یویو - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tendinous: تاندون

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

personal empowerment: توانمندسازی فردی

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

two time: دو بار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dnr: احیا نکنید! یک دستورالعمل پزشکی برا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

symphonic: سمفونیک سمفونیایی هم آوا

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retrodiction: بازپس گویی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reconditioning: شرطی سازی مجدد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retraining: بازآموزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

re expedition: ارسال مجدد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recompositing: سازماندهی مجدد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

but for: But for=without بدونِ. . . . ، اگر. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over against: Over against= near by نزدیک ( به ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over and above: افزون بر . . . Example: He promise ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

redirection: جهت دهی دوباره

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reintegration: دوباره گنجاندن صحیح است

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

as hell: خیلی، بی اندازه I am angry as hell. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

subtraction: تفریق

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

don't misunderstand me: سوءِتفاهم نشه I'm not saying what h ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take it as a good omen: به فال نیک بگیر.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hch: مقدار متوسط هموگلوبین در گلبول های ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mpv: حجم متوسط پلاکت ها

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pte: درصد پلاکت ها

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

MCV: حجم متوسط هموگلوبین

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

MCH: وزن متوسط هموگلوبین

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

UA: رنگ، PH ( تجزیه کامل ادرار ) بو، تو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

me: M/E در پزشکی به معنای نسبت سلول ها ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rdw: پهنای گلبول قرمز در منحنی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tgs: TGs: تری گلیسیرید ( چربی ای که باعث ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hcv: حجم متوسط گلبول های قرمز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire: اخراج کردن Need to fire this guy. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire: Fire: اخراج کردن Need to fire this ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on: در بابِ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

phone in ill: ( به محل کار ) تلفن کردن و مریضی خو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plt: شمارش پلاکت ها

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the late lamented: شادروان، خدابیامرز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lean in to sb: به طرف کسی خم شدن به طرف کسی دولا ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sb's heart leaps: قلب کسی ریختن My heart leaped when ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leap sth over sth: ( اسب ) از روی مانع پراندن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in leaps and bounds: به سرعت Her health has improved in ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

imitation wood: چوب مصنوعی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hc: هماتوکریت ( درصد گلبول های قرمز در ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

besiege: ۱. محاصره کردن ۲. دور ( کسی ) حلقه ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lam into sb: به کسی پریدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take a knock: Take a ( hard / nasty ) knock بد آ ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

racial abuse: سوءِاستفادهٔ نژادی بدرفتاری نژادی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

if you have no cows an unfenced pasture is no problem: آسوده کسی که خر ندارد، از کاه و جوا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

if you have no cows an unfenced pasture is no problem: هر که تهی کیسه تر، آسوده تر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ladder tournament: مسابقهٔ دوره ای

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

laddie: پسر، جوان

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

overcivilized: بیش از حد متمدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

victorianstyle: دورهٔ ویکتوریا یا دورهٔ ویکتوریایی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

feel settled: عادت کردن، جا افتادن

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

empire builder: سلطه گر سلطه جو توسعه طلب

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

raise funds: ( برای کاری ) پول جمع کردن بودجهٔ ( ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

get justice: Bring to justice پای میز محاکمه کش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

redistricting: ناحیه بندی دوبار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dale: درّه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

manx cat: گربهٔ بی دُم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the ladder of success: نردبان ترقی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

educating rita: ریتای محصل؛ فیلمی به کارگردانی لوئی ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

go at sb: مثل خروس جنگی به کسی پریدن به کسی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

real life: واقعیت

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tgs: TGs: تری گلیسیرید ( چربی ای که باعث ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hcv: حجم متوسط گلبول های قرمز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hch: مقدار متوسط هموگلوبین در گلبول های ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mpv: حجم متوسط پلاکت ها

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deep seated: ۱. عمیق، ریشه دار ۲. پنهانی، ناآشکا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

double take: Do a double take یکه خوردن، جا خور ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peaty: ( خاک و مانند آن ) تورب دار

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swirling: ۱. موّاج، پرپیچ و تاب ۲. لباس چین د ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

educating rita: ریتای محصل؛ فیلمی به کارگردانی لوئی ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peaty: ( خاک و مانند آن ) تورب دار

