نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brainchild: محصول فکری، نتیجه اندیشه و تفکر یک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
constitution: ۱ - قانون اساسی، اساسنامه، نظام نام ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aggregate: ۱ - مجموعه یا توده ای متشکل از اجزا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
enclosure: محفظه اتاقک حصار فضای بسته فضای محص ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
step up: پا پیش گذاشتن پیشقدم شدن Take actio ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hang by a thread: در معرض نابودی، فروپاشی یا مرگ قرار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
on the lam: Also; on the run To be on the lam ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
precedent: To set a precedent الگویی برای اتف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
haste makes waste: همون معادل ضرب المثل فارسی : عجله ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
watchdog: دیده بان، ناظر، مدافع Gaurdian Def ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in a sense: تا حدی، تا حدودی از یه جهت ، از جه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mug up: فشرده درس خواندن/ مطالعه کردن Brit ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mug up: فشرده درس خواندن/ مطالعه کردن Brit ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put in a good word for: تعریف و تمجید کسی را برای دیگری کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beat all odds: شانس آوردن بر خلاف انتظارها ظاهر شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
by extension: و به تبع آن consequently بنابراین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
move along: ۱ - متفرق کردن To officially order ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in full swing: در اوجِ به شدت با تمام قوا My cla ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rehearsal: تمرین قبل از اجرا ( نمایش، سخنرانی، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a dig at: تحقیر کردن، مسخره کردن، انتقاد کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one of a kind: استثنایی در نوع خود بی نظیر تک من ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ill thought out: بدون برنامه ریزی کافی و دقیق بدون ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
jolt: یهویی تکان خوردن to shake or move ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
exhilarating: فرح بخش، نشاط آور، شادی آور Someth ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
steel: خود را برای تحمل سختی ها و مشکلات ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dope: ۱ - با حال Cool, very good • Your n ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
based: :Slang اصیل Being yourself and not ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
trinket: اشیا زینتی و جواهرات بدل ارزان قیمت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trinket: اشیا زینتی و جواهرات بدل ارزان قیمت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stagy: غیر طبیعی، ساختگی، تصنعی، نمایشی ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trenchant: فصیح، بلیغ، نافذ، روشن، بارز Articu ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
onus: مسئولیت، تعهد، وظیفه، بار Obligati ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
emanation: تجلی، ظهور، نمود، • The universe ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hard truth: حقیقت تلخ؟!! حقیقتی که اعتراف بهش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
play up: ۱ - موضوعی را عَلَم کردن و روی آن م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bare knuckled boxing: Boxing without wearing gloves
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
predilection: تمایل زیاد، کشش، علاقه وافر, Pench ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
predilection: تمایل زیاد، کشش، علاقه وافر, Pench ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drive wedge between: رابطه نزدیک/خوب بین افراد را بهم زد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pressing: مبرم، اورژانسی : pressing need عدید ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't get your hopes up: خیلی خوش بین نباش، خیلی امیدوار نبا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
zilch: هیچی، Nothing at all هیچ ، صفر Z ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rife with: ( معمولا چیز ناخوشایند ) سرشار، ممل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work yourself into: خود را به شدت ناراحت، نگران، مضطرب، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work oneself into ground: خود را از پا انداختن To exhaust yo ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take it into head: وقتی به سر آدم میزنه تا یه کاری ( ع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
apply oneself: عزم را جزم کردن، کمر همت گماشتن، ار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
targeted approach: رویکرد هدفمند،
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
baby makes three: going from couple to family
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the picture: درمیان بودن، در کار بودن، با وجودِ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drop dead: ۱ - یهویی مردن ۲ - گمشو، خفه شو، ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to the letter: مو به مو To follow the details exa ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
puritanical: خیلی مذهبی؛ کسی که در مورد قوانین د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
puritanical: خیلی مذهبی؛ کسی که در مورد قوانین د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bubble wrap: پوشش نایلونی حباب دار ضربه گیر A p ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
visor: قسمت سایبان کلاه the flat peice of ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grift: کلاهبرداری، دله دزدی، سر کسی شیره م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
latent: موجود اما نا آشکار / ناپیدا/ پنهان، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
embark on a quest: تلاش برای دستیابی به امری مشکل جد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gooey: ۱ - نرم و مرطوب و چسبونکی soft, we ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bleed: ۱ - از دست دادن خون lose blood ۲ - ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slump: از حال رفتن و غش کردن When clay pu ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up to: نقشه ای/ برنامه ای/ کاری غیر معمول ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw up: بالا آوردن Blow one's groceries
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blow one's groceries: بالا آوردن Throw up
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
