پیشنهادهای mah (٢٧)
دارای مقام مثال : I need to speak to someone in authority باید با کسی که دارای مقام هست صحبت کنم
cambridge dictionary : someone whose job is to help you become stronger and healthier by deciding which exercises you should do and showing you how t ...
در تعریف دیکشنری merriam از این کلمه آمده : items that belong to someone and that are ***small enough to be carried بنابراین ترجمه "وسایل شخصی" ترجمه ...
به بیان ساده
در قالب noun یا همان اسم ، معنی "پسرفت" هم میتونه بده مثال : For her to take a job with lower pay would mean a step down in their standard of living ...
هشدار بمب گذاری
هدف چیست ؟ منظور چیست ؟ مثال : I suppose we could save one or two of the trees, but what’s the point? معنی : من فکر می کنم ما می توانیم یک یا دو درخت ...
لازم به ذکر است ( که ) . . .
سرقت عامدانه
سر چیزی بودن یا ماندن ( قول ، توافق ، حرف یا . . . ) مثال : I stand by what I said earlier معنی : من سر چیزی که قبلتر گفتم هستم
نقش این کلمه در انگلیسی "صفت" است اما در فارسی معادل و معنی تک کلمه ای ندارد . معنی آن به فارسی میشه : "کسی که خودش را میگیره" معنی ساختار های stay/ ...
کسی که از هر انگشتش یک هنر میباره ، مثال : Your brother is a man of many talents ترجمه : برادر تو از هر انگشتش یک هنر می باره
نیازهای اولیه
the police " اداره پلیس " میشه اما ترجمه police میشه : "پلیس" ( منظور فرد است )
( در مورد احساسات مثل خشم و . . . ) فرو خوردن یا سرکوب کردن
طعنه زدن
بلند فحاشی کردن ، مثال : The crowd continued to scream abuse at him جمعیت به بلند فحاشی کردن به او ادامه داد
"این چیزیه که مردم میگن" ، مثال : He was having an affair with Julie, so the story goes او با جولی رابطه نامشروع داشته ، این چیزیه که مردم میگن
گفتمان آزاد
جا خورده ( از یک اتفاق بد ) مثال : He was badly shaken after the attack او بعد از حمله بدجور جا خورد
تجربه قبلی He had no previous experience of managing a farm او هیچ تجربه قبلی در مدیریت کردن یک مزرعه نداشت ( =سابقه مدیریت مزرعه را نداشت )
در فارسی می گوییم : مثل سنگ سفت و محکم The bread was stale and rock - hard نان بیات و مثل سنگ سفت و محکم بود
دانش کتابی
در زمینه قیمت معنی "درآمدن" میتونه بده The bill works out at �15 each هر کدوم از قبض ها 15 پوند درمیاد If we go by taxi, it’s going to work out very ...
تیز ( جایی ) رفتن
به تهدید چاقو مثال : An eighty - year - old man was robbed at knifepoint in his home به یک مرد 80 ساله در خانه اش "به تهدید چاقو" دستبرد زده شد
بعضی جاها توی مکالمه محاوره معنی "یه مشت" میده