ثابت کردن، تثبیت، تحکیم، تعیین، تعلق خاطر، دلبستگی زیاد، عشق زیاد، خیره شدگی
تعلق خاطر
/ta~alloqexAter/
مترادف تعلق خاطر: تمایل، دلبستگی، علقه، وابستگی
برابر پارسی: وابستگی، دلبستگی
مترادف ها
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
معنی کلمه تعلق خاطر ( ( توجه ) ) میباشد.
پاسخ به نظر شما دوست عزیز : ( , ^�alalo�^, )
[خاطر] کسی رو خواستن مفهوم متفاوتی از داشتن تعلق خاطر داره. درواقع [خاطر کسی رو خواستن] زیرمجموعه ترکیب اضافیِ [تعلق خاطر] هست که این ترکیب، بطور عمده برای بیان مسائل روان شناختی یا بالینی است.
... [مشاهده متن کامل]
اما درمورد مثالت اینو با ۹۹٪ اطمینان میگم که خیلی خوب بوده و از تعداد لایک میشه فهمید که خیلیا لمس کردن این موضوع رو. چون حس تعلق [تعلق خاطر] به یک رابطه احساسی قوی رو از دید طرفین رابطه، بخوبی به تصویر کشیدی.
[خاطر] کسی رو خواستن مفهوم متفاوتی از داشتن تعلق خاطر داره. درواقع [خاطر کسی رو خواستن] زیرمجموعه ترکیب اضافیِ [تعلق خاطر] هست که این ترکیب، بطور عمده برای بیان مسائل روان شناختی یا بالینی است.
... [مشاهده متن کامل]
اما درمورد مثالت اینو با ۹۹٪ اطمینان میگم که خیلی خوب بوده و از تعداد لایک میشه فهمید که خیلیا لمس کردن این موضوع رو. چون حس تعلق [تعلق خاطر] به یک رابطه احساسی قوی رو از دید طرفین رابطه، بخوبی به تصویر کشیدی.
عمومی:
دِل مَشغولی؛ دلاویز؛ حسّ متعلق بودن؛
روانشناسی بالینی: محصول قلیان ( سرریز شدن ) مجموعه ای از حواسِ پوچ و بی اساس و یا حس نیاز به تسکین روحی ( که از امتلاء این خلأ حاصل میشود ) یا فیزیکی است
... [مشاهده متن کامل]
گِره ذهنی؛ بن بست ذهنی؛ وابستگی روانی یک شخص به شخص یا اشخاص، به گروه یا دسته و یا به یک یاد و خاطره[در روانشانسی به آن خاطره یا حس، Trigger نیز میگویند]؛
مثال:
او حتّی ذرّه ای تعلّق خاطر ( یا حسِّ تعلُّق ) به میهنش ندارد
دِل مَشغولی؛ دلاویز؛ حسّ متعلق بودن؛
روانشناسی بالینی: محصول قلیان ( سرریز شدن ) مجموعه ای از حواسِ پوچ و بی اساس و یا حس نیاز به تسکین روحی ( که از امتلاء این خلأ حاصل میشود ) یا فیزیکی است
... [مشاهده متن کامل]
گِره ذهنی؛ بن بست ذهنی؛ وابستگی روانی یک شخص به شخص یا اشخاص، به گروه یا دسته و یا به یک یاد و خاطره[در روانشانسی به آن خاطره یا حس، Trigger نیز میگویند]؛
مثال:
او حتّی ذرّه ای تعلّق خاطر ( یا حسِّ تعلُّق ) به میهنش ندارد
. . . بهترین سن جوانی را بدین سبک . .
همه ی اوقات با رنج وتَعَب . .
هرکه را باور به دستاویزطبیب،
تاکه زخم را مرحمی
عاری از اندک تعلق خاطر، پاشیدن نمک. . .
شعر "روبات" سایت شعرناب. و. شعر نو
همه ی اوقات با رنج وتَعَب . .
هرکه را باور به دستاویزطبیب،
تاکه زخم را مرحمی
عاری از اندک تعلق خاطر، پاشیدن نمک. . .
شعر "روبات" سایت شعرناب. و. شعر نو
وابستگی . دلبستگی .
دوست داشتن و
دوست داشته شدن
دوست داشتن و
دوست داشته شدن
تعلق خاطر یعنی اون فرد رو انقدر دوست داشته باشی
که حتی نگاه هر کسی رو به اون تهدید بدونی
و نزاری که از پیشت بره و وابستگی زیاد به عبارت دیگه علاقه زیاد به طرف مقابل
که باعث میشه تو آدم بهتری بشی و خیانت نکنی و یه تعلقی به طرف داشته باشی
که حتی نگاه هر کسی رو به اون تهدید بدونی
و نزاری که از پیشت بره و وابستگی زیاد به عبارت دیگه علاقه زیاد به طرف مقابل
که باعث میشه تو آدم بهتری بشی و خیانت نکنی و یه تعلقی به طرف داشته باشی
بهتره که با جمله بندی، کلمه رو توضیح بدین