میرزایی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bracelet: دستبند

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bug: عباراتی که تقریباً یک مقصود و معنا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intensify: ⭕️🅥🅔🅡🅑 intensify = تشدید کردن ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accustom: لانگمن دیکشنری : عادت داشتن به be u ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

time off: مرخصی

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appropriate: در جایگاه صفت : مناسب suitable در ج ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thumb: در حالت فعل به معنای مرور کردن یا و ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bridge: معانی متفاوت این واژه در دیکشنری لا ...

٢ هفته پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anthropology: لانگمن دیکشنری: انسان شناسی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tame: صفت : اهلی ، رام شده فعل : اهلی کرد ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

questioner: questionnaire = پرسشنامه questioner ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mistreat: عباراتی که تقریباً یک مقصود و معنا ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

license: سلام از کارمندان آبادیس میخواهم بعض ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

earlier: پیشتر

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

though: That's dangerous , though به هر حا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

auxiliary: لانگمن دیکشنری : ۱ _ کمک کننده he ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personalize: با احترام به جناب کریمی و بقیه دوست ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personal: با احترام به جناب کریمی و بقیه دوست ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

respond: respond = پاسخ دادن response = پاسخ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

begrudge: حسرت کسی یا چیزی را خوردن غبطه خورد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antagonize: 𝐚𝐧𝐭𝐚𝐠𝐨𝐧𝐢𝐳𝐞 = خصومت ( کسی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

object pronoun: 💢 𝐒𝐮𝐛𝐣𝐞𝐜𝐭 𝐏𝐫𝐨𝐧𝐨𝐮𝐧𝐬 ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intensely: ⭕️🅥🅔🅡🅑 intensify = تشدید کردن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worth: Worth = ارزش Worse = بدتر Worst = ب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personify: با احترام به جناب کریمی و بقیه دوست ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ample: لانگمن دیکشنری : کافی مترادف : enou ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administrate: administrate = اداره کردن administe ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beanie: انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anecdote: داستان/ حکایت / خاطره کوتاه definit ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flour: آرد _ آرد زدن _ پودر _ پودر زدن flo ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

effect: affect = تحت تاثیر قرار دادن ، موثر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administrator: administrate = اداره کردن administe ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bitter: لانگمن دیکشنری : ۱ _ تلخ Not sweet ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intensively: ⭕️🅥🅔🅡🅑 intensify = تشدید کردن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oversee: نظارت کردن ، پاییدن واژه oversea یع ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

person: با احترام به جناب کریمی و بقیه دوست ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look at: 🖇 تفاوت 𝐬𝐞𝐞 و 𝐥𝐨𝐨𝐤 𝐚𝐭 و � ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

HAM: pig = خوک pork = گوشت خوک ، رابطه ج ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sibling: 🔺 Parents = والدین ( پدر و مادر ) ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bachelor: لانگمن دیکشنری : مرد مجرد unmarried ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arrest: بازداشت کردن ، دستگیر کردن مترادفش ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appease: لانگمن دیکشنری : خرسند کردن ، باج د ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

innovate: ⭕️🅥🅔🅡🅑 innovate = نوآوری کردن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

Aptitude: استعداد natural ability

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leather: اسم : چرم صفت : چرمی فعل : چرم کردن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recitation: خوانش قرائت تلاوت

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

viral: کلمه وایرال ، viral به معنی ویروسی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anonymous: لانگمن دیکشنری : گمنام همچنین بصورت ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

baby: ░▒▓█🇧 🇦 🇧 🇾 █▓▒░ این واژه یکی ا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

encouragement: تشویق _ الهام

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arbitrage: لانگمن دیکشنری : معامله به سود

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well: اسمش : چاه صفتش : خوب _ سرحال قیدش ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personification: با احترام به جناب کریمی و بقیه دوست ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

responsive: respond = پاسخ دادن response = پاسخ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cherish: I cherish you : برام عزیزی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

through: 🔍 فرق through و throughout حرف اض ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

border: ۱_ مرز ، حاشیه ۲ _ محدودیت ۳ _ محدو ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thankful: سپاسگزار متشکر

