دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١,٤٢٩
رتبه
رتبه در دیکشنری
٢,٣٢٩
لایک
لایک
١٢٤
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٤

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١,٤٩٦
رتبه
رتبه در بپرس
١٤٣
لایک
لایک
١٠٩
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

با حالت دست کم گرفتن He was talking about his brother underestimatingly اون داشت با دست کم گرفتن درمورد برادرش حرف می زد

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
٠

An extremely large store with lots of staff and space فروشگاه بسیاربزرگ

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
١

1_•: of or pertaining to Denmark or its people, culture, language, or the like 2_•:danish pastry

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٣

Synonyms:slide, settle difficulties Definition: solve a problem in a friendship, etc. حل کردن مشکلات/اختلافات

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٠

Synonyms:slide, settle difficulties Definition: solve a problem in a friendship, etc. حل کردن مشکلات/اختافات

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Dogs have a keen sense of smell.
دیدگاه
٠

سگ ها شامه ی تیزی دارند

جدیدترین پرسش‌ها

١ رأی
٢ پاسخ
٥١ بازدید

Dread یک صفت هم هست میشه بگید معنیش چیه ، یک مثال بزنید.

٣ هفته پیش
١ رأی
١ پاسخ
٧٢ بازدید

معنی کلمه ملخها که به معنای جمع ملخ نیا و یا ممکنه استعاره ای باشه و به بخش ستایش کتاب فارسی هفتم  یا زندگی نامه‌ی نظامی   ربط داره .  ستایش ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه ...

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٢٥٩ بازدید

توی این متن معنی کلمه "ick" Factor چی میشه  The spread of the story is understandable. It involved one epidemic (selfies) causing another   (lice) and the" ick " factor was irresistible 

٨ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
٢٠٢ بازدید

اون دستگاه شهربازی که اسمش فریزبی هست به انگلیسی چی میشه ؟ آیا همون frisbee میشه یا کلمه دیگه ای هم برایش هست

٨ ماه پیش
٠ رأی
٢ پاسخ
١٤٧ بازدید

می‌دونم که   offer an invitation غلطه پس میشه لطفاً بگید که برای بدست آوردن معادل  دعوت کردن  تو انگلیسی و با اسم invitation چه فعلی مناسب تره  ؟ و آیا give an invitation  درسته ؟

٨ ماه پیش

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
٣ پاسخ
٧٠ بازدید

معادل فارسی برای  " Instruction Engineering "  چی داریم ؟

٢ هفته پیش
٠ رأی

مهندسی عمران ، مهندسی ساخت و ساز

٢ هفته پیش
١ رأی
٥ پاسخ
٤٢ بازدید

ترجمه ی اصطلاح  " bird in the hand is worth two in the bush"

٣ هفته پیش
٠ رأی

• it's best to go with what you have for certain then to wait for something better that you might never get ضرب المثل “پرنده در دست، دو در دامنه” به این معناست که بهتر است به چیزی که در دست دارید، اه ...

٣ هفته پیش
١ رأی
٣ پاسخ
١١٦ بازدید

معادل فارسی برای این اصطلاح چی میشه ؟ "The thin end of the wedge" 

١ ماه پیش
١ رأی

درود عبارت "the thin end of the wedge" به معنای شروع یک مشکل یا وضعیت نامطلوب است که ممکن است به تدریج بدتر شود. این عبارت معمولاً برای اشاره به یک اقدام یا تصمیم کوچک استفاده می‌شود که می‌تواند منجر ...

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٨٣ بازدید

i am not sure i agree   جمله ی مودبانه ای هست یا غیر مودبانه ؟

١ ماه پیش
٣ رأی

این جمله تقریبً  مودبانه است ولی بهتره از اصطلاحاتی مانند I know what you mean , but و you're  right , but I think استفاده کرد که مودبانه ترند

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٢٣ بازدید

معادل فارسی برای واژه ی  "Product Line"

١ ماه پیش
١ رأی

درود خط تولید family of manufactured products, series of manufactured products that belong together تعداد  زیادی محصول که تحت یک نام تجاری ( برند ) تولید می شوند

١ ماه پیش