نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
call it even: ( بین دو چیز ) این به اون در
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
goof around: وقت تلف کردن/ ول چرخیدن
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
out of pity: از سر دلسوزی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out of pity: از سر دلسوزی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pick on: کسی را دست انداختن/ سر به سر کسی گذ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
catch on: معروف شدن/ بر سر زبان ها افتادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over the line: از حد گذشتن/ از خط گذشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
over the line: از حد گذشتن/ از خط گذشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make a scene: Don't make a scene شلوغش نکن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fill someone's shoes: جا پای جای کسی گذاشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fill someone's shoes: جا پای جای کسی گذاشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
you wish: خوابشو ببینی! به همین خیال باش!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
third degree: بازجویی کردن از کسی پرسیدن سوال ها ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
third degree: بازجویی کردن از کسی پرسیدن سوال ها ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bums me out: حالمو گرفت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bums me out: حالمو گرفت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chicken out: کاری را به خاطر ترسیدن انجام ندادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep someone's mind off of something: ذهن کسی را از چیزی منحرف کردن/ دور ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
out of the picture: wanting someone out of the picture ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone away: برملا شدن/کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone away: برملا شدن/کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
apple of one's eye: Apple of my eye نور چشمم سوگلی من
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
apple of one's eye: Apple of my eye نور چشمم سوگلی من
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
win someone over: اعتماد و علاقه کسی را جلب کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
win someone over: اعتماد و علاقه کسی را جلب کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
neck and neck: ( معمولا در مسابقه یا رقابت ) شانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
neck and neck: ( معمولا در مسابقه یا رقابت ) شانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chock up: بغض کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get back at someone: تلافی کردن/ حال کسی را گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get back at someone: تلافی کردن/ حال کسی را گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call it even: ( بین دو چیز ) این به اون در
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
call it even: ( بین دو چیز ) این به اون در
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get hopes up: مشتاق چیزی یا اتفاقی بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be down to someone: به تصمیم یا مسئولیت کسی بودن It's ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be down to someone: به تصمیم یا مسئولیت کسی بودن It's ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a taste of your own medicine: هر بلایی سر کسی آوردن بر سر خود آمد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a taste of your own medicine: هر بلایی سر کسی آوردن بر سر خود آمد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
water under the bridge: گذشته ها گذشته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
water under the bridge: گذشته ها گذشته
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blow your chance: شانس خود را از دست دادن شانس خود را ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
put one's foot down: مصر بودن در انجام کاری یا جلوگیری ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put one's foot down: مصر بودن در انجام کاری یا جلوگیری ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw something in someone's face: چیزی را به روی کسی آوردن/اتفاقی را ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw something in someone's face: چیزی را به روی کسی آوردن/اتفاقی را ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have a bone to pick with someone: از کسی گله یا شکایت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull something off: کاری را با موفقیت انجام دادن/ چیزی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pull over: ماشین را کنار زدن یا پارک کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rip: Rest In Peace خدا رحتمش کند
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come at a price: گران تمام شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come at a price: گران تمام شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
off the top of my head: اولین چیزی که به ذهنم رسید این است ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be short with someone: با کلمات کوتاه و گستاخ با کسی حرف ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be short with someone: با کلمات کوتاه و گستاخ با کسی حرف ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep something under one's hat: رازی را نگه داشتن/ موضوعی را مخفی ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on someone's watch: وقتی کسی مسئولیت یا وظیفه ای دارد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make one's day: روز کسی را ساختن/ باعث خوشحالی کسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make one's day: روز کسی را ساختن/ باعث خوشحالی کسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
out cold: بیهوش بودن/ در خواب عمیق بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
out cold: بیهوش بودن/ در خواب عمیق بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
draw straws: یک بازی کوچک برای انتخاب کردن شخصی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
draw straws: یک بازی کوچک برای انتخاب کردن شخصی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
butter someone up: کسی را نرم کردن برای پذیرفتن چیزی ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
butter someone up: کسی را نرم کردن برای پذیرفتن چیزی ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lose one's touch: به خوبی سابق نبودن/ پسرفت کردن/ از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lose one's touch: به خوبی سابق نبودن/ پسرفت کردن/ از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lose your touch: به خوبی سابق نبودن/ پسرفت کردن/ از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get something out of your system: از شر حسی خلاص شدن/ خود را خالی کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
off the table: خارج از دسترس بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
push someone over the edge: کسی کنترل و اختیارش را از دست بدهد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش