mahboobeh jazi - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to your name: If you have nothing or very little ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

left me shaken: مرا آزرد

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we cool: مشکلی نیست؟ همه چیز ( بین ما ) روبه ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trample over: با پا له کردن پا گذاشتن روی چیزی و ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

but you knew that: خودت می دونی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a lot of gall: to do something rude and unreasonab ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shuffle over: لخ لخ کنان drag your feet in approa ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cusses like a sailor: فحش های ناجور دادن. بددهن بودن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this is bananas: angry, crazy, or silly He lost his ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put your big girl pants on: دست از بچه بازی بردار. بزرگ شو. ب ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shaky voice: صدای لرزان صدای عصبی و مضطرب

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shave aside: کنار زدن. از بین بردن. چپاندن.

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reacclimate: سازگار شدن. عادت کردن

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٢ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bracing himself with: prepare mentally or emotionally for ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pressing issue: مشکل حاد مبرم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

for naught: بیهوده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pinkie finger: little finger: انگشت کوچک

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defecting: فراری

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

terrorized: وحشت زده

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brain damaged: آسیب مغزی

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gunmetal: برنز

٦ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

venus flytrap: ونوس مگس خوار. گیاه گوشت خوار

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

man of power: حاکم. فرد قدرتمند. قدر قدرت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

know a thing or two: یه چیزایی سرش می شه.

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

duck into: سرشون رو دزدین قایم شدن ناگهانی

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hangdog: آویزان، ناراحت، خجالت زده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tipped the scales: کفه ترازو را به نفع چیزی پایین بردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snipe at: انگولک کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bresaola: کالباس. گوشت گاو خشک شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

won the title: بردن عنوان قهرمانی پیروز شدن

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های mahboobeh jazi