یویو - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impair: در متون حسابداری به معنای کاهش ارزش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

holding company: در متون حسابداری به معنای مادر تخصص ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

milecastle: دِژ

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

open sky: هوای آزاد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

generally accepted accounting principles gaap: در متون حسابداری به معنای اصول پذیر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

international financial reporting standards: در متون حسابداری به معنای استاندارد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

international accounting standards committee: در متون حسابداری به معنای �کمیته اس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

international accounting standards: در متون حسابداری به معنای استاندارد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

institute of chartered accountants in england and wales: در متون حسابداری به معنای �انجمن حس ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to seven houses away: تا هفت خانه آن وَرتر

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scaremonger: [آدم] ترس آفرین ایجاد کنندهٔ رعب و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rowan: ۱. درخت تیس ۲. چوب درخت تیس

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lapwing: خروس کولی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make sure to: به یاد داشتن، از یاد نبردن Example: ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

at source: ۱. در منشأ، در سرچشمه ۲. [کسر مالی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get sth out of one's system: ۱. چیزی را از فکر خود بیرون کردن ۲. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lapwings: خروس کُلیان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

SO: ۱. آن قدر، آن قدرها، چندان ۲. بسیار ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reorganizing: دگر آرایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

developmental approach: رهیافت پرورشی

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

development plan: برنامهٔ آبادانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

house editing: ویرایش سازمانی، ارزیاب

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

become clear: معلوم شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to seven houses away: تا هفت خانه آن وَرتر

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seeing is believing: تا نبینم، باور نمی کنم.

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

processing fluency: سهولت در پردازش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lek: رقابت برای جفت گیری در پرندگان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wood anemone: شقایق نعمانی

٤ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mod: "MOD" معمولاً به وزارت دفاع ( Minis ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

high pitched sounds: به نقل از فرهنگ پویا: ۱. [صدا] ریز ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expense: هزینه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minority interest: در متون حسابداری به معنای سهم اقلیت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

once more: یک بار دیگر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sundowning: سندروم غروب آفتاب این سندروم اغلب د ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tarnish: لکه دار کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in retrospect: حالا که می بینم حالا که فکر می کنم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nicu: بخش مراقبت های ویژه نوزادان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coagulant: منعقد کننده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scandal: رسوایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polo neck: لباس یقه اسکی یقه اسکی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tycoon: سرمایه دار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all at once: ناگهان

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lek: رقابت برای جفت گیری در پرندگان

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gentian: ( گیاه ) گل سپاس، جنتیانا

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

strong colour: رنگ های پررنگ

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

many a time: بارها، به کرّات، مکرّر

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

short version: خلاصه وار

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unpalpable: غیر ملموس، غیر محسوس

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

yellow gold: زردِ طلایی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come on over: بیا اینور بیا اینجا

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wood anemone: شقایق نعمانی

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hill ridge: زنجیره تپه ای، زنجیره کوهی یک زنجیر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

skeleton flower: گلی با گلبرگ های شیشه ای

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

god's people: بندگان خدا

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

open letter: نامهٔ سرگشاده

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

maiden speech: [در بریتانیا] نخستین سخنرانی یک نما ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ukip: حزب استقلال پادشاهی متحد

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

decolonise: استعمارزدایی مستعمره زدایی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

phone in ill: ( به محل کار ) تلفن کردن و مریضی خو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fire: Fire: اخراج کردن Need to fire this ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

debit card: کارت برداشت کارت نقدی

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

at the end: در پایان

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

the late lamented: شادروان، خدابیامرز

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

take a knock: Take a ( hard / nasty ) knock بد آ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

mpv: حجم متوسط پلاکت ها

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hch: مقدار متوسط هموگلوبین در گلبول های ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

peaty: ( خاک و مانند آن ) تورب دار

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

i'm not going out there by myself: من به تنهایی نمیرم اون بیرون.

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

i just want to be by myself: می خوام تنها باشم

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

triple harmonics: هارمونیک های سه گانه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

do sb a kindness: در حق کسی لطف کردن It would be doin ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gentian: ( گیاه ) گل سپاس، جنتیانا

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

short version: خلاصه وار

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

for good measure: افزون بر این

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

limy ooze: لجن آهکی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

marble ball: تیله

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a thick book: کتاب قطور

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

networking skills: مهارت های شبکه سازی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

strategic alliance: اتحاد استراتژیک، توافقی بین دو یا چ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

IN: ۱. در ۲. تو، تویِ، درونِ۳. با ۴. به ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on: ۱. رویِ، بر رویِ، بر ۲. به ۳. در ۴. ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

TO: ۱. به طرفِ ۲. ( در ) طرفِ، ( در ) س ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

womanchester: زنان منچستر

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

geomorphological: زمین ریخت شناسی

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

axed: معنی �رد شدن� هم میده. the proposa ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

find one's feet: جا افتادن، راه و چاه را یاد بگیریم

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bounds: حدومرز

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cannot wait to: اشتیاق چیزی را داشتن Example: I ca ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

people tend to judge by appearances: عقل مردم به چشمشان است.

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trust sb with sth: به کسی اعتماد کردن/ داشتن که چیزی ر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in the fullness of time: به وقتش وقتش که برسد

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spring gentian: گل سپاسی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lapwing: خروس کولی

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lapwings: خروس کُلیان

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bird’s eye primrose: گل پامچال چشم پرنده ای

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

black grouse: سیاه خروس

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

curlew: ( پرنده ) گیلانشاه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

forebodingly: با نگرانی

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lapwings: خروس کُلیان

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

help soothe: کمک حال

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ladies: سرویس بهداشتی بانوان

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

window of light: پنجرهٔ نورگیر

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

open window: پنجره باز

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

person serving: گارسون خدمتکار

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

camembert: کامامبِر، نوعی پنیر فرانسوی

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

brick up: ۱. تیغه کردن ( پنجره و مانند آن ) ، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

laddie: پسر، جوان

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fire: اخراج کردن Need to fire this guy. ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

deep seated: ۱. عمیق، ریشه دار ۲. پنهانی، ناآشکا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

UA: رنگ، PH ( تجزیه کامل ادرار ) بو، تو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

demanding: Demanding ( صفت ) 📌 نقش: صفت ( Ad ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dale: درّه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

swirling: ۱. موّاج، پرپیچ و تاب ۲. لباس چین د ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

be given the floor: حق صحبت داشتن Only members would be ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rdw: پهنای گلبول قرمز در منحنی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

real life: واقعیت

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sphagnum moss: خزه پوده زار خزهٔ پوده زار یا پیت م ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

nhs: [در بریتانیا]خدمات درمانی همگانی

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

this side: این طرف، این سو

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

overcivilized: بیش از حد متمدن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

victorianstyle: دورهٔ ویکتوریا یا دورهٔ ویکتوریایی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

the ladder of success: نردبان ترقی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

raise funds: ( برای کاری ) پول جمع کردن بودجهٔ ( ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

a pale imitation of sth: تقلید ناقصی از The wine that is ma ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

go through the floor: ( قیمت و مانند آن ) سقوط کردن

٥ ماه پیش

مدال‌های یویو