پیشنهادهای حسام غلامی (١٢)
a clear and detailed explanation شُسته و رُفته توضیح دادن
when no one wants to do anything to change a situation دست رو دست گذاشتن خودمون هستش
زن بی بند و بار
بر باد هوا سخن گفتن
زدن تو جاده خاکی A chemistry teacher who decided to break bad all of a sudden and sell meth معلم شیمی که یهو به سرش زد که بزنه تو جاده خاکی و بره ...
خراب شده Will managed to get out of that shithole he was working in ویل تونست از اون خراب شده ای که توش کار میکرد بیاد بیرون
خُرد و خاکشیر کردن کسی Get the hell out of my sight before I demolish you گمشو از جلو چشام تا نزدم خُرد و خاکشیر نکردم
Persist in دامن زدن به چیزی He persisted in his terror in order to take hiatus from his job اون پیاز داغشو زیاد کرد تا بتونه یه مرخصی بگیره
زاغ سیاه کسی رو چوب بزنید
بیست سوالی سوال هایی که جوابای عجیب غریب دارن
تشدید میکند
حدس مبهم