پیشنهادهای سیاوش فریدونی (٢٤)
یه معنی دیگه هم داره که میشه انگیزه ، مشوق Free housing was the carrot which they interested employees to go south
کلمه ی began گذشته ی begin هست و زمانی که بعد از اون یه کلمه ی صفت ساخته شده با ING میاد معنی داشت فلان میشد رو میده مثلا : his teeth began hurting ...
یه فعل به معنی پیدا کردن کار هست He got good marks and got good work
این کلمه می تونه گذشته ی فعل ring هم باشه به معنی زنگ زدن که گذشته اش میشه زنگ زد He rang the bell of his neighbor's
این کلمه ی hook یه کلمه ی چند کاربردی هست Coat hook میشه گیره ی لباس Fish hook میشه قالب ماهی گیری Curtain hook میشه گیره ی پرده Hook and eye میشه ...
یه معنی اش میشه بسیار . خیلی مثلا توی لباس خریدن Large میشه بزرگ و extra large میشه خیلی بزرگ
به معنی کلی میشه گفت پلی مورفیسم یعنی چیز یا جاندار چند شکلی یه اصطلاح تخصصی هست برای یه سری رشته ها مثلا پلی مورفیسم در زمین شناسی یعنی کانی با تر ...
به معنی کلی میشه گفت پلی مورفیسم یعنی چیز یا جاندار چند شکلی یه اصطلاح تخصصی هست برای یه سری رشته ها مثلا پلی مورفیسم در زمین شناسی یعنی کانی با تر ...
به معنی کلی میشه گفت پلی مورفیسم یعنی چیز یا جاندار چند شکلی یه اصطلاح تخصصی هست برای یه سری رشته ها مثلا پلی مورفیسم در زمین شناسی یعنی کانی با تر ...
به معنی کلی میشه گفت پلی مورفیسم یعنی چیز یا جاندار چند شکلی یه اصطلاح تخصصی هست برای یه سری رشته ها مثلا پلی مورفیسم در زمین شناسی یعنی کانی با تر ...
ورزش ها دو نوع هستن ورزش های انفرادی individual sports مثال Badminton; Bowling; Boxing; Cycling; Figure skating; Golf; Skiing; Snowboarding; Sur ...
A substance that is needed to keep a living thing alive and to help it to grow Ex : Fe is a necessary element and use it as a nutrient in drugs
یه عبارت اسمی به معنی فروشگاه بزرگ مثل فروشگاه رفاه و یا فروشگاه افق کوروش که همه نوع محصولی برای فروش دارن . خلاصه اینکه فروشگاه های بزرگی که همه چی ...
یه عبارت اسمی به معنی فروشگاه بزرگ مثل فروشگاه رفاه و یا فروشگاه افق کوروش که همه نوع محصولی برای فروش دارن . خلاصه اینکه فروشگاه های بزرگی که همه چی ...
یه عبارت اسمی هست که این جور معنی میشه: نوعی فرآیند مقایسه ی قیمتی یک نوع جنس یکسان در بین فروشگاه ها و توزیع کنندگان مختلف. Ex : comparison shopp ...
دوتا معنی می تونه داشته باشه یکی از معنی هاش اینه Very warm _ hot Ex :swim in a beautiful heated pool معنی دیگه اش میشه عصبی و هیجانی و پرخاشگر و ...
یه فعل که معنی سیر شدن هم میده مثلاً توی جمله دستوری زیر If you want to be regular size you should fill up on veggies an avoid from fast - food اگر ...
انتخاب کردن . انتخاب کردنی که حاصل یه یه پیشنهاد باشه . مثلاً طرف بهتون چیزی را بعنوان انتخاب پیشنهاد میده Go for the regular size خوش اندام بودن ر ...
نقطه مقابل
یه اصطلاح یا همون idiom هست به معنی آدم بیخیال و سالم و شادابی بودن و می تونیم در احوال پرسی درباره خودمون بگیم یا باهاش شخصیت یه نفر را توصیف کنیم ...
یک اصلاح بریتیش هست به معنی من دارم Have/has got = have / has
یک عبارت به معنی : من گرایش دارم به. . . .
وقتی قبل از اسمی بیاد حکم نایب اون اسم را میگیره مثال ها Vice president میشه نایب یا همون معاون رئیس جمهور Vice boss میشه نایب رییس و الی آخر
یه اصطلاح هست به معنی من از اوناش هستم؟ من چنین آدمی ام؟