محمد فروزانی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stall: ( of a motor vehicle or its engine ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eyesome: Eyesome /ˈaɪsəm/ ( adj - poetic ) – ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coadventure: Coadventure /ˌkəʊ ədˈvɛntʃər/ ( v - ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

octogenary: Octogenary /ɒkˈtɒdʒɪnərɪ/ OR more c ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pallbearer: Pallbearer /ˈpɔːlˌbɛərər/ ( n ) – m ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eyewinker: Eyewinker /ˈaɪˌwɪŋkər/ ( n ) – mean ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

impassibility: بر اساس دیکشنری زیر کاربرد این کلمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

impassible: بر اساس دیکشنری زیر این کلمه که صفت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

petrified: علاوه بر معانی داده شده در اینجا، ط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dole queue: Dole queue /ˈdəʊl kjuː/ ( n - Briti ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

repine: Repine /rɪˈpaɪn/ ( v - intr ) – mea ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mind your own beeswax: Mind ( one’s ) own beeswax ( Often ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

like a shot: Like a shot – meaning: very quickly ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a go of something: Make a go of ( something ) – meanin ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be long in the tooth: Be long in the tooth – meaning: say ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hugger mugger: در دیکشنری زیر چهار تعریف برای این ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unsought: Unsought /ʌnˈsɔːt/ ( adj ) – meanin ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

illimitable: Illimitable /ɪˈlɪmɪtəbəl/ ( adj ) – ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be beyond someone: ( Be ) beyond someone – meaning: to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave someone holding the bag: Leave someone holding the bag/baby ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that cat won’t jump: That cat won’t jump – meaning: Ther ...

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

en famille: En famille /ɑ̃ faˈmijə; ˌɑn fɑˈmi/ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

your serenity: Your/His, etc. , Serenity – meaning ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lickety split: Lickety - split /ˈlɪkɪtɪˈsplɪt/ ( a ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beyond one’s means: Beyond one’s means – meaning: beyon ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

irenic: Irenic /ʌɪˈriːnɪk / ( adj - formal ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at a canter: قابل ذکر است که کلمه canter به معنا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep the cards close to the chest: Keep/hold/play the/one’s cards clos ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dendroglyph: Dendroglyph /ˈdɛndrəʊˌɡlɪf/ ( n ) – ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hyetal: Hyetal /ˈhaɪɪtəl/ ( adj ) – meaning ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

illation: illation /ɪˈleɪʃən/ ( n - rare or a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whillikers: Whillikers /ˈhwɪlɪkərz, ˈwɪl - / ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cachinnate: Cachinnate /ˈk�kɪˌneɪt/ ( v - intr. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skiplagging: Skiplagging /ˈskɪpˌl�gɪŋ/ ( n ) – m ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

yare: این کلمه که قدیمی شده است و شاید من ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tinkly: Tinkly /ˈtɪŋkəli/ ( adj ) – meaning ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the periphery: On/at the periphery - meaning: a ma ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

devilled: Deviled /ˈdɛvld/ ( adj ) – meaning: ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

desuetude: Desuetude /ˈdɛswəˌt ( j ) ud/ ( n - ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be someone’s call: Be or It’s ( someone’s or your ) ca ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

firkin: Firkin /ˈfɜrkɪn/ ( n ) – meaning: a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

omnia vincit amor: Omnia vincit amor /ˈɒmniə ˈvɪn sɪt ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gallimaufry: Gallimaufry /ˌɡ�ləˈmɔfri/ ( n - pl ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go down the pan: go down the pan ( Brit. Informal ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stake: نکته ی مهم در رابطه با معنی پیشنهاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lousily: Lousily /ˈlaʊzəli/ ( adv ) – meanin ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

serenata: Serenata /ˌsɛrəˈnɑːtə/ ( n - Music ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slouch hat: Slouch hat /ˈslaʊtʃ h�t/ ( n ) – me ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cassock: Cassock /ˈk�sək/ ( n - Christianity ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scherzando: Scherzando /skəːtˈsandəʊ/ ( Music ) ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hireling: Hireling /ˈhaɪərlɪŋ/ ( n - derogato ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defy the odds: Defy the odds – meaning: achieve so ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

