپرس

-

تریپیت یا همون Tripit تمام ت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sure: این واژه هم صفت است و هم قید ! به د ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معادلش میشه Tail tails

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vers libre: شعر سپید ، شعر بی قافیه ، شعر آزاد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seaplane: هواپیمای دریایی

٨ ماه پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

ترجمه روان جمله I am of lowly birth ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

یه نکته ریز : snorkelling : Briti ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

ترجمه متن : عمدتاً به این دلیل که ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

اینجا منظورش از lock in ، مراقبت ک ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

صبح او دور و ور ( اطراف ) را به ما ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

واژه gonna همون going to هست ...

٩ ماه پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معانی واژه bin ؟

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collocation: این واژه وقتی استفاده میشه که چند و ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unblended: نامخلوط ، مخلوط نشده

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

big ticket: ۱ _ بسیار گران Very expensive ۲ _ ب ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quiet: به فرق این چند واژه خوب دقت کنید ⭕️ ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

۱ _پخش کردن کلیپ های کودکانه موزیک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bewail: سوگواری کردن ، ابراز ناراحتی کردن ، ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bad mouth: لانگمن دیکشنری : بدگویی کردن speak ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intensity: ⭕️🅥🅔🅡🅑 intensify = تشدید کردن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sailor: sailor = ملوان seller = فروشنده

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

Anyone who knows, please raise you ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overseas: اونور آب واژه oversee یعنی نظارت کر ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appendix: ۱ _ آپاندیس small organ leading off ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attorney: وکیل دعاوی، وکیل دادگستری 🔗 فرق at ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

praise: تعریف _ تمجید _ ستایش _ تحسین تعریف ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scenery: منظره view _ landscape

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relation: 🔗 فرق relation و relationship واژ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bedstead: بدنه تخت ، چهارچوب تخت Main framewo ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

questionnaire: questionnaire = پرسشنامه questioner ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

Next time don't be so late or you ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ailment: مریضی ، بیماری synonym : sickness _ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nevertheless: با این وجود synonym : despite

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beachcomber: ۱ _ اهل ساحل ، ساکن ساحل Person who ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

framework: framework = ساختار ، بدنه firework ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

به نظر من درسته چون اسم fear ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

و سپس، جک بدترین ایده ای را که تا ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

بنظر من جمله از لحاظ گرامری و معنا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bawl: لانگمن دیکشنری : ۱ _ فریاد کشیدن ، ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advent: لانگمن دیکشنری : ظهور در پاسخ به حس ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concrete: عینی ( متضاد انتزاعی ) برای بیان ب ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

handle: اسمش : دستگیره _ دسته فعلش : کنترل ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relationship: 🔗 فرق relation و relationship واژ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

baste: Longman Dictionary 1️⃣ Pour fat ov ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intensify: ⭕️🅥🅔🅡🅑 intensify = تشدید کردن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quite: به فرق این چند واژه خوب دقت کنید ⭕️ ...

٩ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

throughout: 🔍 فرق through و throughout حرف اض ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barhop: میخانه گردی کردن ، به شراب خانه ها ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bangle: لانگمن دیکشنری : النگو Band worn as ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

همونطور که میدونید ، pet به حیوانا ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stick: چسباندن گیر افتادن گیر کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bandy words: جر و بحث کردن

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

residential: ⭕️🅥🅔🅡🅑 reside = ساکن بودن، سکو ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clause: 🔗 فرق phrase و clause 📍A phrase i ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crash: crash = تصادف کردن _ سقوط کردن crus ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spot: ۱ _ خال ، لکه ۲ _ جا ، محل ۳ _ تشخی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phrase: 🔗 فرق phrase و clause 📍A phrase i ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quit: به فرق این چند واژه خوب دقت کنید ⭕️ ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anguish: رنج شدید Definition : great sufferi ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resident: ⭕️🅥🅔🅡🅑 reside = سکونت داشتن ، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

marco polo: دو تا معنا داره : ۱ _ مارکو پولو ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stretch: ۱_ کشیدن ۲_ کش آمدن یا دادن ۳_دراز ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extremely: شدیداً مترادف : intensely

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stabiliser: ثبات گر ، متعادل کننده ، تثبیت کنند ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take it slow: ۱_ قدم به قدم به جلو رفتن ۲_ سخت ن ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accost: لانگمن دیکشنری : مصادف شدن ( روبرو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hungary: یک نکته ریز : تلفظ این واژه با واژه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slimmer: لاغر تر _ خوش اندام تر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

freer: آزادتر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

along: Get along with = have a good relati ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

backslap: با اشتیاق تأیید یا تبریک گفتن به یک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

backslapping: رفتار تحسین آمیز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

must've: 𝗡𝗼𝘁𝗲 must have = must've = mus ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معنی عبارت make it sound

