دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
موقوف الاجرا: همتای پارسی این ترکیب عربی، این است: دایات نیژداد dāyāte - niždād ( اوستایی ـ مانوی: nijdād )
سگوند: این واژه در سنسکریت صکون śakvan و مونث آن صکوری śakvarey به معنی زورمند، نیرومند، توانا، پرتوان، توانمند، تَهَم ( قوی ) می باشد؛ و از فعل صک ( ...
اهدایی ( صفت نسبی ) : اهدا واژه ای عربی است که پسوندپارسی یی به آن افزوده شده است؛ همتای پارسی این است: داپتی dāpati ( سغدی: ذاپت ż�pat با پسوند ی )
ولخرجی lavish: ول واژه ای پارسی و خرج عربی است که پسوند پارسی ی به آن افزوده شده است؛ همتای پارسی این است: ویبندی vibandi ( سنسکریت: vibandh با پسوند ...
ولخرج: ول واژه ی پارسی و خرج عربی است؛ همتای پارسی این است: ویایین vyāyin ( سنسکریت: vyayin )
جدیدترین ترجمهها
سانکو چنان خسته و کوفته به ارباب خود پیوست که حتی یارای پاشنه زدن به پهلوی خرش را هم نداشت. . Sancho reached his master so limp and faint that he cou ...
جدیدترین پرسشها
اصل فتوای تحریم تنباکوراز میرزا حسن آشتیانی است یا میرزای شیرازی؟
تعریف مدیریت دانش چیست و چه رابطه ای با مطالعه کردن دارد؟
تنها معنی ستیا در سغدی و پهلوی، هستی می باشد و در سنسکریت فعل است به معنی پژواک؛ پس معانی مانند بانوی نجیب و یا روزگار و ...سندیت ندارند.
فرهنگ بزرگ سخن کامل شده ی فرهنگ معین است.
جدیدترین پاسخها
می توان از معانی لعاب استفاده کرد . لعاب های آبرنگی و شره ای . کارگاه در شهر یزدمیباشد .
1 - دُسین (پهلوی: dosen: لعابدار، سفالی) 2 - دوشین (پهلوی: لعابدار، سفالی ) 3 - کَپار (پهلوی: سفال) 4 - کَپارَک (پهلوی: سفالی) 5 - یامَک (پهلوی: سفالی)
معنی بیت زیر جان سوی جسم آمد و تن سوی جان نرفت وان سو که تیر رفت حقیقت کمان نرفت (مولوی)
از زمانی که جان در تن دمیده شد، (انسان زاده شد) تن به دنبال آسایش جان نرفت و به دنبال تامین نیازهای خودش بود؛ همچنان که تیر را کمان پرتاب می کند ولی خودش دنبال تیر نمی رود
درک دریافت شما از این شعر چیه؟ چه نتیجه ای میشه ازش گرفت کسی نیک ببند به هردو سرای که نیکی رساند به خلق خدای
هر چه از این دست دهی، از آن دست خواهی گرفت.
what about the animals در باره حيوانات چطور؟ but what about the devil اما شيطان چي؟ What about the dancers رقاص ها چطور ؟ What about the other درباره اون يکي چي ؟
When I have made up my mind to do a thing, no one short of Providence can put me off وقتی که من تصمیم به انجام کاری گرفتم، فقط خدا می تواند سد راه من شود.