ترجمه‌های roozbeh moradi (٨)
٢٣
٧ ماه پیش
His voice was still soft and filled with specious humility.
٠
لحنش هنوز آرام و لبریز از فروتنی دروغین بود.
٧ ماه پیش
She tried to cultivate an air of sophistication.
١
او تلاش کرد رایحه کمال و ملاحت را بپروراند.
٧ ماه پیش
Unlike an idea, a rock is a substantial object.
٠
بر خلاف یک ذهنپرداخته، یک سنگ ماهیتی مادی دارد.
٨ ماه پیش
He was about to propose marriage to her when the waiter intruded.
٠
درست وقتی که او داشت خود را برای پیشنهاد ازدواج آماده می کرد، پیشخدمت کار را خراب کرد ( مزاحم شد ) .
٨ ماه پیش
He was tired of hearing about the exploits of his older brother, so he went off to join the Marines.
-٢
او از حرف های مربوط به قیاس خودش با بردار بزرگترش خسته شده بود، بنابراین صبرش لبریز شد و به تفنگداران دریایی پیوست.
٨ ماه پیش
This book is about the exploits of the early explorers of the Antarctic.
١
این کتاب درباره ی فعالیت های شایان توجهِ نخستین کاشفان قطب جنوب است.
٨ ماه پیش
The man was found incompetent to stand trial.
٠
مرد برای حضور در دادگاه فاقد صلاحیت تشخیص داده شد.
٨ ماه پیش
It may be safer not to advertise your presence.
٠
ایمن تر است که حضورت را علنی نکنیم.