یویو - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be hanging by a thread: به مویی بند بود به مویی بسته بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clear one's throat: صدای خود را صاف کردن سینهٔ خود را ص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twentysomething: ( آدم ) بیست و چند ساله، بیست سی سا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

play twenty questions: بیست سؤالی بازی کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

OF: ۱. ـــِـ ( =کسرهٔ اضافه که در خط فا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reopen old wounds: داغ دل ( کسی ) را تازه کردن، تجارب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

placental mammals: پستانداران جفت دار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

open old wounds: داغ دل ( کسی ) را تازه کردن، تجارب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fbs: Fast Blood Sugar: قند خون ناشتا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a flesh wound: زخم/ جراحت سطحی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apperception: اندریافت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

three d: [فیلم سینمایی و مانند آن] سه بعدی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in three d: سه بعدی به طور سه بعدی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a common thread: خصیصهٔ مشترک وجه مشترک ویژگی مشترک

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be on the threshold of sth: در آستانهٔ چیزی قرار داشتن، در آغاز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a dirty throat: خشکی گلو

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be a turn on: باحال بودن، حال دادن

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by: ۱. نزدیکِ، کنارِ ۲. از نزدیک، ازکنا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

psychological trauma: ضربهٔ روانی، ضربهٔ هیجانی، آسیب هیج ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inexpensively: مقرون به صرفه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pestilent: ۱. مزاحم، آزارنده، اعصاب خرد کن ۲. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to some extent: تا اندازه ای تا حدودی تا حدی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cumbria: کامبریا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a gaping wound: زخم عمیق، جرراحت عمقی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be in good odour with sb: مورد لطف/عنایت کسی بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what's the odds of: فایده اش چیه که. . . ؟ He will do i ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the piano: با پیانو

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the piano: پشت پیانو، پیانو زدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crime rate: میزان جرم و جنایت

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the twenties: ۱. در دههٔ بیست ۲. [درج حرارت و مان ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bereft of: ۱. فاقدِ، بدونِ ۲. بی بهره ( از ) ، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have the belly of: دل و جرئت ( کاری را ) داشتن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be bent double: ( از شدت در د، خنده و غیره ) به خود ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

empty promises: وعده های پوچ

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

austerity: ۱. پرهیزگاری، زهد، پارسایی، ریاضت ۲ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

redcar: رِدکار، شهرکی در انگلستان

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as always: طبق معمول مثل همیشه چنان که

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neck of the woods: ۱. اینجا ها، این طرف ها، این دور و ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walk sb through sth: ۱. کسی را رفته رفته با چیزی آشنا کر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wound dressing: مرهم

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

find one's feet: جا افتادن، راه و چاه را یاد بگیریم

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emotional pull: کشش عاطفی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shell suit: لباسِ راحتی، لباسِ خانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

axed: معنی �رد شدن� هم میده. the proposa ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

region of law: قانون سالاری صحیح است.

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

market penetration: نفوذ در بازار، فرآیند افزایش سهم با ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

all but: به جز. . . Example: The general wa ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self deliberation: خویشتن نگری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

once and for all: یک بار برای همیشه Example: We have ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go for: to go for= to like/ to choose پسند ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

up to: تا. . . Example: During the floods ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self expression: اظهارِ وجود

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reflect that: فکر کردن که با خود فکر کردن که

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

obliger: متعهد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

retest: بازآزمایی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

holiday cards: کارت تبریک تکه کاغذ با کیفیتی است ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

say you saw me not: شتر دیدی ندیدی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

since the dawn of time: از دیرباز

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

since the dawn of time: از ازل

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cherry blossom: شکوفه گیلاس

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lantana: شاه پسند ( نوعی گیاه )

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ixora: گل شعله جنگل

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

black eyed susan: گل کوکب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bellflower: گل استکانی

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

power hungry: قدرت طلب

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

beeline: یک راست به سراغ کسی/چیزی/جایی رفتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

corridors of power: ( سیاسی ) مراکز قدرت، مراکز تصمیم گ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

burnout: خستگی مفرط

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

just balance doesn't mean: ❌ چون. . . . معنی اش این است که. . ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

relational awareness: آگاهی رابطه ای آگاهی ناظر به رابطه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

composition: ترکیب بندی سازماندهی، طراحی یا قرا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stress management: مدیریت استرس مدیریت فشار روانی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

water supply: ۱. سیستم آب رسانی ۲. آب لوله کشی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

supreme court: دیوان عالی کشور

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

an old chestnut: جوک تکراری، شوخی نخ نما

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

keep sb posted: , کسی را در جریان گذاشتن، کسی را ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

it's not my thing: رد کردن پیشنهادی که دوستش نداری

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

voltage frequency: فرکانس ولتاژ

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

voltage magnitude: بزرگی ولتاژ

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

make no sign of recognition: آشنایی ندادن He saw him in the stor ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

be the record as saying: رسماً اعلام کردن، علناً گفتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

i have no recollection of: هیچ به یاد نمی آورم که، هیچ یادم ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

self hate: خود بیزاری نفرت از خود

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

existential event: رویداد وجودی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

legal personhood: شخصیت حقوقی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

physical strength: قدرت بدنی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

beheading: گردن زنی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

blatant lie: دروغ شاخدار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

buddha: بودا مجسمهٔ بودا شمایل بودا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bnp: BNP: حزب ملی بریتانیا حزب ملی بریت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

edl: English Defence League ( EDL ) : ل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

volts hertz limiter and protection: محدود کننده و حفاظت ولت - هرتز

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

under excitation limiter: تحت محدود کننده تحریک

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

long tailed tit: چرخ ریسک دُم دراز ( نوعی پرنده )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bird garden: باغ پرندگان

