ترجمههای عیسی علوی (٧٥)
بیکباره شهر پررونق رو به نابودی گذاشت
او گذاشته خانه قدیمی پدرش رو به ویرانی برود
خانه باغ قدیمی رو به ویرانی گذاشته بود
ابتدا خانه و سپس باغ را گذاشتند رو به ویرانی برود اکنون به پناهگاه هیپی ها رفتند
آنها گذتشتند خانه رو به نابودی برود
آنها گذاشته بودند خانه رو به ویرانی برود
خانه متروکه شده و آماده ویران شدن بود
این کشور بسمت نابودی می رودما به دولت جدید نیاز داریم
ما در گیر و دار انتقال به اداره جدید هستیم بنابراین مکان در حال حاضر در هرج و مرج است
کشور از زمان جنگ دوم جهانی اکنون دستخوش شدیدترین رکود اقتصادی شده است
آنها قیمت پنبه را بجای سوبسیدهای دولت فدرال با کنترل تولید ثابت نگه میدارند ( کاهش تولید افزایش قیمت و یا افزایش تولید کاهش بهای تمام شده یکواحد فروش ...
آنها تلاش میکنند با قطع عرضه سهام شرکتهای جدید در آشفتگی بازار سهام ثبات ایجاد کنند
دوم ایالت به حفظ و ثابت نکهداشتن موسسات ناکارآمد ایالتی ادامه خواهد داد
تلاشدولت انگلیس برای ثابت نکهداشتن پوند در صرافی ها موجب اغتشاش شد
در صورت لزوم چوب کوکتل را حمایل کنید
سازندگان کلیسا سعی میکنند تلاش میکنند دیوارهای سنگی کلیسا را تراز کنند
دولت معیارهایی را برای سرپانگهداشتن بازار سهام تعیین کرد
آنها مجبور شدند چوبهای بلندی را زیر شاخه های درخت حمایل کنند
اگر با این نوع نشستن مشکل دارید کمرتان را به دیوار حمایل کنید
مجبور شدیم یک تیرک چوبی را حمایل سقف کنیم
شهامت او بود که موجب مقابله با کمیته توسط درخواست شجاعانه اش شد
البته تا کنون هیچ چیز درباره ذات مکانیک کوآنتوم گفته نشده است
این موضوع فی نفسه جالب و ارزش مطالعه را دارد
گاهی از اینکه افرادی فی نفسه بد هستند شگفت زده می شوم
انتظار نداشتم این شغل فی نفسه ارزشمند باشد
او بطور وسواس گونه پاکیزه است همیشه جاروبرقی می کشد و صیقل میدهد
پیتر میل شدیدی به حسادت داشت و رفتارش باعث فاصله با همسرش شد
او با وسواس از ساعت 3 بامداد تا 9 یا 10 شب کار میکند
او نسبت به دوستانش گستاخ شده و میل شدیدی به حسادت دارد
دانستن اینکه قاتل باید دوستی نزدیک باشد شوکه کننده بود
مادر داشو و هاوا را به ترن هوایی بچگانه برد هر دو تاشون خواستند یکبار دیگر سوار ترن شوند!
الان کدامیک از شما شیطون بچه ها با مرد سایه بازی می کند؟
یادته گفتی اون دستنوشته به زبان کودکانه است؟
آن بشقاب کوچک بنظر عالی میاد فکر نکنم بتونم اونو داشته باشم
براون می گوید : شخصی که نور را وارد علم و مهندسی کرد وسواس استادی داشت و آن را به امور تبلیغات سپرد
او میخواهد متخصص طبقه بندی گیاهان باشد
متاسفانه اکثر تاکونومیست ها اینها را نادیده گرفته انذ
از اواخر قرن بیستم بنظر میرسد جنگ بی نتیجه بوده است
از نقطه نظر من بطورکلی مشاجره احمقانه می باشد
امروزه ، سقوط سال 1987 بنظر میرسد فقط پیشرفتی در بازار باشد
از نقطه ای در بالای تپه میتوانستم همه چیز را ببینم
از نقطه ای مرتفع ، می توانستیم شهر در زیر پای خود ببینیم
این قوانین بدون هیچ اخطاری تغییر پذیرند
با کج خلقی به بد شانسی آنها می خندند