یویو - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to be soft in the head: عقل خود را از دست دادن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run: 1️⃣ کار کردن . The car runs ماشین ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ophthalmologist: چشم پزشک

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

down with someone: یعنی دوست بودن با کسی رابطه داشتن ب ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

competitive economy: اقتصاد رقابتی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

communicative planning: برنامه ریزی ارتباطی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

customer lifetime value: Customer Lifetime Value ( CLV ) : ا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all chiefs and no indians: همه می خواهند رئیس باشند و هیچ کس م ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strategic alliance: اتحاد استراتژیک، توافقی بین دو یا چ ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross cultural communication: Cross - Cultural Communication: ارت ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tainted: آلوده

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

water supply: ۱. سیستم آب رسانی ۲. آب لوله کشی

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

independence: ناوابستگی استقلال

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i will kick your ass: میزنم پارَت می کنم.

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tablespoon: قاشقِ غذاخوری

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

glazing: سُسِ غلیظ

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hill ridge: زنجیره تپه ای، زنجیره کوهی یک زنجیر ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

external accountability: مسئولیت ظاهری

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personal empowerment: توانمندسازی فردی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm stepped on: اینم یک اصلاح عامیانه هست به این مع ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skeleton flower: گلی با گلبرگ های شیشه ای

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

baby announcements: کارت دعوت سیسمونی نوزاد

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slow and steady: آهسته و پیوسته

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obliger: متعهد

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep watch: نگهبانی دادن، کشیک دادن

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repression: در متون روان شناسی به معنای واپس را ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

region of law: قانون سالاری صحیح است.

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

primary education: آموزش ابتدایی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

elementary school: مدرسه ابتدایی

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

letter by letter: واو به واو

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feel it in one's bones: I feel it my bones. از ته دل حسش م ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over again: 📌 نقش: �قید/ adverb� 📌 برابرنهاد: ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over or under: 📌 نقش: �قید/ adverb� 📌 برابرنهاد: ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ailurophile: فرد گربه دوست The ailurophile's hom ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fruit: نعمت، دستاورد، نتیجه و پاداش "There ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fruits of world: Fruit گاه به معنی لذت است Fruits of ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

letter by letter: حرف به حرف

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emotional pain: درد هیجانی

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tonal value: تونالیته نسبت روشنایی و تیرگی در یک ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proportion: تناسب در متون هنری به تناسب به رابط ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atelier: آتلیه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

benign: خوش خیم

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

laughing out loud: LOL: از خنده پاره شدم

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shading: تیره نمایی اعمال سایه و تیرگی در یک ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

color adjustment: تنظیم رنگ تغییر و تنظیم رنگ ها در ی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

middle school: مدرسه راهنمایی یا به عبارتی دوره او ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tend to: 📌 معمولاً، بیشترِ مواقع Example: W ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on one's own: 1️⃣ به تنهایی 2️⃣ سر خود ( خود سر ) ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brownfield: نواحی متروکه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trust sb with sth: به کسی اعتماد کردن/ داشتن که چیزی ر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

for good measure: افزون بر این

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

usb: USB: Universal serial bus گذرگاه سر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

national sleep foundation: NSF یا �بنیاد ملی خواب� سازمانی ناس ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abuser: فحاش

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

master's degree: مدرک کارشناسی ارشد

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bulkhead: طاق نما

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

edl: English Defence League ( EDL ) : ل ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tree: ۱. درخت ۲. چوب ۳. شجره نامه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blue black: نیلگون

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

journey: ۱. سفر، مسافرت ۲. راه، مسافت، مسیر ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bnp: BNP: حزب ملی بریتانیا حزب ملی بریت ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

renewed: مجدد، دوباره، تازه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

handwriting in curling: خط شکسته انگلیسی خط پیوسته انگلیسی ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

secondary school: آموزش متوسطه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thoughtfulness: ازخودگذشتگی بافکری باملاحظه گی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

racial abuse: سوءِاستفادهٔ نژادی بدرفتاری نژادی ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by means of: از طریق، با استفاده از ، به وسیله

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by any means: به هر تقدیر، به هر روی، به هر نحو

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by all means: مسلما، قطعا، البته

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to share a life means: زندگی مشترک یعنی. . .

