یویو - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rosary: تسبیح

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

RN: پرستار دارای پروانه به پرستاری اشار ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

viral: فراگیر شدن چیزی و به افراد منتقل شد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

master race: نژاد برتر

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no offence: دور از جون

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inventory: در متون حسابداری به معنای موجودی اس ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

with: درمورد

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

applicant tracking system: سیستم ردیابی متقاضی

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proxy: نماینده

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

for: نقش:حرف اضافه ( preposition ) 🔅 ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cyst: کیست

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drunken: سَرخوش

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fiber: رشته عضلانی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

glazing: سُسِ غلیظ

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burnout: خستگی مفرط

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abstract: انتزاعی، آبستره

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blatant lie: دروغ شاخدار

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

did: پاک، کاملاً، درست You did forget my ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inherently: علی القاعده

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do: مسلماً، حتماً، به طور حتم، واقعاً، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

does: راستی، به درستی، به راستی که . A li ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

home: حریم

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

herbal yoghurt drink: دوغ سنتی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thick hair: مویِ پُرپُشت

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on: برای

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trust sb with sth: به کسی اعتماد کردن/ داشتن که چیزی ر ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

massage nodes: گره های ماساژ

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revision: بازنگری

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

loved one: عزیزان

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ratio: در متون حسابداری به معنای نسبت است.

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

green: سبز، سبزرنگ، زمردی سرسبز، خرم نرسید ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as often as: هر چند وقت یک بار

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well fed: سیر شدن

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intangible: در متون حسابداری به معنای نامشهود ا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cannot wait to: اشتیاق چیزی را داشتن Example: I ca ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make sure to: به یاد داشتن، از یاد نبردن Example: ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

malignant: بدخیم

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

client: در متون روان شناسی به معنای: مراجع، ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i wasn't born to die: به دنیا نیامده ام که بمیرم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

herbal yoghurt drink: دوغ سنتی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the visible stars: ستارگانی که در زمان و مکان خاصی قاب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rivers navigable: رودهایی که همیشه قابل کشتی رانی هست ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

navigable rivers: رودهایی که در فصل هایی از سال قابل ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the person opposite: طرف مقابل

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blood loyal: خون پادشاهی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the stars visible: ستارگانی که همیشه قابل رؤیت هستند

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pot filler: نوعی شیر آب مخصوص است که بالای انوا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the wool sheared in spring: پشمِ بهاره

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mutual assistance: تعاون

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

region of law: حکومت قانون

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tend to: 📌 معمولاً، بیشترِ مواقع Example: W ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

historically: از دیرباز

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glazing: سُسِ غلیظ

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thick hair: مویِ پُرپُشت

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abstract: انتزاعی، آبستره

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cyst: کیست

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

even: گاهی وقتا معنی �اصلا� رو میده. به م ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gene sequencing: ( ژنتیک ) توالی یابی ژن ( ها )

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

space tourist: گردشگر فضا

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i must take so my self: تعریف از خودم نباشه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i was not yesterday: موهام رو توی آسیاب سفید نکردم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

say you saw me not: شتر دیدی ندیدی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

since the dawn of time: از ازل

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

craniology: جمجمه شناسی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

for: نقش:حرف اضافه ( preposition ) 🔅 ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self education: خودآموزی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self concentration: تمرکز بر خویشتن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self efficiency: کارآمدی شخصی

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self advancement: پیشرفت فردی

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

over against: Over against= near by نزدیک ( به ) ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

like a good kid: مثل بچهٔ آدم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recompositing: سازماندهی مجدد

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reconditioning: شرطی سازی مجدد

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

retraining: بازآموزی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

redistricting: ناحیه بندی دوبار

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reelection: تجدید انتخاب

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

re expedition: ارسال مجدد

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

out of: بیرون از. . . ، خارج از. . . تقریب ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn heading: نوبت دهی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

benign: خوش خیم

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loved one: عزیزان

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

admit: بستری زنان/مردان ( در بیمارستان )

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on: برای

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let: راه دادن

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as often as: هر چند وقت یک بار

