دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١,٩٧٥
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٨٠٠
لایک
لایک
١٤٤
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٥

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٥ ماه پیش
دیدگاه
٠

بیرون آمدن/خارج شدن تدریجی ( از یک مکان یا از یک رابطه ) Robert often drifts out of touch with his friends

تاریخ
٥ ماه پیش
دیدگاه
٠

دو معنی داره: یکی به معنی: یار - همدم_همراه - همنشین دوم به معنی: یک پک یا مجموعه کوچک برای تکمیل چیز دیگری A traveller's companion The Oxford compa ...

تاریخ
٥ ماه پیش
دیدگاه
٠

بدیهی شمردن یا مسلم دانستن یک فرضیه به عنوان مبنای یک چیز دیگر his theory postulated a rotatory movement for hurricanes

تاریخ
٦ ماه پیش
دیدگاه
٣

دو معنی داره: ۱. قابلیت چکش خواری ( در رشته های مهندسی ) ۲. قابل جعل شدن ( امضا، پول و . . . ) مثلا بخوایم بگیم فلانی امضاش قابلیت جعل شدن داره بای ...

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
٠

در قالب اسم: مبنا در قالب فعل: مبنا سازی کردن - پی ریزی کردن

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.