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slope: زمین های ورزش های مختلف ⛹‍♂🤺🤸‍♂🏂 ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aqueduct: قنات ، آباره The aqueduct was first ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frank: to be frank about it در مورد آن صری ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archaic: old ancient قدیمی _ کهنه _ باستانی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blow: ۱ _ وزش ، وزیدن ۲ _ از دست دادن ، خ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amiss: لانگمن دیکشنری : نادرست مترادف : fa ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prevent: prevent : جلوگیری کردن ، پیشگیری کر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cut down: عبارات cut out و cut down هر دو یک ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put up: برپا کردن ، قرار دادن The boys put ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poetic: poem : شعر poet : شاعر scop : شاعر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bit: دیکشنری لانگمن و vocapture : ۱ _ گذ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attic: لانگمن دیکشنری : اتاق زیر شیروانی r ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

still: اسم : آرامش فعل : آرام کردن ، ساکت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trim: خوش اندام Running is a good way to ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appetitive: appetizer = پیش غذا appetite = اشته ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cannery: کارخانه کنسرو سازی Factory where f ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appetite: appetizer = پیش غذا appetite = اشته ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appeal: ۱_ درخواست ، تقاضا strong request f ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

artisan: صنعتگر مترادفش میشه craftsman

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lift: ۱ _ بلند کردن یا شدن ۲ _ بالا بردن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ascent: ascend = بالا رفتن ، صعود کردن asce ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jazz: 📌differences between Blues & Jazz ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

medium: متوسط ، معتدل به تلفظ کلمه خوب دقت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tear: در حالت فعل : پاره کردن _ تکه تکه ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

field: زمین های ورزش های مختلف ⛹‍♂🤺🤸‍♂🏂 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

might: 📔 چند نکته جالب در مورد may , migh ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antics: لانگمن دیکشنری : مسخره بازی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suffer: عباراتی که تقریباً یک مقصود و معنا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alien: 𝗳𝗼𝗿𝗲𝗶𝗴𝗻𝗲𝗿 = خارجی Definiti ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adroit: زرنگ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

executive director: مدیر اجرایی synonym : managing dire ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put in: I should put in more time من باید ز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crush: I have crush on you : ازت خوشم میاد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hang on: طاقت آوردن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accessory: لانگمن دیکشنری : زیورآلات_ لوازم فر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep down: Keep your voice down صداتو بیار پا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abstract: انتزاعی ( متضاد عینی ) برای بیان ب ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give in: 🧷 تفاوت 𝗴𝗶𝘃𝗲 𝗶𝗻 و 𝗴𝗶𝘃𝗲 � ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administer: administrate = اداره کردن administe ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

respondent: respond = پاسخ دادن response = پاسخ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bear: دیکشنری های 𝙻𝚘𝚗𝚐𝚖𝚊𝚗 و 𝚅𝚘𝚌 ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asylum: ۱ _ پناهگاه Protection and shelter ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

context: ⭕️🅥🅔🅡🅑 contextualize = زمینه س ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

course: زمین های ورزش های مختلف ⛹‍♂🤺🤸‍♂🏂 ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ministerial: اداری Part of speech : adjective Ex ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

illness: مریضی ، بیماری synonym : ailment _ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

managing director: مدیر عامل یا مدیر اجرایی synonym : ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ancestor: لانگمن دیکشنری : جد ancestor like y ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beam: لانگمن دیکشنری : اسم : ۱ _ تیر آهن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accordingly: از این رو ، طبق این

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accrue: لانگمن دیکشنری : حاصل شدن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quilt: به فرق این چند واژه خوب دقت کنید ⭕️ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

taximan: cab driver = cabby = cabbie = cabma ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outlander: 𝗳𝗼𝗿𝗲𝗶𝗴𝗻𝗲𝗿 = خارجی Definiti ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

given: Given her age , the emperor will mo ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knot: Tie the knot = to get marry ازدواج ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

auburn: رنگ خرمایی ، رنگ قرمز مایل به قهوه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appetizer: 🟢 appetizer = پیش غذا 🔴 appetize ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

logical: منطقی ، معقول reasonable , logical ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appetizer: appetizer = پیش غذا appetite = اشته ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adjective: { ترتیب و اولویت قرار گیری صفات در ...

