پیشنهادهای مهران روحی (٢٩)
سهوی سهوا =غیر ارادی
متوجه نشدن . مثلا:درس امروز را نفهمیدم
مرا متوجه اشتباهم کرد. . .
تفهیم کردن یعنی فهماندن مطلبی و یا حرف و سخنی به دیگری.
تو رو به قرآن. . . یک نوع از قسم میباشد در فرهنگ ما ایرانیان و نوعی التماس نیز میباشد. . .
به خود آمدن یعنی از خود آگاه شدن و همواره این آگاهی از خود باعث بهتر شدن زندگی در همه جنبه ها می شود. مثلا هنگامی که متوجه می شویم انسان ترسویی هستیم ...
یعنی اطلاع نداشتن
وقتی می گوئیم نمی دونم یعنی اینکه اطلاع ندارم
فهمیدن همان به خود آمدن می باشد.
هوش یعنی عقل
به آدمی که بی هوشه می گویند به خودت بیا بفهم هشیار شو
بی توجه یعنی بی هوش و غیرعمدی
اعتنا یعنی توجه
آقای امیر حسین سیاوشی خیابانی به خوبی معنی عبارت"هشیار شدن"را بیان نموده اند. . . هشیار شدن معنی اش میشود :به خود آمدن
"به خود آمدن و یا " به خودت بیا" در زبان ما یک کنایه می باشد و زمانی آن را به کار می بریم که شخصی متوجه اعمال و کردار یا رفتارش نیست و نمی فهمد که دا ...
متوجه نبودن=نفهمیدن
اصطلاح "به خودت بیا"را هنگامی به شخصی و فردی می گوئیم که "حالیش" نیست و" نمی فهمه" که داره چه کار اشتباه و غلطی را انجام میدهدمثال:جوانی که به جای در ...
اصطلاح و یا عبارت به خود آمدن اصطلاحی میباشد رایج در زبان ما که زمانی آن را به فردی می گوئیم که متوجه نیست و نمی فهمد که داره چه حرکت و یا کار اشتباه ...
معنی کلمه تعلق خاطر ( ( توجه ) ) میباشد.
هوشمندانه یعنی عاقلانه
کلمه بیدار مغزی به معنی هوشیاری و فهمیدن و درک کردن ( ( موضوعات و مسائل ) ) میباشد.
با دقت نگریستن، خوب نگریستن، فهمیدن و درک کردن حرفی یا شرایطی. . .
تامل کردن یعنی صبر کردن و عمقی فکر کردن و اندیشیدن
معنی کلمه ی پیش بینی میشه:احتمال
به خود آمدن
این جمله بدین معنی میباشد که شخصی تمرکز و حواس خود را به یک موضوع خاص جمع کند. تمرکز خود را از سایر موضوعات اطراف خود بردارد و متمرکز بر یک موضوع گردد
گیجی
به هوش آمدن و درک کردن حرفی و یا موضوعی را اصطلاحا می گویند به خود آمدن
به خود آمدن