دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
با حالت دست کم گرفتن He was talking about his brother underestimatingly اون داشت با دست کم گرفتن درمورد برادرش حرف می زد
An extremely large store with lots of staff and space فروشگاه بسیاربزرگ
1_•: of or pertaining to Denmark or its people, culture, language, or the like 2_•:danish pastry
Synonyms:slide, settle difficulties Definition: solve a problem in a friendship, etc. حل کردن مشکلات/اختلافات
Synonyms:slide, settle difficulties Definition: solve a problem in a friendship, etc. حل کردن مشکلات/اختافات
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
Dread یک صفت هم هست میشه بگید معنیش چیه ، یک مثال بزنید.
معنی کلمه ملخها که به معنای جمع ملخ نیا و یا ممکنه استعاره ای باشه و به بخش ستایش کتاب فارسی هفتم یا زندگی نامهی نظامی ربط داره . ستایش ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه ...
توی این متن معنی کلمه "ick" Factor چی میشه The spread of the story is understandable. It involved one epidemic (selfies) causing another (lice) and the" ick " factor was irresistible
اون دستگاه شهربازی که اسمش فریزبی هست به انگلیسی چی میشه ؟ آیا همون frisbee میشه یا کلمه دیگه ای هم برایش هست
میدونم که offer an invitation غلطه پس میشه لطفاً بگید که برای بدست آوردن معادل دعوت کردن تو انگلیسی و با اسم invitation چه فعلی مناسب تره ؟ و آیا give an invitation درسته ؟
جدیدترین پاسخها
معادل فارسی برای " Instruction Engineering " چی داریم ؟
مهندسی عمران ، مهندسی ساخت و ساز
ترجمه ی اصطلاح " bird in the hand is worth two in the bush"
• it's best to go with what you have for certain then to wait for something better that you might never get ضرب المثل “پرنده در دست، دو در دامنه” به این معناست که بهتر است به چیزی که در دست دارید، اه ...
معادل فارسی برای این اصطلاح چی میشه ؟ "The thin end of the wedge"
درود عبارت "the thin end of the wedge" به معنای شروع یک مشکل یا وضعیت نامطلوب است که ممکن است به تدریج بدتر شود. این عبارت معمولاً برای اشاره به یک اقدام یا تصمیم کوچک استفاده میشود که میتواند منجر ...
i am not sure i agree جمله ی مودبانه ای هست یا غیر مودبانه ؟
این جمله تقریبً مودبانه است ولی بهتره از اصطلاحاتی مانند I know what you mean , but و you're right , but I think استفاده کرد که مودبانه ترند
درود خط تولید family of manufactured products, series of manufactured products that belong together تعداد زیادی محصول که تحت یک نام تجاری ( برند ) تولید می شوند