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

graduate education: ارشد و دکتری

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bachelor of science: BS: کارشناسی علوم

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

associate degree: مدرک کاردانی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

doctorate: Ph. D. : مدرک دکتری

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

moon sb: ( برای شوخی یا توهین ) باسن لخت خود ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slave trader: برده فروش

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by no means: به هیچ وجه اصلا

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

backbone: خط الراس

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

postdoctoral research: پژوهش پسا دکتری

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

undergraduate education: آموزش کارشناسی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sperm whale: نهنگ عنبر یا شاه نهنگ، بزرگ ترین نه ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as a child: در بچگی، در دوران بچگی، وقتی بچه بو ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

train track braces: ارتودنسی ارتودنسی کردن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

natural world: دنیای واقعی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

this morning: This morning به نقل از فرهنگ معاصر ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hold one's nerve: بر اعصاب خود مسلط بودن خونسردی خود ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep one's nerve: بر اعصاب خود مسلط بودن خونسردی خود ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interview room: اتاق بازجویی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

antiracist: ضد نژاد پرست

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mycorrhizal: همزیستی قارچ ریشه یا میکوریزا به مع ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

treehopper: حشرهٔ زنجره درختی ( نام علمی: Membr ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a mile away: از یک فرسخی A mile off/away She's ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nothing’s going to change: سنگ رو سنگ بند نمیشه مثال: If peopl ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

black women: زنان سیاه پوست

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

put one’s head above the parapet: خود را به خطر انداختن ریسک کردن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

syrinx: سوتَک ( به انگلیسی: Syrinx ) یا خشک ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rosary: تسبیح

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

good at: در چیزی استعداد داشتن در چیزی هنر د ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

green: سبز، سبزرنگ، زمردی سرسبز، خرم نرسید ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

master race: نژاد برتر

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

thick hair: مویِ پُرپُشت

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

drunken: سَرخوش

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be awed by sth: از چیزی بهت زده شدن/بودن.

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

not long after: Soon after کمی بعد، اندکی پس از آن، ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get justice: Bring to justice پای میز محاکمه کش ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

songlines: مسیرهای پیاده روی بومیان

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

songline: dreaming track مسیر رویایی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the world’s water supplies: ذخایر آبی جهان

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make sure to: به یاد داشتن، از یاد نبردن Example: ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

demanding: Demanding ( صفت ) 📌 نقش: صفت ( Ad ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out of habit: از رویِ عادت

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

basics: مبانی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

demanding: Demanding ( صفت ) 📌 نقش: صفت ( Ad ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concerning: حرف اضافه 📌 معنا: �درباره ی. . . ، ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cna: دستیاران پرستاری خبره آن ها از لحاظ ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

historically: از دیرباز

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keen wind: بادِ سخت

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

groggy: تنبل

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

positive: مثبت گرا

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall flat: بی نتیجه شدن بی نتیجه ماندن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

burnout: خستگی مفرط

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look sth up: به سراغ چیزی رفتن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it has nothing to do with you: هیچ ربطی به شما نداره

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

debit card: کارت برداشت کارت نقدی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hill ridge: زنجیره تپه ای، زنجیره کوهی یک زنجیر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

merger: در متون حسابداری به معنای ادغام است ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

just balance doesn't mean: ❌ چون. . . . معنی اش این است که. . ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ATM: Automated teller machine دستگاه خو ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sync up: هم زمان کردن هم زمان شدن

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catch a glimpse of: نگاهی گذرا انداختن به

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go at sb: مثل خروس جنگی به کسی پریدن به کسی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trail officer: پلیس راهور

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kleptomaniac: شخص مبتلا به جنون دزدی شخص مبتلا به ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

klansman: عضو سازمان کوکلوس کلان

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn king's evidence: [در بریتانیا] شرکای جرم

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do sb a kindness: در حق کسی لطف کردن It would be doin ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

live like a king: شاهانه زندگی کردن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

buddha: بودا مجسمهٔ بودا شمایل بودا

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a noun of action: اسم مصدر

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as much as possible: آن قدر که ممکن است، تا حد امکان

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep sb posted: , کسی را در جریان گذاشتن، کسی را ب ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

double take: Do a double take یکه خوردن، جا خور ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slip through: قاچاقی رد شدن یواشکی گذشتن یواشکی د ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as high as a kite: نشئه نشئهٔ نشئه He was as high as a ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kiss up to sb: مَجیز کسی را کفتن تملق کسی را کفتن ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the kiss of life: ۱. 📌 تنفس دهان به دهان، تنفس مصنوع ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walkers: ۱. راه نورد، پیاده روی کننده ۲. رَه ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

RN: پرستار دارای پروانه به پرستاری اشار ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

systemic racism: نژادپرستی ساختاری

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pilgrims' way: pilgrim way، مسیر استانداردی که زا ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as hell: خیلی، بی اندازه I am angry as hell. ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twilight: هوای گرگ و میش

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

if you have no cows an unfenced pasture is no problem: هر که تهی کیسه تر، آسوده تر

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

massage nodes: گره های ماساژ

٣ ماه پیش

مدال‌های یویو