patty: Burger The patties he took from fr ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cultural mosaic: ترکیب و همزیستی قومیت ها با فرهنگها ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
smelt: گداختن سنگ معدن برای استخراج فلزات ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at a loss: مستاصل، درمانده، سردرگم Confused A ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
foundry: کارخانه یا کارگاه ذوب آهن A worksh ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
surface level: سطحی، ( به ترکی : اوزدن گئتمه، بی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
surface level: سطحی، ( به ترکی : اوزدن گئتمه، بی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dressy: لباس شیک, باکلاس و گرانقیمت Expens ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deck: ۱ - عرشه کشتی ۲ - ایوان ۳ - تزئین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tact: آداب معاشرت، نزاکت رفتار و منش با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
albeit: البته، ولو اینکه، هر چند It shows ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ins and outs: Nuts and bolts زیر و بم ریز و درش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fluster: عصبانی کردن To agitate
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tank: با شکست مواجه شدن To suffer failur ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
box office: گیشه His latest movie tanked at the ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
meander: پیچ و تاب خوردن The river meandere ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like mushroom: خیلی سریع و خیلی زیاد very quickl ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stem: کنترل کردن، مهار کردن To check To ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call off: کنسل کردن The olympic gsmes got ca ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crock: It's a crock What a crock ( این ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flip the script: ) To flip the script ( on sb ناگها ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flip the script: ) To flip the script ( on sb ناگها ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
milquetoast: بچه ننه، بی اراده، کمرو و ضعیف، ترس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
beastly: محشرِ! very good, excellent, cool, ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crass: - فرد بی ملاحظه، فردی که بدون رعایت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cave: تسلیم شدن، کوتاه آمدن Give in Sud ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vindicate: ۱ - تبرئه شدن/ کردن to clear of acc ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pity fest: وقتی کسی از مشکلاتش شکایت میکنه و ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
viper: ۱ - مار افعی ۲ - آدم بدطینت و شریر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
troll for: Look out for Search Seek out
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
convulse: به هم ریختن، متشنج کردن تشنج کردن a ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
full tilt: با تمام توان، با سرعت هر چه تمام، ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
full tilt: با تمام توان، با سرعت هر چه تمام، ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tiddly: مست Slightly drunk
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scruff: پس گردن Nape
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
blighted: آسیب دیده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blighted: آسیب دیده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
outgrowth: حاصل، نتیجه، برآیند Its a natural ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outgrowth: حاصل، نتیجه، برآیند Its a natural ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gloss over: ۱ - نادیده گرفتن، طفره رفتن Skirt ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spoils: غنائم ( valuables taken by violenc ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spoils: غنائم ( valuables taken by violenc ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chad: Internet slang مرد جذاب و محبوب و ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
furlough: تعدیل موقتی نیرو : temporary layoff ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ramble: زیاد حرف زدن پرحرفی کردن چرت و پرت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spiel: چرب زبانی داد سخن دادن ( دیل بازل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
uncork: در بطری را باز کردن draw a cork fro ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pent up: محصور بیان نشده فروخورده سرکوب ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brown nose: پاچه خواری کردن تملق گویی کردن چرب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
obsequious: متملقانه چاپلوسانه پاچه خوار Boo ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
obsequious: متملقانه چاپلوسانه پاچه خوار Boo ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pick a lock: باز کردن قفل با استفاده از شیئی غیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
crumpet: کیکی که شیرین نیست مثل بربری خودمو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
derogatory: توهین آمیز اهانت آمیز Disparaging ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make over: تغییر کلی/ بنیادی/ اساسی در ظاهر ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
telltale: تابلو، مبرهن Telltale signs of as ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vulture: لاشخور کسی که به قصد غنائم جنگی حم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
afflict: گرفتار کردن دچار کردن درگیر کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the least bit: به هیچ وجه in any respect کوچکترین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the least bit: به هیچ وجه in any respect کوچکترین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hush hush: فوق سری بسیار محرمانه Highly secr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bergamot: ترنج
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ground zero: کانون focus مرکز center ۱ - محل/ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cherub: فرشتگانی از مراتب پایین تر که به شک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cherub: فرشتگانی از مراتب پایین تر که به شک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
power nap: خواب کوتاه ۱۰ تا ۲۰ دقیقه ای که بعد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
emery board: سوهان ناخن یکبار مصرف Disposable, ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
from a place of: برای بیان علت کاری که انجام می شود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a watched kettle never boils: وقتی منتظر چیزی هستی انگار که زمان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
