پیشنهادهای اینجا مخصوص پان فارسهاست (٢٦)
در زبان کردی اورامی چَکنه=به حالتی که حیوانات از پستان مادر خود شیر می خورند می گویند ان حیوان چکنی چکنو چْکْنه= چکیدن ، از بالا به پایین افتادن قطر ...
کردی اورامی ( هورامی ) ژهر= زهر
در زبان کردی اورامی ( هورامی ) برژ= سوختن روی اتش برژیا=چیزی که روی اتش سوخته همان حالت کباب پز کردن در کردی سورانی برژاو می باشد
به زبان کردی اورامی یا هورامی سوچ= سوختن سوچمی= خواهم سوخت سوچیانی= سوتانی= سوختم سووچ= گوشه سوچر= جوجه تیغی بزرگ که قابلیت پرتاب سیخ های تیز را ...
تشار از تیشاری میاد اسم پادشاهی از سرزمین هوری زبانان در هزاره سوم پس از میلاد که بر اورکیش ( مکان نامعلوم ) و ناوار یا نامرو که شهری بوده در کرکوک ...
در زبان کردی اورامی کلجی = جایی روی قله این روستا بر روی نوک یک قله ساخته شده و شمال آن پرتگاه می باشد
به کردی اورامی زریوه = صدای پچ پچ مانند ، یا حالتی که باگریه کردن حرف زدن
به زبان کردی اورامی هرکول =خرپشت ، خربار، کسی که همانند خر می توان بار حمل کند منظور قوی، خرکوتاه قامت😂
در کردی اورامی کیاسم = فرستادم
به زبان کردی اورامی مریان = شکسته شده مریاو = غاری که اب دارد مر= غار
به زبان کردی اورامی بلبر = بل بر = زاییده شده از بل بل اسم چشمه ای معدنی خروشان حدفاصل روستای ناو وهجیج است
در زبان کردی اورامی ژک = شیر مایل به زرد که خیلی غلیظ است و در روزهای اول متولد شدن حیوانات به وجود میاد سپس تمام می شود
به زبان کردی اورامی کاولی= ویران کاولی= ادم که زیاد حرف می زند
بە زبان کردی اورامی و کرمانجی مرکزی ( سورانی ) پاسار = لبەهای از بام خانه که برای جلوی گیری از شستن دیوار های گِلی و سنگ وگل در مقابل باران مورد است ...
در زبان کردی اورامی هَرره= گِل مثلا هەرره کی شیڵە= گِل را با پا ورز بدە یا لگد مال کن در زبان کردی بە جای فتحە از حرف ە و بە جای کسرە از حرف ی است ...
درزبان کردی اورامی کَش = زمین های سنگی و کوهستانی و مرتفع و شیبدار کَش= پهلو ، زیر بغل گرفتن مثلا گە ڵە کە لیواوە پی کە شی = گلە دوبارە بە زمین ه ...
در زبان کردی اورامی هَشە= خرس
به زبان کردی اورامی دینکرڏ یا دینکرد = روش دین داری
در زبان کردی اورامی اوستا یا اووستا= این کافی است
به زبان کردی اورامی رومی= مو زاید اندام تناسلی😂 تا حدودی معنی مزاحم این اسم بر می گردد به جنگ های ایران با رومیان که آنها مزاحم و بی خاصیت می دانست ...
در کردی اورامی بَخَله=جیب
در کردی اورامی زیل = قلب زِل= بزرگ زال=کسی که نسبت به حریفان قوی تر است اینم یک شعر از قرن چهارم که توسط ماما تبریز هورامی بیان شده زێڵ که ران رۆش ...
در زبان کردی اورامی لوک = کسی که از شدت ناراحتی در حالت نشسته دو زانو خود را بغل کرده و در فکر عمیق فرو رفته است به طوری که از پیرامون خود غافل است
سلام خدمت دوستان این واژه باید از نظر زبان شناسی مورد بحث قرار گیرد و دعوا هم ندارد، اما به طور عام می توان از به کار بردن قسمت های این واژه در زبان ...
کردی هورامی یا اورامی تلیا ، اغشته شدن ، غلتیدن و. . . .
در زبان کردی هورامی کلمه مزگ را مژگ تلفظ می کنند به معنی مغز همان طور که زن را ژن گویند مژگه= مغز گردو ، یا مغز جاندار یا انواع میوه وژگ= فرصت، سمت ...