مدالهای That guy
٤١
١,١٧٠
١٢
٠
٤
٨
پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
-
دیکشنری
-
brouhaha: هیاهو همهمه
٨ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
brouhaha: هیاهو همهمه
٨ ماه پیش
کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز
-
همه
٨ ماه پیش
کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز
-
همه
٨ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
pitch: زمین چمن مخصوص ورزش
٨ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
ordeal: a painful or horrific experience, e ...
٨ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
merchandise: کالای قابل معامله
٨ ماه پیش
پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
-
دیکشنری
-
nordic: Sweden, Norway, Finland, Denmark, I ...
٨ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
nordic: Sweden, Norway, Finland, Denmark, I ...
٨ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
row: پشت سر هم، بدون وقفه مثال: we get s ...
٨ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
in a wor: پشت سر هم ، یا بی وقفه
٨ ماه پیش
ثبت اولین پیشنهاد
-
دیکشنری
-
٨ ماه پیش