snoop: دزدکی/ مخفیانه نگاه کردن دزدکی سرک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suck up to: :Suck up to someone چاپلوسی/خایه ما ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a canary in the coal mine: هشدار نشانه اولیه وجود خطر Someon ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
miscreant: خلافکار بزهکار شرور قانون شکن Go ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
strain every nerve: Also: to strain every sinew همه تو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reservation: To have some reservations دلش رضا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dime novel: رمان ملودرامیک در اوایل قرن بیستم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eggcorn: Spoken misunderstandings اشتباهی ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
capture the flavor of something: عصاره و خلاصه چیزی را گردآوری کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
circuitous: مسیر، مسافرت، صحبت: ( rout, journey ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
circuitous: مسیر، مسافرت، صحبت: ( rout, journey ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
word of mouth: - دهان به دهان گشتن و منتقل شدن مطا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mix and match: - انتخاب چندین چیز مختلف مانند لباس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trip out: Freak out ، enrage, have a fit ۱ - ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cold sore: تبخال Blisters around the mouth cau ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
banally: به شکل خیلی معمولی بصورت عادی و رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
patently: Clearly Obviously Openly That i ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drivel: چرند Nonsense Bull shit چرت و پر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
exhort: فراخواندن دعوت کردن خواستن توصیه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pull oneself up by ones own bootstraps: روی پای خود ایستادن به خود تکیه کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ribeye: گوشت قسمت دنده گاو یا گوساله ) گو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ribeye: گوشت قسمت دنده گاو یا گوساله ) گو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
loin: گوشت راسته گوساله یا گاو a part of ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
prologue: مقدمه یا پبیش گفتاری که بر یک اثر ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prologue: مقدمه یا پبیش گفتاری که بر یک اثر ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
burst the bond: Burst the bond to something از بند ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pellet: Bunch قطعات، توده یا ذرات فشرده شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
budge: جم خوردن ، ذره ای یا یه خورده جابجا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pull on: ۱ - چیزی را محکم گرفتن و مرتبا به س ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inanimate: بی جان Not alive A non living thi ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
possessive: ۱ - کسی که در رابطه ای همواره طرف م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
subvert: ** در کل: تخریب و سرنگون سازی یا بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
midwife: ماما، قابله a health professional ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
plumpness: حالت و شکل گردو گولی، حالت تپلی بد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
precipice: ۱ - پرتگاه A cliff with an overhang ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کمر همت بسته: Hell - bent All - out
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's keeping someone: Idiom چرا معطل شدی؟ چرا دیر کردی؟ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pucker up: جمع کردن لب و لوچه draw together غ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
vichyssoise: نوعی سوپ خامه ای غلیظ که سرد سرو می ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
swig: به صورت قلپ قلپ A big, fast gulp ق ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ram down someone's throat: Also shove down someone's throat ۱ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lodging: ۱ - محل اقامت موقتی a temporary pla ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lodging: ۱ - محل اقامت موقتی a temporary pla ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turnstile: گیت تردد که تنها یه نفر در یک زمان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
upfront: Also upfront ۱ - رک و رو راست hone ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
firestorm: ۱ - موج بسیار داغ حاصل از انفجار A ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knock off: ۱ - کم کردن to reduce value, price, ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wedge issues: مسائل تفرقه انگیز؟ Issues that caus ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
marshland: Swamp Wetland Quicksand البته تفاو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rightful: مشروع legitimate قانونی legal, law ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grist: غله ای ( جو، گندم ) که آسیاب می شود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
charity case: مستحق نیازمند A person who never ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kiss something goodbye: بوسیدن و کنار گذاشتن با چیزی خداحا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kiss something goodbye: بوسیدن و کنار گذاشتن با چیزی خداحا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
base metal: ۱ - فلز پایه ۲ - در گذشته فلزاتی ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
travesty: ۱ - کار درآوردن ادای کسی یا چیزی، م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
extra hours: Overtime اضافه کاری Hours worked ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pay rate: Or rate of pay Wage rate نرخ, میز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
desultory: بی برنامه همینطوری هر از گاهی جسته ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
y fronts: نوعی لباس زیر مردانه A type of men ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
piece of work: ۱ - آدم ناخوشایند، کسی که کنار اومد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chalk up: ۱ ) - به حساب چیزی گذاشتن - ربط ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get jacked: دارای عضله شدن، بدنسازی، پرورش اندا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nuts and bolts: ریز و درشت چم و خم جزئیات Ins and ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have two left hands: دست پا چلفتی بودن Clumsy
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ash heap of history: : Also Dust - heap of history Garb ...
١ سال پیش