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wood pigeon: کبوتر جنگلی یا طوقی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rspb: انجمن سلطنتی برای حفاظت از پرندگان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

with: ۱. با ۲. از ۳. از دستِ ۴. پیشِ، نز ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

don't loose me: گُمم نکنید

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

womanchester: زنان منچستر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

label feeling: نامگذاری کردن احساسات

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the twenties: ۱. در دههٔ بیست ۲. [درج حرارت و مان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a turn on: باحال بودن، حال دادن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a dirty throat: خشکی گلو

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on the threshold of sth: در آستانهٔ چیزی قرار داشتن، در آغاز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a common thread: خصیصهٔ مشترک وجه مشترک ویژگی مشترک

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be hanging by a thread: به مویی بند بود به مویی بسته بودن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in three d: سه بعدی به طور سه بعدی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

three d: [فیلم سینمایی و مانند آن] سه بعدی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be struck with: دچار شدن به، مبتلا شدن به

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play twenty questions: بیست سؤالی بازی کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cost capacity: ظرفیت هزینه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a common enough: کم وبیش رایج

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bsn: کارشناسی علوم پرستاری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

msn: کارشناسی ارشد پرستاری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

general attention: توجه همگان

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cardiac nursing: پرستاری قلب یکی از تخصص های پرستاری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dialysis nursing: پرستاری دیالیز تخصصی در پرستاری که ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

home health nursing: پرستاری در منزل شاخه ای از پرستاری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corrugated board: کارتن موج دار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

convergence model: مدل همگرایی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross laminated timber: الوار ( چوب ) لایه ای متقاطع

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catheter: کاتتر هر لوله انعطاف پذیر و توخالی ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

with respect to: With respect to 📌 نقش: �حرف اضافه/ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

taking over: تسخیر شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tourniquet: رگ بند نوار محکم و سفتی که برای کنت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affiliate: وابسته - مرتبط - علاقه مند

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regarding: درباره یِ. . . ، ناظر به . . . . E ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liquidation: در متون حسابداری به معنای تصفیه - ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

about: حاضر، موجود، در دسترس

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

significant other: معشوقه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

HB: HB: هموگلوبین

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the backbone of sth: محور اصلی چیزی رکن چیزی رُکنِ رَکی ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the piano: با پیانو

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the piano: پشت پیانو، پیانو زدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be in good odour with sb: مورد لطف/عنایت کسی بودن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's the odds of: فایده اش چیه که. . . ؟ He will do i ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

toxic: سمی، کسی که رفتار نرمالی نداره

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trend: هر چیزی که در بازه زمانی خاص مد شده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by herself: I don't like leaving my mom by hers ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ct scan: سی تی اسکن یک روش تصویربرداری که از ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

once or twice: چندبار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

levity: بی تفاوت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

happy ending: پایان خوش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

urban development: آبادانی شهر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by ourselves: We can't do this by ourselves, به ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

from: ۱. از ۲. از رویِ ۳. از طرفِ، از سوی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

until: تا تا اینکه تا وقتی که تا زمانی که

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

about: ۱. تقریباً، در حدودِ ۲. دربارهٔ، در ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aprn: پرستار ثبت شده در عمل پیشرفته به پر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adn: مدرک کارشناسی پرستاری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

womanchester: زنان منچستر

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

redcar: رِدکار، شهرکی در انگلستان

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cost estimation: برآورد هزینه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cost index: شاخص هزینه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

human resource management system: سیستم مدیریت نیروی انسانی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equal pay act: پرداخت برابر ( یک قانون سراسری است ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blaring: پرسر و صدا

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

IN: ۱. در ۲. تو، تویِ، درونِ۳. با ۴. به ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AT: ۱. در ۲. به ۳. از ۴. با ۵. تو، توی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

into: ۱. تو، تویِ ۲. به ۳. به صورتِ ۴. در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well worn: ۱. کهنه، فرسوده ۲. ( عبارت و مانند ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chasm: شکاف

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

one swallow doesn't make a summer: با یک گل بهار نمی شود

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

there it is: همینه که هست ایناهاش ( موقع پیدا ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fall silent: یکدفعه ساکت شدن The crowd fell sil ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

yha: Youth Hostels Association: انجمن خو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kath: اسم مونث

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pat somebody on the back: کسی را تشویق کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fibrous connective tissue: بافت پیوندی رشته ای

٨ ماه پیش

مدال‌های یویو