تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صفیر بلبل شوریده و نفیر هزار برای وصل گل آمد برون زبیت حزن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی کاو طریق تواضع رود کند بر سریر شرف سلطنت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زهی به دولت ملک تو چرخ کرده زمین زهی به نصرت و فتح تو دهر کرده ضمان

پیشنهاد
٣

دوستی را که به عمری فراچنگ آرند به یک خطا نگذارند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هر که صلت دهد حق مهتری گزارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

به روز حشر من و دوزخ و عذاب الیم

پیشنهاد
٠

گرچه از بهشت نگارم عنان بگرداند عنان بگرداند: برگشتن - مراجعت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شعله آتش عشق تو زند عظم رمیم عظم رمیم: استخوان پوسیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رها کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جمع غریمت - تصمیم ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فصیح و بلند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شگون - پیش بینی خوش بینانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بلند نظر بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کار بیهوده کردن

پیشنهاد
٠

وابسته ها - نشان ارتشی