تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیش پا افتادگی ، حالت معمولی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاثیرات منفی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آدمِ بی مرامِ بدون اصول اخلاقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

I'll fetch her to you میرم بیارمش میرم بگم بیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راضی ، ارضا شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سهامدار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قاضی دادگاه استان خود کلمه District court به معنی دادگاه استان یا دادگاه بخش هست که در USA هر ایالت یک دادگاهی داره به اسم High court و بخش های مختلف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیر بهداشتی و ناسالم the opposite of sanitary

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دانشگاه دولتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فصل خشک فصلی که اب و هوا خشک هست و بارندگی نداره.

پیشنهاد
٠

لبخند گشاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شامپانزه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اعداد ۰ تا ۹ محاسبات ریاضی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شعبه فرعی مثلا the local branch of the company

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

رد کردن یک رای ، نپذیرفتن ( در دادگاه و . . . ) the petitioners proposal was voted down پیشنهاد شاکی ها پذیرفته نشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تقطیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I'm off the market رل دارم یا ازدواج کردم "سینگل نیستم"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گرفتگی پاها یا خشک شدن پا i have heavy legs پاهام درد میکنه یا پاهام خشک شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مریخ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سیاره زهره