٦ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

labor: Ministry of Labor = وزارت کار

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commission: خریدن ، سفارش دادن ، استخدام کردن ، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intensification: ⭕️🅥🅔🅡🅑 intensify = تشدید کردن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barely: دقت کنید که barely و barley فرق دار ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick up: ◾ برداشتن He picked up a long pipe ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AID: لانگمن دیکشنری : کمک _ کمک کردن _ ک ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

articulate: ۱ _ واضح ۲ _ شمرده صحبت کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arena: استادیوم ، صحنه به تلفظ خوب دقت کنی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dozer: بولدوزر Also : bulldozere e. g. We ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leading: Malaria is a leading cause of death ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appoint: لانگمن دیکشنری : ۱_ منصوب کردن ( فر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bugler: شیپورچی a person who plays the bugl ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arsenal: انبار اسلحه و مهمات ، زراد خانه Def ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

buddhist: بودایی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

innovation: ⭕️🅥🅔🅡🅑 innovate = نوآوری کردن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

SO: بنابراین در کل واژگانی که چنین معنی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

to be afraid: 📏 عبارت to be afraid دو تا معنی دا ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administration: administrate = اداره کردن administe ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flat: مسطح ، ساختمان ( بریتیش انگلیش ) ت ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ride hailing: سرویس های حمل و نقل آنلاین مانند اس ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acid test: لانگمن دیکشنری : آزمایش تعیین کننده

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

broad jumper: پرش زن ، پرش کننده ( در ورزش پرش طو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

long jumper: پرش زن ، پرش کننده ( در ورزش پرش طو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

annoy: عباراتی که تقریباً یک مقصود و معنا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so far: ? Any questions so far = تا اینجا س ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recite: بازخوانی کردن تلاوت کردن قرائت کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poem: poem : شعر poet : شاعر scop : شاعر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

earmarked: اختصاصی ، اختصاص داده شده ، تخصیص ی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crash helmet: انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

souwester: انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trilby: انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be walking on air: Also : be floating on air رو ابر ها ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pneumonoultramicroscopicsilicovolcanoconiosis: معنای واژه رو دوستان گفتن فقط خواست ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

quite: به فرق این چند واژه خوب دقت کنید ⭕️ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administrative: administrate = اداره کردن administe ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affect: affect = تحت تاثیر قرار دادن ، موثر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

develop: توسعه دادن _ گسترش دادن مترادفش میش ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bond: ۱ _ پیوند ، ارتباط ۲ _ پیوند دادن ، ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

innovative: ⭕️🅥🅔🅡🅑 innovate = نوآوری کردن ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what: ( چه ، چی ) گاهی اوقات what معنای ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

behavior: رفتار behaviour هم نوشته میشود

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trophy: Trophy case جام قهرمانی _ جام مساب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aegis: لانگمن دیکشنری : حمایت

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comply: رعایت کردن ، موافقت کردن ، تبعیت کر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worse: Worth = ارزش Worse = بدتر Worst = ب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

angle: معانی دیکشنری لانگمن 👇 ۱_ زاویه ۲_ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

offend: عباراتی که تقریباً یک مقصود و معنا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rational: منطقی ، معقول reasonable , logical ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appraise: لانگمن دیکشنری : ارزیابی کردن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

convince: متقاعد کردن ، راضی کردن synonym : p ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eloquent: سخنگو ، سخنور

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bracken: کَرَف، چماز یا سرخس عقابی ( نام علم ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apposite: لانگمن دیکشنری : مناسب Her remarks ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bow window: پنجره کمانی ، پنجره خمیده ، پنجره م ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جعبه پاندورا: در اساطیر یونان ، پاندورا یک زن بود ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bow legged: پا کمانی ، پا پرانتزی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

awkward: لانگمن دیکشنری : ۱_ دست و پا چلفتی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

boutonniere: بوتونیر یا گل تزئینی یک تزیین گل اس ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spot: ۱ _ خال ، لکه ۲ _ جا ، محل ۳ _ تشخی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

speak up: بلند تر حرف زدن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by the way: به این ۵ عبارت که با واژه way همراه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

avert: لانگمن دیکشنری : ۱ _ جلوگیری کردن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

boudoir: اتاق خصوصی بانوان Woman's private r ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

knock the bottom out of: این اصطلاح به معنی از بین بردن یا ب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

room: ۱_ اتاق Like bathroom , dining room ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anticipate: ۱_ توقع داشتن ، انتظار داشتن ۲_ پیش ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

response: respond = پاسخ دادن response = پاسخ ...

٨ ماه پیش

مدال‌های میرزایی