see of rome: See of Rome : another term for Holy ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

saguaro: Saguaro /səˈɡwɑːrəʊ; səˈwɑːrəʊ/; al ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

creep up on someone: Creep up on someone – meaning: mov ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unputdownable: Unputdownable /ˌʌnpʊtˈdaʊnəbəl/ ( a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contabescent: Contabescent /ˌkɒntəˈbɛsənt/ ( adj ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kinkeeping: Kinkeeping /ˈkɪnˌkipɪŋ/ ( n ) – mea ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

end in smoke: End in smoke – meaning: to come to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call into play: Call into play - meaning: require t ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fard: این کلمه هم اسم است و هم فعل:🔰 Far ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a byword for something: to be so well known for a particula ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

perorate: Perorate /ˈpɛrəˌreɪt/ ( v - intr ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

balustrade: Balustrade /ˈb�ləˌstreɪd/ ( n ) – m ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dig somebody in the ribs: Dig someone or somebody in the ribs ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scandalmonger: a person who spreads or enjoys scan ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a babe in arms: برای این عبارت دو تعریف در دیکشنری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hop o' my thumb: Hop - o’ - my - thumb /ˌhɒpəʊmaɪˈθʌ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lilliputian: این کلمه هم بعنوان صفت بکار می رود ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold someone to ransom: hold someone to/for ransom – meanin ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

two's company three's a crowd: Two’s company, three’s a crowd – me ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyberwar: Cyberwar /ˈsʌɪbərˌwɔːr/ also called ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get the bit between one’s teeth: Get the bit between one’s teeth – m ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

twosome: Twosome /ˈtuːsəm/ ( n ) – meaning a ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on one’s shoulder: On one’s/someone’s shoulders – mean ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hum and haw: hum/hem and haw – meaning hesitate; ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biblioklept: Biblioklept /ˈbɪbliəˌklɛpt/ – meani ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be right up one’s street: to be exactly the type of thing tha ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

metier: New Oxford American Dictionary ⤵️ M ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

camera fiend: یکی از معانی fiend بر طبق دیکشنری ز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

piss on ice: Piss on ice – meaning: to be financ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wind wing: Windwing ( n ) – meaning: a small p ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

holy cats: از این عبارت برای ابراز تعجب، شگفتی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sumpsimus: Sumpsimus /ˈsʌmpsɪməs/ ( n - jocula ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exonumia: Exonumia /ˌeksəˈnuːmiə/ ( n ) – mea ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

numismatics: Numismatics /ˌnjuːmɪzˈm�tɪks/ Also ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mammock: این کلمه هم در نقش دستوری اسم بکار ...

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

whipster: Whipster /ˈwɪpstər/ also called Whi ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rest on one's laurels: to be satisfied with distinction wo ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

duende: Duende /dʊˈɛndeɪ/ ( n - mass ) – me ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

surplice: Surplice /ˈsɜːplɪs/ ( n ) – meaning ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flaunt oneself: dress or behave in a sexually provo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unguinous: Unguinous /ˈʌŋɡwɪnəs/ ( adj - obsol ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come out smelling of roses: come out smelling of roses ( also c ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

patrician: این کلمه بر طبق دیکشنری زیر هم نقش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

haul someone down to some place: Haul ( one ) down to ( some place ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

octothorp: a symbol that is used in printing, ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a flash of: ( Show ) a flash of something A fl ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

campari: Campari /kɑmˈpɑri/ ( n ) – meaning: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be one’s department: be of one’s specialized sphere of k ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

propinquity: این کلمه اسم است و در دیکشنری زیر د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

period piece: Period piece /ˈpɪriəd ˌpiːs/ ( n ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold one’s breath: to wait expectantly or anxiously. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in someone’s wake: In someone’s or something’s wake – ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prankish: Prankish /ˈpr�ŋkɪʃ/ ( adj ) – meani ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tricksy: این کلمه که صفت است در دیکشنری زیر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being slow on the uptake: Being slow/quick on the uptake – me ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pinfeather: Pinfeather /ˈpɪnˌfɛ�ər/ – meaning: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doing the town: Doing the town is an idiom, meaning ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a fat lot of good: A fat lot of good/help/use ( inform ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