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

marble ball: تیله

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carry: سوق دادن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

but rather: بلکه به بیان دقیق تر

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unconscious biases: سوگیری های ناهشیارانه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn heading: نوبت دهی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

admitted admission: پذیرش بستری

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

medical documents: مدارک پزشکی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

admitted sampling: نمونه گیری بیماران بستری

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

admitted wards: بخش های بستری

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

admitted room: پزشک بستری

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

physical medicine rehabilitation: طب فیزیکی و توانبخشی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soft music: موسیقی ملایم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be soft in the head: عقل خود را از دست دادن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you only around once: تو فقط یکبار زندگی می کنی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a little bell: زنگوله

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the house of pleasure: طرب خانه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the dead land: مرگزار

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what is seen or heard: دیده ها و شنیده ها

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a long enough: بلند بالا

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are missed: جات خالی جات خالیه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are missing: گم شدی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's dog eat dog put there: خر تو خره شیر تو شیره

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throwing out the baby with the bathwater: همه را به یک چشم دیدن کار سودمندی ن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lightning arrestor: برق گیر دستگاهی که از یک جزء الکتری ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

power factor: ضریب توان

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

marinating: مرینیت کردن، طعم دار کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

so go all in: متعهدانه عمل کنید با تمام وجود عمل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thoughtfulness: دقتِ نظر

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meal prep: آماده کردن غذا آماده سازی غذا

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tonal value: تونالیته نسبت روشنایی و تیرگی در یک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bauhaus: در متون تخصصی هنر به معنای باهاوس ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biomorphic: بایومورفیک. این اصطلاح که از دو کلم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

geometrical: پرسپکتیو هندسی تکنیک محاسبه ای برا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at price: به قیمت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

far from being: نقش: حرف اضافه ( preposition ) 🔅 ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my prayer was answered: دعایم مستجاب شد

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prayer is no more than serving mankind: عبادت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

down with someone: یعنی دوست بودن با کسی رابطه داشتن ب ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asset transfer: انتقال سرمایه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

auto regressive integrated moving average: مدل خودهمبسته میانگین متحرک یکپارچه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

automated fare collection systems: سیستم های جمع آوری خودکار کرایه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

behavior setting: مجموعه رفتاری

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

biophyllic: بیوفیلیک

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

axial map: نقشه محوری

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breeding success: موفقیت تولید مثل

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bottom up planning: برنامه ریزی از پایین به بالا، برنام ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brownfields: زمین های بایر

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

building retrofitting: مقاوم سازی ساختمان

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brightness classification: طبقه بندی روشنایی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bus boarding: سوار شدن به اتوبوس

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

casuality: علیت

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

causalities: تلفات

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civic participation: مشارکت مدنی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

city sprawl: پراکنده رویی شهری

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

city image: تصویر شهر

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

city logistics: لجستیک شهری

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collective life: زندگی جمعی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

colortherapy: رنگ درمانی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collector roads: جاده های مواصلاتی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

climate resilience: تاب آوری اقلیمی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

communicative planning: برنامه ریزی ارتباطی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collaborative planning: برنامه ریزی مشارکتی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compact texture: بافت فشرده

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

communal forests: جنگل های همگانی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

competitive economy: اقتصاد رقابتی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conceptual frameworks: چارچوب های مفهومی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

confidence level: سطح معنی داری، سطح اطمینان

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compatibility matrix: ماتریس سازگاری

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arid areas: مناطق خشک

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

area to volume ratio: نسبت سطح به حجم

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

area planning: برنامه ریزی شهری

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

concealed connectors: اتصال دهنده های پنهان

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

convergence model: مدل همگرایی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corrugated board: کارتن موج دار

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cost capacity: ظرفیت هزینه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cost estimation: برآورد هزینه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cost index: شاخص هزینه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cost tracker: ردیابی هزینه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

costs and revenues: هزینه ها و درآمدها

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross laminated timber: الوار ( چوب ) لایه ای متقاطع

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

workforce involvement: مشارکت نیروی کار

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

automatic hollow blow moulding machine: دستگاه خودکار قالب گیری دمشی توخالی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

annual operating cost: هزینه عملیاتی سالانه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

biased estimation: برآورد جانبداران، برآورد مغرضانه

٩ ماه پیش

مدال‌های یویو