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dreamtime: روزگار رویا روزگار رؤیا ( به انگلیس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

walkers: ۱. راه نورد، پیاده روی کننده ۲. رَه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i was not yesterday: موهام رو توی آسیاب سفید نکردم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

basic metabolic panel: پانل یا آزمایش متابولیک پایه گاهی ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

therapy iv: تزریق داخل وریدی از این روش برای ان ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

saline lock: سالین لاک یک روش پزشکی که در آن یک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uribalysis: آزمایش ادرار آزمایش ادرار رایج که م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pain scale: مقیاس درد عددی که بیماران از یک تا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nurse anesthetist: پرستار بی هوشی پرستار بیهوشی دارو ه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nursing informatics: انفورماتیک پرستاری در انفورماتیک پر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enfp: ENFP نوعی تیپ شخصیتی Extroverted= ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breeding success: موفقیت تولید مثل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

error is human: انسان جایز الخطاست

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cab: از کلمات اختصاری پرستاری به معنی فش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recruitment: تجدید قوا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

return on investment: ( ROI ) : نرخ بازگشت سرمایه، یک معی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specimen: نمونه نمونه ای از بدن بیمار مثل ادر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lean in to sb: به طرف کسی خم شدن به طرف کسی دولا ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humanly possible: در توان انسان در حد مقدورات انسان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

besiege: ۱. محاصره کردن ۲. دور ( کسی ) حلقه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

goosander: اردک ماهی خوار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leap sth over sth: ( اسب ) از روی مانع پراندن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

chunk: ۱. تکه، قطعه، قلنبه ۲. قسمت عمده ۳ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sb's heart leaps: قلب کسی ریختن My heart leaped when ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in leaps and bounds: به سرعت Her health has improved in ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immerse oneself in sth: خود را غرق کاری کردن خود را وقف کار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imitation wood: چوب مصنوعی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a pale imitation of sth: تقلید ناقصی از The wine that is ma ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be given the floor: حق صحبت داشتن Only members would be ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go through the floor: ( قیمت و مانند آن ) سقوط کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be in floods of tears: زار زار گریه کردن مثل ابر بهار گریه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tree: ۱. درخت ۲. چوب ۳. شجره نامه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brick off: ( با تیغه کشیدن ) جدا کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brick up: ۱. تیغه کردن ( پنجره و مانند آن ) ، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lean against sth: به چیزی تکیه دادن

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

goosander: اردک ماهی خوار

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nhs: [در بریتانیا]خدمات درمانی همگانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

this side: این طرف، این سو

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sms: Short message service سرویس پیام ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

alone: تنها توضیح: تفاوت alone و lonely � ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rather: 🔹نقش: قید ( adverb ) 🔅 توضیحِ بی ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

craniology: جمجمه شناسی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

upper extremity: اندام فوقانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vibe: حسی که از چیزی یا کسی می گیریم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cash flow: جریان نقدینگی، مقدار پولی است که وا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self denial: انکارِ خویشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

instinctively: ز رویِ غریزه، به حکمِ غریزه، بنا به ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at all: اصلاً، ابداً Example: He's had no f ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unethical: عدم انطباق با استانداردهای مورد تای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rehabilitate: اعاده حیثیت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chance: مجال، فرصت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

up to: تا. . . Example: During the floods ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

branch: شاخه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self harm: خودآسیب زنی/ خودزنی

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reelection: تجدید انتخاب

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lean against sth: به چیزی تکیه دادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lean in to sb: به طرف کسی خم شدن به طرف کسی دولا ش ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sb's heart leaps: قلب کسی ریختن My heart leaped when ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leap sth over sth: ( اسب ) از روی مانع پراندن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in leaps and bounds: به سرعت Her health has improved in ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immerse oneself in sth: خود را غرق کاری کردن خود را وقف کار ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

imitation wood: چوب مصنوعی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a pale imitation of sth: تقلید ناقصی از The wine that is ma ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be given the floor: حق صحبت داشتن Only members would be ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go through the floor: ( قیمت و مانند آن ) سقوط کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be in floods of tears: زار زار گریه کردن مثل ابر بهار گریه ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

مدال‌های یویو