waggery: roguish or droll humor; jest or jok ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bric a brac: Bric - a - brac /ˈbrɪkəˌbr�k/ ( n ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

verecund: Verecund /ˈvɛrɪˌkʌnd/ ( adj - rare ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

caseous: Caseous /ˈkeɪsɪəs/ ( adj ) – meanin ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spirituel: Spirituel /ˌspɪrɪtʃuˈɛl/ ( adj ) – ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

verbicide: Verbicide /ˈvɜ:rbəˌsaɪd/ – meaning: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smocking: Smocking /ˈsmɑkɪŋ/ ( n ) – meaning: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alimentation: Alimentation /ˌ�lɪmɛnˈteɪʃən/ ( n ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sanguivorous: Sanguivorous /ˌs�ŋˈɡwɪvərəs/ ( adj ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

campestral: of or relating to open fields or co ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cackleberry: Cackleberry /ˈk�kəlˌbɛrɪ/ ( n pl - ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leporine: Leporine /ˈlɛpəˌraɪn/ ( adj ) – mea ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

storge: storge /ˈstɔːɡiː/ ( n - archaic ) – ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

go on the rampage: ( PHRASE ) Go on a/the rampage: rus ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

narrow squeak: an escape or victory that is narrow ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slack jawed: /slakˈdʒɔːd/ ( adj ) – meaning: hav ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coffee nap: a short nap, usually 15–30 minutes, ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چرت قهوه: ویکی پدیا: چرت قهوه ( به انگلیسی: C ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wheeler dealer: Wheeler - dealer ( also wheeler and ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

emulous: در دیکشنری زیر برای این لغت که صفت ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bed rotting: the practice of spending many hours ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that cat will not jump: That cat won’t jump – meaning: Ther ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

burgee: Burgee /bəːˈdʒiː/ ( n ) – meaning: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stiff necked: haughty and stubborn ( New Oxford A ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brummagem: بر طبق دیکشنری زیر، این کلمه هم نقش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave out in the cold: Leave/shut someone out in the cold: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

autoschediasm: autoschediasm /ˌɔːtəʊˈskɛdɪˌ�zəm; ˌ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get ones tits in a wringer: Get one’s tits in a wringer: 1. to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

half frozen: Half frozen: ( adj ) 1. extremely ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

frowst: این کلمه که در انگلیسی بریتانیایی و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grind someone down: Grind someone down OR grind down so ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

embroider: معنی اول و رایجِ این لغت همان قلاب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

skinflint: an ungenerous or niggardly person; ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

totis viribus: Totis viribus /ˈtoʊtɪs ˈvɪrəbəs/ – ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

imponderabilia: imponderables; things that cannot b ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bibliogony: the art of producing and publishing ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

throw dust in someone's eyes: to confuse or mislead or deceive. ( ...

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paronym: برای این کلمه که متضاد heteronym اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

string something out: طول دادن؛ کش دادن؛ به درازا کشاندن؛ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gullywasher: ( Midland & Western US ) a usually ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leap to the eye: to become immediately apparent upon ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a picture: Be a picture: to be very visually a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tussie mussie: Tussie - mussie /ˈtʌsɪmʌsi/ ( n - p ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

imprecation: a spoken curse. ( New Oxford Americ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clear as day: ( As ) clear as day: very easy to s ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rattrap: در دیکشنری زیر سه معنا برای این لغت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wangle: بر طبق دیکشنری زیر ، این کلمه هم در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let it rest: to stop mentioning or talking about ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hew to something: ( North American English ) – meanin ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phial: a small container, typically cylind ...

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dummy up: خفه خون گرفتن؛ زبان به کام گرفتن؛ س ...

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

locker room: محمد فروزانی 2. ( of behaviour, esp ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

of one’s shoulder: محمد فروزانی ( مسئولیت کاری ) به ع ...

١ سال پیش

مدال‌های محمد فروزانی