ترجمههای کاوه بهنیا (٥)
١٢٥
٩ ماه پیش
Most of us were too busy to indulge in heavy lunchtime drinking.
٠
بیشتر ما بیش از اندازه مشغول بودیم تا در میگساری سنگین ناهار رها شویم ( لذت ببریم )
٩ ماه پیش
Only rarely will she indulge in a glass of wine.
٠
او به ندرت در نوشیدن یک لیوان شراب رها می شود ( اجازه لذت بردن به خودش را می دهد )
٩ ماه پیش
I never indulge children with plenty of pocket money.
٠
من هیچ وقت بچه ها را با پول توجیبی زیاد رها نمی کنم ( اجازه لذت بردن از آن را نمی دهم )
١ سال پیش
If I had the money, I would lend it to you, but you know I'm completely broke right now.
٠
اگر پول داشته باشم به شما قرض خواهم داد اما شما می دانید درحال حاضر کاملا ورشکسته هستم.
١ سال پیش
A short trip to the abattoir and her brief lie is over.
٠
یک سفر کوتاه به آن کشتارگاه و ( دیگر ) دروغ کوچک آن زن تمام است.