ترجمههای عیسی علوی (٧٥)
اگر بمعنی تاخیر سفر است اشکالی ندارد
اگر این باعث میشود به کلیسا بروم خبری نیست
اکر این بمعنی تاخیر است بگذار چنین باشد تصمیم گیری عاقلانه نیاز به زمان دارد
اگر او نمی خواهد در ارتباط باشد بگذار چنین باشد
عاشق شدن سخت است اما بیرون آمدن از آن سختتر است
من واقعا نمی خواهم درباره تکنولوژی چاپ لبزری گفتگو کنم
هکر برنامه ای نوشته بود که به سیستم دسترسی پیدا کند
او به سه دلیلی که مردم بدهکار میشوند اشاره کرد
با رشد و ترقی ذن ؛ ذن کوان موضوع بصیرت شد ، کوآن حتی پرنوذتر شد
او در گذشته علاقه ای به کار مدیوم ها ( واسطه بین جهان فیزیکی و جهان اثیری مانند احضار کنندگان ارواح ) نداشت
خوشبختانه ترک ظرف کریستال توجه کسی را جلب نکرد
جمله چنان غیرگرامری بود که در ابتدا برایم بی معنی بود
بعضی بوروکراتها توده مردم را دست انداخته و گول می زنند
پادشاهاین کشور مرد جوان خوش تیپی بود اما سنگدل بود و براحتی خشمگین می شد
ریزش اشکهای چون نقره اش هم نتوانست بر پدر سنگدل او نفوذ کند
چطور مردم میتوتنند اینقدر نامهربان باشند
من با تلاش فراوان دنبال کلمه ای بودم که آن را توصیف کند