رسول امینی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسی شدن: آسی شدن، در معنی "خسته شدن و به ستو ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تبدیل کردن: دگر کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیشباز: مقابل، دربرابر؛ در جلو، نزدیک، جلوت ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حرف الفباء: واژۀ پیشنهادی بجای حرف الفباء یا هم ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حرف الفبا: واژۀ پیشنهادی بجای حرف الفباء یا هم ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زابیدن: زابیدن ( وصف شدن، صفت گرفتن، موصوف ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زاباندن: وصف کردن، صفت دادن، موصوف کردن

٨ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زابان: وجه وصفی ( دستورزبان ) - Participle

٩ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گشتار: گردیدن، تبدیل شدن

٩ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

preverb: پیش فعل، پیش فعل، پیشوند فعل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

preverb: پیش فعل، پیش فعل، پیشوند فعل

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پاس کردن: واق واق کردن، پاس کردن نباید پارس ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پاس کردن: واق واق کردن، پاس کردن نباید پارس ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پارس کردن: پاس کردن ( از ریشه پاسبانی ) درست ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kabardian: کاباردی، قوم کاباردی، قومی قفقازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kabardian: کاباردی، قوم کاباردی، قومی قفقازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

object: مفعول ( دستورزبان )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ossetia: اوستیا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ossetia: اوستیا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disjunctives: حروف ربط جداساز - جمع Disjunctive

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disjunctives: حروف ربط جداساز - جمع Disjunctive

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coaxing: به طور خر کردن، به طور نوازش کردن، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coaxing: به طور خر کردن، به طور نوازش کردن، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interjections: حروف ندا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digor: دیگور ( مربوط به قوم ایرانی" آسی یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

digor: دیگور ( مربوط به قوم ایرانی" آسی یا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kosta khetagurov: کستا ختاگوروف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kosta khetagurov: کستا ختاگوروف

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

concessive: امایی ( دستور زبان )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

concessive: امایی ( دستور زبان )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

simd dance: رقص سیمد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

simd dance: رقص سیمد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bisyllable: دوهجایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bisyllable: دوهجایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come running: دوان دوان آمدن ( فعل همراه اسم مصدر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cooing: صدای کبوتر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lexicalized: واژه گردانی شده ( زبانشناسی - Lexi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lexicalized: واژه گردانی شده ( زبانشناسی - Lexi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lexicalization: واژه گردانی ( زبانشناسی ) گروهی از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

daughter in law: عروس ( به معنی زن پسر )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

voiced: واک دار ( زبانشناسی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

voiced: واک دار ( زبانشناسی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

liquid: روان ( آواشناسی - زبانشناسی )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ossetic: آسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ossetic: آسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

just as: هم سر یا همسر ( هم اندازه، به گویش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

with: می توان معنای �از� را نیز برای آن { ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opposite: رو به رو، چشم تو چشم، دهن به دهن ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

preposition: حرف اضافه پیشین ( به، از، در، با، ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

postposition: حرف اضافه پسین ( مانند نقش نمای مفع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

postposition: حرف اضافه پسین ( مانند نقش نمای مفع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

preposition and postposition: حرف اضافه، حرف اضافه پیشین و پسین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

preposition and postposition: حرف اضافه، حرف اضافه پیشین و پسین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deep inside: عمیقا، عمیق به درون، توتر ( بیشتر ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

far outside: خیلی بیرون، بیرون تر، خارج تر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

far outside: خیلی بیرون، بیرون تر، خارج تر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

faraway: دورتر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

may there be no: نباشد، ایکاش نباشد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

may there be no: نباشد، ایکاش نباشد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

declension: صرف، صرف واژگان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

declension: صرف، صرف واژگان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

however: بخاطر، به سبب، برای ( دلیل )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boiling: جوشان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jumping: پرشی jumping horse اسب پرشی، اسب پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jumping: پرشی jumping horse اسب پرشی، اسب پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clang: جیرینگ جرینگ کردن جیرینگ جرینگ کنان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

striving: کوشا کوشش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lowering: پایین آورده lowering his head to h ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

errand: برو - بیا ( ماموریت، دستوربری )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spare: دوستان نوشتن صرف کردن. . . این اشتب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be giving: ارائه دادن، بخشیدن ( دهش یا دهنده ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to be giving: ارائه دادن، بخشیدن ( دهش یا دهنده ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be going: گذر کردن، گذشتن، گُذَردن، راه رفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to be going: گذر کردن، گذشتن، گُذَردن، راه رفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i just about died of starvation: از گرسنگی {داشتم} می مُردم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i just about died of starvation: از گرسنگی {داشتم} می مُردم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by: از نظر، از دید، از لحاظ و غیره. Th ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فیزیکی: پیشنهاد می کنم: گیتَوی {Gitavi} گی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فیزیکی: پیشنهاد می کنم: گیتَوی {Gitavi} گی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چربیدن: تاثیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چربیدن: تاثیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bisyllabic: دو هجایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voice: دستور زبان: جهت فعل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خفه: در گویش خراسانی ( قاینات ) خُفّه یع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pouring: ریخته کننده، ریخته شونده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resonant: تشدید افزا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

predicate nominative: مسند ( زبانشناسی )

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های رسول امینی