تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

دور از ایدر وُ گر دور از ایدر تو گردی هلاک از ایران برآید یکی تیره خاک شاهنامه . . . . . . معادل دور از جان امروزی است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تولا کردن ( مصدر مرکب ) از تولا= تولی عربی . دوستی کردن * معنی تقرب و پیوستن دهد. در این بیت انوری به معنی تقرب است؛ ای کرده بخدمت همایونت هفت ا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تسبیح یا سُبحه همان رشته ی پُر دانه ای که سابقه کهنی در تمدن اسلام و مسحیی و هندی دارد. برعکس تصور بسیاری سبحه در اسلام امری نو نبوده و حتی در عهد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با شتاب و جویده جویده ٰگروهی هر روز ختمی کنند و قرآن به هدرمه خوانند و. . . کیمیا ج ۲ . غزالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پل بزرگ کاروانی همی از ری بسوی دسکره شد آب پیش آمد و مردم همه بر قنطره شد لیثی. لبیبی ذکر در تاریخ بیهقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرد رند که تلفظش مردرن است. در زبان لری صفتی است برای افراد حقه باز و فرصت طلب که تظاهر به راستی می کنند اما در واقع منافع خودشان در الویت است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیورسب اشاره به ضحاک که دارای ده هزار اسب بوده. کتف محمد از در مهر نبوتست بر کتف بیورسب بود جای اژدها خاقانی شروانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیمار بر استانه وحدت سقیم خوشتر دل به پالکانه جنت عقیم به حورا خاقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آش از این حریف گلوپر حذر گزید حذر وزین ابای گلوگیر ابا نمود ابا خاقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نظر عنایت گر چه جان از روزن چشم شما بی روزیست از دریچه ی گوش می بیند شعاعات شما خاقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

رویـّت معرفت بعد از فکر و تدبّر. اندیشه در امور. تامّل " اونک خا چون رای و رویّت و شجاعت و فرّ و هیبت او می دید از صرامت و شهامت او تعجب می نمود". ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

رتوریک Rhetoric " ارسطو در کتاب معروف خویش رتوریک این علم ( علم معانی ) را مطرح کرد و ذهن او بیشتر متوجه فن سخنرانی بود که در یونان رواج داشت. پس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از بیخ برکندن چیزی را . " در اقتحام شیری غران و در اصطدام شمشیری بران بود". تاریخ جهانگشای جوینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بخش کردن " مشروب و آلات دیگر , و بر تومان ها تحصیص ". یعنی: تقسیم کردن نوشیدنی و ابزار بین لشکریان تاریخ جهانگشای جوینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سود " نه به توقع جامگی و اقطاع و نه به انتظار دخل و ارتفاع و این نوع بهترین رسوم است". تاریخ جهانگشای جوینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خانه زمستانی. قشلاق به فتح میم و ساکن شین " قاآن بفرمود تا میان بلاد ختای و موضع مشتات از چوب و گل دیواری کشیدند". تاریخ جهانگشای جوینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خالص و برگزیده از هر چیز " مخ و مقصود سخن نویسند و زواید القاب و عبارات را منکر باشند". تاریخ جهانگشای جوینی ( ذکر قواعدی که چنگزخان بعد از خروج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تکبر . بزرگ منشی " چون در هر دوری و قرنی بندگان را بَطَر نعمت و نخوت ثروت و خُیََلای رفاهیت, از قیام به التزام اوامر باری - . . . مانع می امده است". ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جمع اَصر یا اِصر یا اُصر بارهای گران. {گناه } "از حملِ آصار و ثقل اَوزار که در روزگار امن و فراغ, اقتراف کرده باشند. . . ". یعنی: از بر دوش گرفتن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کاهن بت پرست کاهنان کیش بت پرستی را گویند. " و در زعم جماعت منزویان بت پرستان - که به لغت ایشان " توین" خوانند. . . " . tovin تاریخ جهانگشای جوی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شهر " از کثرت موحدانِ مسلمانان, مصری جامع می بیند و در میان ظلمت, نوری ساطع". یعنی: از زیادی مسلمانان شهری بزرگ می بیند و. . . دیباچه تاریخ جهان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جمع دار. خانه ها " عصای قرار آنجا انداخته اند و نیت اقامت کرده و متاهل شده و دور و قصور ها نهاده و. . . " در معنای: در آنجا مستقر شده اند و تصمیم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشکارکننده اسم فاعل از بدا "در این معانی به چشم حقد و حسد که مظهر و مبدی معایب است. . . " یعنی: در این موضوعات به چشم کینه و حسد که ظاهرکننده ی عی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

راحت طلب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جاسوس در بسیاری از متون ادبی کلاسیک ما مشرف در معنای جاسوس اراده شده است. از جمله در تاریخ بیهقی, تاریخ جهانگشای جوینی, و. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بزرگان و اشراف "لاجرم فصحای شعرا و کتّاب بلغایٍ تازی و پارسی, نظما و نثرا, در شرح احوال ملوک عصر و صنادید دهر, تصانیف می پرداختند". دیباچه تاریخ ج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"آن است که برای یک چیز صفات متوالی پی در پی آرند". از کتاب فنون بلاغت و صناعات ادبی استاد جلال الدین همایی . . . . . . . اما یک نمونه خوب از این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشقت مسافرت. زحمت سفر " جمعی از یاران وفا و اخوان صفا که وعثای سفر به حضور همایونشان سهولت حضر داشت. . . " در این بند می گوید: عده ای از دوستان که ...

