پیشنهاد
٠

پرورش صنعتی دام این روش می تواند برای پرورش انواع مختلفی از دام ها، از جمله مرغ، خوک، و گوسفند استفاده شود. در این روش، حیوانات در فضای بسیار محدود ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

سویه ی ویروس

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جابه جا کردن مرزها بعنوان مثال, جابه جا کردن مرزهای علم Young people are able to push boundaries of sciences.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخطی از قوانین

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسیاب کردن غلات

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منابع اندک

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

برداشت کردن، گرفتن محصولاتی که در خاک هستند و باید برداشت شوند، مثل سیب زمینی، پیاز ، هویج. . . .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسیار ماهر ( اشاره به فردی که دارای مهارت بسیار بالای در اجرای موسیقی و یا نوازندگی دارد، می باشد )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

حد و مرز بین دو چیز را حفظ کردن، حد و مرز دو چیز را نگهداشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رضایت کسی رو به دست اوردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

یک اصطلاح ( idiom ) هست به معنی: توجه کسی رو جلب کردن، علاقه فردی رو به موضوع جلب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مرگ زود هنگام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

حسادت فراوان از سر و روی کسی حسادت باریدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از کسی سوالی پرسیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شروع به اواز خواندن کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قانون شکنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای مدت کوتاهی، سفر رو متوقف کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به قطارهای که خیلی شلوغ باشه نیز می گویند

پیشنهاد
٢

کسی رو به حرف گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوش مشربی به معنای مکالمه مودبانه داشتن و یک واژه رسمی ( formal ) هست

پیشنهاد
٣

کنایه از ورشکست شدن می باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به احساس ناخوشایندی از شک که از بین نمی ره رو میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شغل دون پایه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حجم سنگین کار، فشار بالای کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مسئولیت چیز و یا کار بدی رو به گردن گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اب و هوای ناخوشایند، اب و هوای نامطلوب Inclement به معنی ناخوشایند، نامطلوب و شدید می باشد، کلمه weather که اب و هوا می باشد به شکل انحصاری با inclem ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

منظور کسی رو متوجه شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

داری به خاطرم میاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به راحتی امتحان رو پاس کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کنایه از رفتن به جایی که نه طولانی است و نه سخت، یعنی ب عبارت بهتر مسیری که به راحتی میشود با پای پیاده رفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اهسته قدم زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تغییر دادن، متحول شدن ( ایجاد یک تغییر مثبت )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Kick the habit یعنی ترک عادت ( یک عادت بد ) ، هم معنی با break habit هست اما kick the habit غیر رسمی و یک واژه کوچه بازاری هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

درشت خرد شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ضد حال زدن ( چیزی که منجر به کاهش خوشحالی شود ) مثلن با شروع سال جدید فردی از ار اعضای خانواده مریض شود My sister's illness cast a shadow over our ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسیر کاملا طولانی، یک مسیر کاملا دور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صدای به شدت بلند، صدای کر کننده، ازار دهنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صدای بلند و ناخوشایند برخورد اب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به ساعت های خیلی دیر وقت شب یا ساعت های خیلی زود صب گفته میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به ساعتی های ۲، ۳ و ۴ صب رو گویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در حاشیه جامعه قرار گرفتن ( مجموعه افرادی که از هنجارها و استاندارد های جامعه محرم باشند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از فقر در اوردن، رهانیدن از فقر

پیشنهاد
٢

یک مبارزه قهرمانانه علیه چیزی یا کسی داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اعلام اتش بس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اعلام اتش بس

پیشنهاد
١

برای ایجاد صلح مذاکره کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

جلوگیری از جنگ

پیشنهاد
٢

تمایز قائل شدن بین دو چیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Come under attack/fire/pressure. etc مورد حمله، انتقاد تند، فشار و غیره قرار گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاثیر خیلی زیادی روی احساسات یا ایده های یک نفر داشتن

١