ترجمه‌های سامان جوادی نژاد (٢٩)

بازدید
١٠٠
تاریخ
١ سال پیش
متن
There was fear in the party that the popular governor would bolt.
دیدگاه
٠

این ترس در حزب وجود داشت که فرماندار مشهور از حزب جدا شود

تاریخ
١ سال پیش
متن
Lettuce bolts quickly in hot weather.
دیدگاه
٠

کاهو در هوای گرم به سرعت گل و دانه میدهد

تاریخ
١ سال پیش
متن
The men bolted to attention as the officer entered the barracks.
دیدگاه
٠

وقتی که افسر وارد سربازخانه شد فوراً همگی پریدند و خبردار ماندند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The horse bolted at the sound of the thunder.
دیدگاه
٠

اسب با صدای رعد رم کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The hungry dog bolted its food.
دیدگاه
٠

سگ گرسنه غذایش را بدون جویدن بلعید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The metal plates were fastened together with bolts.
دیدگاه
٠

صفحات فلزی با پیچ به هم محکم متصل شده بودند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The hinges allow the door to open and close.
دیدگاه
٠

لولاها اجازه میدهند در باز و بسته شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He farms for a living.
دیدگاه
١

او ( مذکر ) برای گذران زندگی کشاورزی میکند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
New legislation makes it an offence to carry guns.
دیدگاه
٠

قانون جدید حمل اسلحه گرم را جرم می داند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Because of the legislation I could not employ a woman. Women have made themselves unemployable. They have scored an own goal.
دیدگاه
١

به خاطر قانون مصوب من نتوانستم یک خانم را استخدام کنم. زنان خود را غیر قابل استخدام کرده اند. ( با این کار ) آنها یک گل به خودی زده اند ( به خودشان ض ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
a true portrait of him, warts and all
دیدگاه
٠

یک عکس واقعی از او بدون روتوش ( با ذکر همه نقایص )

تاریخ
١ سال پیش
متن
She is doing fairly well in school.
دیدگاه
٠

او در مدرسه واقعاً خوب دارد عمل میکند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
After raining, I always hose the yard out.
دیدگاه
٠

بعد از باریدن باران، من همیشه حیاط را آب میکشم ( میشوییم ) .

تاریخ
١ سال پیش
متن
He squirted me with a hose.
دیدگاه
٠

او با یک شلنگ آب را با فشار به من پاشید

تاریخ
١ سال پیش
متن
You should connect the hose to the tap and then turn on the water.
دیدگاه
٠

شما اول باید شلنگ را به شیر آب وصل کنید و سپس آب را باز کنید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
We wash our cars and hose our gardens without even thinking of the water that uses.
دیدگاه
٠

ما ماشین هایمان را میشوییم و باغچه هایمان را آبپاشی میکنیم بدون اینکه حتی به آب مصرفی آن فکر کنیم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
It's a fifty feet long hose.
دیدگاه
٠

این شلنگی با طول پنجاه پا ( فوت ) است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The riot police hosed down the protesters.
دیدگاه
٠

پلیس ضد شورش به سمت معترضین آب می پاشید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Those hose have a run in them; you'll need a new pair to wear with that dress.
دیدگاه
٠

این جورابها ( جورابشلواری ) سوراخ شده، شما یک جفت تازه برای پوشیدن به همراه آن لباس نیاز دارید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She put the baby in his cot for a nap.
دیدگاه
٠

برای اینکه بچه چرتی بزند او را در تخت خوابش گذاشت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
To cajole is useless.
دیدگاه
١

زبان بازی کردن فایده ای ندارد

تاریخ
١ سال پیش
متن
He tried to cajole the teacher into letting him retake the exam.
دیدگاه
٠

او تلاش کرد که با استفاده از چرب زبانی معلم را راضی کندتا به او اجازه دهددوباره امتحان بدهد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The boss always gives a year-end party to thank the personnel for their work.
دیدگاه
٠

رئیس همیشه یک جشنِ آخرِ سال برگزار می کند تا از کارمندان به خاطر کارشان قدر دانی کند

تاریخ
١ سال پیش
متن
The ball rebounded from his racket into the net.
دیدگاه
٠

توپ پس از برخورد به راکت او به سمت تور برگشت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He holds his tennis racket in/with a vice-like grip.
دیدگاه
٠

او راکت تنیسش را محکم در دست نگه میدارد ( . . . . . . . . محکم به دست می گیرد )

تاریخ
١ سال پیش
متن
Can you loan me your tennis racket?
دیدگاه
٠

می توانی راکت تنیست را به من قرض ( امانت ) بدهی؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
The rocket was launched in March 1980.
دیدگاه
٠

موشک ( راکت ) مورد نظر در مارس 1980 پرتاب شده بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Anne is coming for a visit in March supposedly.
دیدگاه
٠

ظاهراً اَن برای یک ملاقات ( بازدید - دیدار ) در ماه مارس می آید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He wrapped his neck with a scarf.
دیدگاه
١

او گردنش را با یک شال پوشاند.