محمد فروزانی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

narrow squeak: an escape or victory that is narrow ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slack jawed: /slakˈdʒɔːd/ ( adj ) – meaning: hav ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

- Be game. Example: he’s gam ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coffee nap: a short nap, usually 15–30 minutes, ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چرت قهوه: ویکی پدیا: چرت قهوه ( به انگلیسی: C ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wheeler dealer: Wheeler - dealer ( also wheeler and ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

In medicine, the opinion of a doct ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

emulous: در دیکشنری زیر برای این لغت که صفت ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bed rotting: the practice of spending many hours ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

(مطلب رو) زود می‌گیری؛ خیلی تیز هس ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

سیندرلا کاری را کرد که از او خواست ...

٨ ماه پیش

هر ٢٠ پاسخ صحیح

-

بپرس

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

جَر جَر باریدن؛ شُر شُر باریدن؛ تن ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

مَنِش اخلاقی از آنجایی که او دارا ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

ترجمه شما اشتباه نیست ولی می‌شود ت ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این جمله از متن Learn English Kid ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

Hug is more casual and intimate wh ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

جوک‌های چاک نوریس در تابستان ۲۰۰۵ ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

He mashed the livers into a disgus ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

صدها؛ هزاران؛ بسیار ترجمه: این &n ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that cat will not jump: That cat won’t jump – meaning: Ther ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

burgee: Burgee /bəːˈdʒiː/ ( n ) – meaning: ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stiff necked: haughty and stubborn ( New Oxford A ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brummagem: بر طبق دیکشنری زیر، این کلمه هم نقش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave out in the cold: Leave/shut someone out in the cold: ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

autoschediasm: autoschediasm /ˌɔːtəʊˈskɛdɪˌ�zəm; ˌ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get ones tits in a wringer: Get one’s tits in a wringer: 1. to ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

half frozen: Half frozen: ( adj ) 1. extremely ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

frowst: این کلمه که در انگلیسی بریتانیایی و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grind someone down: Grind someone down OR grind down so ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

1. From my personal standpoint 2. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

embroider: معنی اول و رایجِ این لغت همان قلاب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

skinflint: an ungenerous or niggardly person; ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

totis viribus: Totis viribus /ˈtoʊtɪs ˈvɪrəbəs/ – ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

اولین گام برای حداکثر بهره‌وری در ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

با توجه به اینکه این جمله از بافت ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

Attempted coup تلاش برای کودتا (د ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

البته بهتر بود که در مورد این لغت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

imponderabilia: imponderables; things that cannot b ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bibliogony: the art of producing and publishing ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

throw dust in someone's eyes: to confuse or mislead or deceive. ( ...

٨ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paronym: برای این کلمه که متضاد heteronym اس ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این [کلمه] هم اسم است و هم نقش دست ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معنی تحت اللفظی کلمه bet شرط بستن ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

بله ترجمه درست است. این عبارت معمو ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

قبل از ترجمه باید این نکته را ذکر ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

سطحِ شدت و هدف از فریاد زدن عوامل ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

string something out: طول دادن؛ کش دادن؛ به درازا کشاندن؛ ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gullywasher: ( Midland & Western US ) a usually ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leap to the eye: to become immediately apparent upon ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

شخصیت مقابل (و همانطور که خود شما ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a picture: Be a picture: to be very visually a ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tussie mussie: Tussie - mussie /ˈtʌsɪmʌsi/ ( n - p ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

imprecation: a spoken curse. ( New Oxford Americ ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clear as day: ( As ) clear as day: very easy to s ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rattrap: در دیکشنری زیر سه معنا برای این لغت ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wangle: بر طبق دیکشنری زیر ، این کلمه هم در ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let it rest: to stop mentioning or talking about ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hew to something: ( North American English ) – meanin ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phial: a small container, typically cylind ...

٩ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٩ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dummy up: خفه خون گرفتن؛ زبان به کام گرفتن؛ س ...

٩ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٩ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٩ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

locker room: محمد فروزانی 2. ( of behaviour, esp ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

of one’s shoulder: محمد فروزانی ( مسئولیت کاری ) به ع ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incunabula: معنی دوم: هر کتابی که قبل از سال ۱۵ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bowl over: ضربه فنی کردن؛ زمین زدن؛ از پا در آ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

screaming meemies: حمله ی عصبی یا اضطراب شدید. Exampl ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skirt chase: Trying to have sexual relationships ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you can talk: You can talk: used to convey that a ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a good lay: To be a good/quick/easy lay: to be ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grimalkin: معنی دوم این کلمه در دیکشنری های ان ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

high hat: از خود راضی؛ از دماغ فیل افتاده Exa ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jew someone down: تخفیف گرفتن در رابطه با این عبارت د ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hair in one’s ass: این عبارت که معمولا با فعل have و ح ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give left nut: Give ( one’s ) left nut ( for/for s ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

on consignment: پرداخت توسط فروشنده ی کالا به صاحب ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

winning the kewpie doll: To Win a kewpie doll is a common En ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

augean stables: بر اساس توضیحی که قبلاً بر روی سایت ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be in a bit or hell of a jam: قرار گرفتن در یک موقعیت دشوار یا در ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

steel oneself: to make ( oneself ) ready for somet ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a hang: ( غالباً در جملات و یا ساختارهای من ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stoop to something: بخاطر چیزی پایین تر از استانداردهای ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the age of discretion: سن اختیار؛ سنی که دیگر فرد می تواند ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

save the drama for your mama: Refrain from inciting drama ( rumor ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fussbudget: فرد غُر غُرو و ایراد گیر؛ کسی که بی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

for one’s sins: از این عبارت وقتی استفاده می شود که ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

convivium: ضیافت؛ مهمانی؛ جشن؛ دور همی Example ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

come hither: اغوا کننده؛ تحریک آمیز؛ اغوا گر Exa ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vertiginous: باعث سرگیجه Example: 👇 The towerin ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

end it all: خودکشی کردن Example: 👇 His life wa ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give someone lip: To speak to someone rudely or witho ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pothead: فرد معتاد به حشیش یا کسی که از روی ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

armillary: Armillary comes from the Latin word ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn to jelly: To suddenly feel weak because you a ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ham handed: بدون مهارت و ظرافت When striving fo ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bock: آبجوی تیره و قوی که در پاییز درست م ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cripes: ( exclamation informal ) – used as ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gambler’s conceit: The fallacy described by behavioral ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

perspicuity: Clearness or lucidity, as of a stat ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jollification: این کلمه اسم است و فعل آن Jollify ا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

starchiness: این کلمه اسم است و معانی زیر را دار ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مدخل ساختگی: با توجه به توضیح کاملی که در اینجا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mountweazel: A decoy entry in a dictionary or en ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cromulent: Cromulent /ˈkrɑmjələnt/ ( adj - hum ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grandfamily: Grandfamily /ˈgr�ndˌf�məli/ ( n ) – ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

moppet: a small endearingly sweet child ( N ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shiksa: این لغت نه تنها، همانطور که در اینج ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

swivet: این اسم بصورتِ غیر رسمی استفاده می ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acting chops: skill or excellence in a particular ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elsewhither: Elsewhither /ˈɛlsˌwɪ�ər/ ( adv - ar ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ad hockery: Ad hockery OR ad hocery /ˌad ˈhɒk ( ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

draw someone out: Draw someone out OR draw out someon ...

٩ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٩ ماه پیش

مدال‌های محمد فروزانی