تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

Get to : فرصت انجام کاری را پیدا کردن، رسیدن به انجام کاری . I got to do both من فرصت کردم هر دو کار را انجام بدم. ( من رسیدم هر دو کار را انجام بد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

معاینه ی کلی بدن، چک آپ : annual �physical An “annual� physical”� is �when �you� go �to the �doctor� not� because� you �are� sick, �but� to� make� ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

out of order : 1. �something �is� disorganized� or� in the� wrong� order. درهم برهم 2. someone� has� been� unfair �or inconsiderate. بی ملاحظه، ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

( ورزش ) صخره نوردی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Fire escape : پله های اظطراری ( که در ساختمان های چندین طبقه در بیرون ساختمان وجود دارد و در مواقعی مانند آتش سوزی امکان خروج از ساختمان را فراهم میک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

In a sense : از یک جهت، از یک نظر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تنظیم کردن درجه ( دمای ) فِر یا ماکرُوِیو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

"فوق الذکر" یعنی" آنچه فراتر از ذکر است" و نباید به مفهوم "ذکر شده در بالا" استفاده شود.

٢