پیشنهاد
١

کفر و اسلام در رهش پویان وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَه گویان از بیت های آغازین حدیقه سنایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ظاهر از صفات ایزد است که در معنای قادر بر آفریده هایش است. در دیباچه تاریخ جهانگشای جوینی آمده: " ظاهری که عقول عقلا در عظمت کمال او حایر است". ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بار دوم " اگر روزگار در ابتدا مضایقتی نماید در ثانی الحال کار بمراد تو گردد". چهارمقاله نظامی عروضی سمرقندی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دلداری دادن. قوت قلب دادن به کسی. مثلا: فلانی به من دل داد تا فلان کار را انجام دهم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

" شعر من بدید و از چند نوع مرا بر سخت. بمراد او آمدم". بر سخت بفتح سین یعنی مرا امتحان کرد. آزمود. چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی مقاله دوم حکا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درهم و دینار مسکوک "زر خواست پانصد دینار و در دهان او میکرد تا یک درست مانده بود" چهارمقاله نظامی عروضی سمرقندی مقاله دوم حکایت ششم - - - - - - - ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جز معدود ناسزاهای آمده در کتاب تاریخ بیهقی است در معنای قواد یا زن به مزد. البته در جاهایی با کاف تحقیر همراه است: کشخانک ناسزاهای استفاده شده در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

زین و برگ اسب که از جنس طلا باشد و استفاده از آن منحصر به افرادی میشده که از طرف حکام یا امیران وقت مجوز داشتند یا حتی در مواقعی از طرف حکام به افراد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"فرخی را سگزیی دید بی اندام جبه ای پیش و پس چاک پوشیده. . . و پای و کفش بس ناخوش. " چهارمقاله نظامی عروضی حکایت چهارم از مقاله دوم بی اندام در این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تقویت شده و قوی. به عنوان مثال در استعاره مصرحه مرشحه ادعای یکسانی و این همانی به اوج خود می رسد و به این سبب است که آن را مرشحه می گویند که در معن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیار: گزین. برگزیده. نخبه. ممتاز "انواع میوه های دیگر همه خیار" چهارمقاله نظامی عروضی سمرقندی یعنی انواع میوه دیگری هم وجود دارد که همه "عالی و مم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سفرم بکسر سین و فتح فا و را . ریحان که آن را نازبو گویند. "چون مهرگان درآمد و عصیر در رسید و شاه سفرم و. . در دم شد. چهارمقاله نظامی عروضی سمرق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شمال خراسانی ها به باد می گویند شمال.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در جهان باز گونه زین بسی است در نظرشان گوهری کم از خسی است هر بیابان را مفازه نام شد نام و رنگی عقلشان را دام شد مولوی. مثنوی بیابان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در ادبیات شمردن اوصاف چیزی بدون آنکه نام آن را ببرند. چیستان ( معین )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

" پیش از این در میان ملوک عصر و جبابره روزگار پیش چون پیشدادیان و کیان و اکاسره و خلفا رسمی بوده است که مفاخرت و مبارزت بعدل و فضل کردندی". چهار مق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شوشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

" الپتگین ترکی خردمند بود و ممیز. او را ( اسکافی دبیر ) عزیز کرد و دیوان رسالت بدو تفویض ( واگذار ) فرمود و کار او گردان شد. حکایت اول از مقاله دبیر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

" آن صناعت نیکو آموخته بود و بر شواهق نیکو رفتی و از مضایق نیکو بیرون آمدی". حکایت اول از مقاله دبیری چهارمقاله نظامی عروضی سمرقندی یعنی آن هنر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زعار زمین نمناک و رنگ براورده بود. زعار کرمه یا زعار کرم به معنی خراطین است که که کرمی دراز که در زمین نمناک می باشد. حمرالارض. برداشت از دیباچه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

" اما بصر قوتی است ترتیب کرده در عصبه ی مجوفه که دریابد آن صورتی را که منطبع شود در رطوبت جلیدی از اشباح و اجسام ملون بمیانجی جسمی شفاف که ایستاده بو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

" اما قوت لمس قوتی است پراگنده در پوست و گوشت حیوان تا چیزی که مماس او شود اعصاب ادراک کند. " چهارمقاله نظامی عروضی سمرقندی صفحه 11 به نظر می اید د ...

١