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aback: لانگمن دیکشنری : یکه خوردن جا خور ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abondon: لانگمن دیکشنری : ترک کردن leave ره ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

absolute: دیکشنری لانگمن: مطلق _ تمام عیار e. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aborigine: لانگمن دیکشنری : بومی استرالیا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

account: این لغت معانی متفاوتی دارد ! ۱ _ حس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accountable: لانگمن دیکشنری : مسئول _ پاسخگو Syn ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unnecessarily: بی ضرورت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

miss: این واژه معنا های متفاوتی دارد : ۱ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bug: عباراتی که تقریباً یک مقصود و معنا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bother: عباراتی که تقریباً یک مقصود و معنا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mess: عباراتی که تقریباً یک مقصود و معنا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

approach: این واژه وقتی اسم است یعنی ( رویکرد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well: اسمش : چاه صفتش : خوب _ سرحال قیدش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fee: پرداخت payment هزینه ، دستمزد ، شهر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

injure: hurt

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vehicle: وسیله نقلیه Transportation

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

revolutionarily: به طور متحول کننده ای

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sickness: مریضی ، بیماری synonym : ailment _ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meanwhile: در همین فاصله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scop: poem : شعر poet : شاعر scop : شاعر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

poetically: poem : شعر poet : شاعر scop : شاعر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loose: لغت loose / لوس / به معنای گشاد یا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thus: بنابراین در کل واژگانی که چنین معنی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

insomuch: بنابراین در کل واژگانی که چنین معنی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

landfill: کوه زباله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pronounceable: قابل تلفظ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

briton: بریتانیایی Britain میشه بریتانیا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abstract: انتزاعی ( متضاد عینی ) برای بیان ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

speller: هجی کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personality: با احترام به جناب کریمی و بقیه دوست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dull: احمق _ کودن _ کسل کننده _ کسل کردن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doll: ⭕️ واژه doll ( عروسک ) را با واژه d ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gracefully: همه این معنی هایی که دوستان گفتن در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

through: 🔍 فرق through و throughout حرف اض ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

palestinian: فلسطینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anchorperson: لانگمن دیکشنری : مسئول خبر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anchovy: لانگمن دیکشنری : ماهی کولی definiti ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anemia: لانگمن دیکشنری : کم خونی Also : ana ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

afresh: دوباره _ مجدد _ از نو _ یک بار دیگر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gee whiz: برو بابا _ عجبا Gee whiz , that is ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

verbal phrase: عبارت فعلی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fewer: Fever = تب ، تب کردن Fewer = کمتر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

practitioner of law: کارشناس حقوق Someone licensed to re ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

responsible: respond = پاسخ دادن response = پاسخ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

residentially: ⭕️🅥🅔🅡🅑 reside = ساکن بودن، سکو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intensive: ⭕️🅥🅔🅡🅑 intensify = تشدید کردن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intense: ⭕️🅥🅔🅡🅑 intensify = تشدید کردن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

care: مراقبت کردن Take care of your frie ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anon: لانگمن دیکشنری : به زودی synonym : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

appetence: appetizer = پیش غذا appetite = اشته ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

appetency: appetizer = پیش غذا appetite = اشته ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

appetent: appetizer = پیش غذا appetite = اشته ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

appetize: appetizer = پیش غذا appetite = اشته ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spring roll: نوعی پیراشکی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bother: sorry to bother یعنی ببخشید که مزاح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

appertain: مربوط بودن ، متعلق بودن ، تعلق داشت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thus: این واژه همیشه به معنای ( بنابراین ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lay down one's arms: دست از جنگ برداشتن و تسلیم شدن ( مع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

artificial respiration: تنفس مصنوعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

atom bomb: nuclear bomb = بمب هسته ای atom bom ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

designedly: عمداً ، طبق طرح ، طبق نقشه ، آگاهان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

radium: رادیوم ( Radium ) ، عنصری شیمیایی و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sultan: سلطان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

have an ax to grind: عقیده خودخواهانه برای عمل کسی داشتن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

babbler: babble = پرحرفی کردن ، ور ور کردن b ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

backbiting: غیبت گویی ، بد گویی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tilapia: تیلاپیا، ( به انگلیسی: Tilapia ) نا ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پرسش

-

بپرس

١٠ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

مدال‌های میرزایی